ضرورت نگاه جامع به بسته سیاستی نوسازی ناوگان هوایی
مرتضی نظری*
تیننیوز| در بین تمامی سیاستگذاران و کارشناسان صنعت هوایی اتفاق نظر وجود دارد، که کشور به سرمایهگذاری جدی در حوزه صنعت هوایی نیاز دارد. از این رو کارشناسان، اقتصاددانان و سیاستمداران دلسوز، همگی حرکت اخیر در به پیش بردن برنامه خرید هواپیما از دو سازنده عمده جهانی یعنی بوئینگ و ایرباس را ستودهاند، زیرا بدین مسئله قائل هستند که نوسازی ناوگان هوایی میتواند اثرات عمدهای در ارتقا ایمنی مسافران ایرانی، ایجاد شغلهای تکنولوژی محور و نیز تحرک اقتصادی در حوزه هوایی داشته باشد.
علاوه بر این، مشخص است که چنین سرمایهگذارای میتواند در میان مدت، ظرفیت اقتصادی کشور را ارتقا داده و پتانسیل عظیم آن در این حوزه را برای نسل آینده از وضعیت بالقوه به حالت بالفعل درآورد.
البته نوسازی ناوگان هوایی برای مدت طولانی از اولویت بالایی برای کشور برخوردار بوده است. از آنجایی که با گذشت هر سال بیشتر مشخص میشود که رقبای منطقهای با ناوگانهای گسترده خود، در استفاده هر چه بیشتر از این جغرافیای ترانزیتی با کسی تعارف ندارند، با افزایش هزینههای فرصت تحمیل شده به کشور در این حوزه، ضرورت اقدام به نوسازی ناوگان هر سال شدیدتر شده است. در حال حاضر اما موضوع اصلی ما این نیست که هواپیماهای جدید خریداری بشوند یا نه، بلکه موضوع اصلی این است که چهارچوب سیاستی انجام چنین کاری بایستی به چه صورت باشد.
با وجود اینکه سیاستگذاران حوزه حملونقل در یک سال گذشته تلاش فراوانی برای ثبت و نهایی کردن سفارشات از بوئینگ و ایرباس داشتهاند که در خور تحسین بوده و در هفته پیش به صدور مجوز فروش هواپیما به ایران از طرف OFAC منجر شد، کارشناسان و متخصصان این حوزه از شیوه اطلاعرسانی و تصمیمگیری در این حوزه رضایت کامل ندارند. از نظر این دسته از متخصصان حوزه هوایی، برخی عناصر محوری تصمیمگیری در رابطه با سفارشات انجام شده، از قبیل ترکیب سفارشات و تنوع شرکتهای مورد بحث و همچنین موضوع اصلاحات در صنعت هوایی و هدفگذاری برای آن، نیازمند بحث بیشتر،
اجماعسازی در بین ذینفعان و استفاده از ظرفیتهای آنان در مرحله پیادهسازی میباشد.
البته کاملا قابل درک است که با توجه به شرایط به وجود آمده در بعد از برجام و اهمیت پروژه خرید هواپیما به عنوان یک موضوع سیاسی برای دولت، حرکت در سطح سیاستی از دینامیک حوزه متخصصان سریعتر باشد، ولی ادامه این گسست ارتباطی در زمانی که عملا پروژه خرید چندین ماه به دلیل کارشکنیهای OFAC معطل مانده بود، چندان قابل توجیه نیست.
زمانی که به نوسازی ناوگان هوایی به عنوان یک بسته سیاستی در جهت اعتلای صنعت هوایی و نه یک پروژه خرید نگاه کنیم، چهار سوال عمده مطرح میشود:
اولویت اصلی ما در بسته سیاستی نوسازی ناوگان هوایی چیست؟ صنعت هوایی نیازمند اصلاحات ساختاری جدی و متحول کننده است. گزارشات متعددی از نابهسامانی وضعیت شرکتهای فعال در حوزه هوایی ارائه شده است. به طور مثال بنا بر اظهارات وزیر راه و شهرسازی، کل دارایی شرکتهای هواپیمایی ایرانی 3.500 میلیارد تومان تخمین زده میشود، در حالیکه بدهی آنها به شرکت فرودگاههای کشور و نیز شرکت پخش فراوردههای سوختی بالغ بر 5.400 میلیارد تومان است.
بدیهی است که روابط عناصر تشکیل دهنده بازار هوایی بر اساس معیارهای بازرگانی تبیین نشده که نتیجه آن ثبت چنین ارقامی است که وجود آنها در هر ساختار شبه کارآمدی غیرممکن است. شاخصها و هزینههای عملیاتی شرکتهای هوایی با استانداردهای جهانی صنعت، فاصلههای نجومی دارند و این شرکتها از ارائه سرویس حداقلی، همچون پرواز بهموقع، به مشتریان خود عاجزاند.
با این حال زمانی که این شرکتها با وجود تمامی ناکارآمدیها در انجام ماموریت مرکزی خود کماکان به فعالیت ادامه میدهند، بنظر میرسد اساسا مدل کسبوکار فعالین موجود در این حوزه، بر پایه حملونقل مسافر و بار درآمدزایی نمیکند و منابع دیگری در اختیار دارد. البته وضعیت غیررقابتی بازار به دلیل شرایط تحریم، فضای کسبوکار بسته صنعت و سیستم بروکراتیک فربه وناکارآمد در به وجود آمدن این شرایط نقشی تعیین کننده داشتهاند.
آشکارا مشخص است که بدون تحول در فضای کسبوکار و روابط بین بازیگران کلیدی این صنعت، مدلهای کسب وکار نوآورانه - همچون شرکتهای هوایی ارزانقیمت- شانسی برای ظهور در بازار، گسترش خود و در نتیجه اعمال شرایط رقابتی بر بازیگران تاریخی را نخواهند داشت.
بدون ایجاد شرایط رقابتی، امید بهبود خدمات این صنعت حتی با وجود خریدهای جدید نیز وجود ندارد. تغییر در سیستم حاکمیت شرکتی و قیمتگذاری سرویسهای فرودگاهی میتواندنقطه شروعیای برای این اصلاحات پایهای باشد.
بخش خصوص چه نقشی میتواند در این بین داشته باشد؟ عدم ظهور روندهای جدید کسبوکار با وجود آزادسازی قیمتهای بلیط مسافرتهای هوایی نشان از این دارد که اینرسیهای داخلی نیز در این صنعت کم نیستند. عقب ماندن از تکنولوژیها و مدلهای مرسوم جهانی در سیستمهای فروش، خدماترسانی و برنامهریزی هوایی، در کنار ویژگی درونگرایی خاص صنعت هوایی کشور را میتوان از عوامل سازمانی این اینرسیها به حساب آورد. فعالان صنعت هوایی کشور بایستی با برنامهای جدی شروع به جذب استعدادهای انسانی در حوزه بازاریابی، مدیریتی، مالی و برنامهریزی
ترافیکی کند – با همان قدرتی که صنعت IT و Telecom کشور در حال حاضر این کار را انجام میدهد؛ و با ایجاد فضای لازم برای آنها، امکان طراحی و پیادهسازی برنامههای نوآورانه را به وجود آورند.
به صورت قطعی میتوان اذعان کرد که با توجه به پتانسیل گسترده بازار هوایی کشور، و با فرض پیشبرد اصلاحات ساختاری، هر مجموعهای که استعدادهای مورد نیاز خود را در این دوره جذب نموده، تیمهای چابک و نوآورانه تشکیل داده و دانش سازمانی خود را به روز نمایند، سهم بازار گسترده و بازگشت سرمایهای به مراتب بهتر از تمامی بازارهای کنونی مقصد سرمایه به دست خواهد آورد.
آیا تامین مالی خرید یا اجاره هواپیماهای جدید برای شرکتهای هواپیمایی ایران امکانپذیر است؟ پاسخگویی در رابطه با آینده مالی شرکتهای هوایی ایرانی، وابستگی زیادی به برنامههای اصلاحات ساختاری خواهد داشت اما به صورت بهخصوص باید گفت رقمهایی که از خرید هواپیما به شرکتها تحمیل خواهد شد، به هیچ وجه رقمهای غیرقابل تصور برای بازار ایران نخواهند بود. از آنجایی که با توجه به مذاکرات انجام شده، خریدهای ایران به شرکتهای لیزینگ فروخته شده و سپس در چهارچوب lease back از آنها کرایه خواهد شد، میتوانیم با محاسبه قیمتهای اجاره هواپیما با
درامدهای متصور برای آنها در ایران، امکانپذیر بودن این موضوع را بررسی کنیم .
هزینه اجاره را با متغییری به نام Lease Rate Factor (LRF) اندازهگیری میکنند که از تقسیم میزان اجاره ماهیانه هواپیما به ارزش هواپیما به دست میآید؛ این مقدار برای هواپیماهای جدید در حدود 0.8% و برای هواپیماهای قدیمی 1.5% میباشد؛ به عبارت دیگر اجاره ماهیانه یک هواپیمای A320-200 جدید در حدود 350 هزار دلار خواهد بود.
در زمانی که تمامی متغییرهای سرویس خط هوایی را حداقلی در نظر بگیریم – 6 leg پروازی در روز، 20 روز کاری برای هواپیما در ماه و load factor پایین 75% - 90 هزار تومان از قیمت بلیط برای پرداخت اجاره هواپیما کافی است. البته این رقم در وضعیت فعلیای که شرکتهای هوایی صندلیهای خود را به صورت عمده به آزانسهای هوایی میفروشند و کار قیمتگذاری توسط آژانسها انجام میپذیرد، ممکن است غیرقابل تحمل باشد ولی برای در چهارچوب یک مدل کسب و کار حساب شده و برنامههای نوآورانه بازاریابی، غیر عادی نیست.
چگونه میتواند خود را در برابر چالشهای جذب این تعداد هواپیمای جدید آمادهتر کرد؟ رشد بالاتر از 80-90 فروندی ناوگان هوایی در یک کشور، در نرم صنعت هوایی بسیار نادر بوده و خارقالعاده میباشد. به طور مثال، ایرلاینهای آمریکایی در سال 2014 جمعا 83 فروند هواپیما به ناوگان خود افزودند و چهار ایرلاین بزرگ چین 184 فروند. عددهای اعلام شده توسط مسئولان، گاها مستلزم این است که سه ایرلاین بزرگ کشور – ماهان، ایران ایر و آسمان- چیزی بین 15 تا 20 هواپیما را سالانه به ناوگان خود اضافه نمایند. این رقم شاید برای United و یا Emirates قابل مدیریت باشد، اما مطمئنا با توجه به
زیرساختهای فنی و آموزشی کشور در زمینه هوایی و سرمایهگذاریهای موردنیاز، برای ما بسیار بسیار مشکل خواهد بود.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که در صحبتهای مسئولین گاها صحبت از خرید هواپیما از ژاپن تا بزریل، روسیه و ایتالیا و از تولید کنندگان متفاوت میشود که مطمئنا بر پیچیدگی فرآیند جذب این هواپیماها در ناوگان هوایی کشور خواهد افزود. هر چه تنوع سفارشات ما در این برهه زمانی بیشتر باشد، هزینههای مالی و زمانی آموزش و سرمایهگذاری بر ساختارهای MRO بیشتر خواهد بود و بر حجم مشکلات ما خواهد افزود. از این رو بهتر است تا با محدود کردن هواپیماهای خریداری شده به یک یا دو نوع از هواپیماهای منطقهای و نازک پیکر، بتوانیم از گلوگاههای آموزشی، فنی و مدیریتی ،
بدون مشکلات حاد عبور کنیم.
هر روز که بدون توجه به ابعاد مختلف برنامه نوسازی ناوگان هوایی، پروژه خرید هواپیما را جلوتر میبریم، از توانایی خود در حل چالشهای آینده صنعت هوایی میکاهیم. چالشهایی که میتوانند کل برنامه نوسازی ناوگان هوایی را بعد از صرف هزینههای هنگفت با شکست روبهرو کنند. امید است با هماهنگی هر چه بیشتر و همفکری بهتر سیاستگذاران با فعالین و متخصصین این صنعت، بستر مناسب برای انجام اصلاحات ساختاری و پرداختن به این چالشها به وجود آید.
*دانش آموخته مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف و سیاستگذاری عمومی دانشگاه میشیگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.