توسعه ملی و مسئله گفتوگو در ایران
تیننیوز| وبلاگ هادی خانیکی-اساساً برای سنجش و تبیین اهداف هر انقلاب از جمله انقلاب ایران راههایی وجود دارد یکی از این راهها «مطالعه تاریخی» است تا بتوان میزان موفقیت یا عدم موفقیت را سنجید و به ادامه یا ادامه ندادن راه تصمیم گرفت. شکل دیگری که برای سنجش و تبیین اهداف انقلاب وجود دارد این است که اساساً منتزع از تحولاتی که در جامعه رخ میدهد در یک حوزه دیگری از معرفت مثل «فلسفه» یا «اخلاق» به پدیدهای به نام انقلاب و از منظر ارزش مدارانه به آن بنگریم و ببینیم وقتی انقلابی بهعنوان «انقلاب اسلامی» تعریف میشود چه
تفاوتی با انقلاب غیراسلامی دارد.
طبق آن نگاه تاریخی، باید انقلاب به نسل آینده منتقل شود که دشواری کار همین جاست. انقلاب در درون یک «گفتمان انقلابی» رخ میدهد و در «گفتمانهای پسا انقلابی» درک این شرایط مشترک دشوار است.
لوازم «گفتمان انقلابی» با لوازم «گفتمان اصلاحی» فرق میکند؛ شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خاصی جامعه را به سمت «انقلاب» سوق میدهد. جامعه ایران جامعهای بیقرار است که دنبال گمشدهای میگردد که گمشدهاش را هم در «آزادی» هم در «عدالت» هم در «پیشرفت» جستوجو میکند. همه اینها نهایتاً در انقلاب اسلامی صورتبندی به نام «جمهوری اسلامی» پیدا میکند.
یعنی جمهوری اسلامی نام نظامی است که میخواهد «آزادی»، «عدالت» و «توسعه» را محقق کند. اینجا البته یک «چرخش گفتمانی» هم دیده میشود که در همه انقلابها هست و آن اینکه انقلاب باید به سمت نظام و قوام گرفتن برود. یعنی از طریق یک نظام مستقر اهدافش را دنبال کند. برخی تئوریها بحث «انقلاب در انقلاب» را مطرح میکنند. پرسشی نیز مرحوم شریعتی مطرح میکند که چطور «نهضتها» به «نظام» تبدیل میشوند و اگر تبدیل شوند خوب است یا نه؟ تئوری که خود او دارد این است که «نهضتها» به «نظام» تبدیل میشوند ولی در درون
همان نظام است که باید ظرفیت و تمایل انقلابی به معنای تحول و نوگرایی و بنبستشکنی به وجود آید.
این واقعیت را نمیشود نادیده گرفت که انقلاب ما تحت آموزههای چپ بود. معمولاً نظامهای سیاسی سرکوبگر گفتمانهای انقلابی را هرچه بیشتر به سمت رادیکالیسم سوق میدهند. اینکه انقلابها رادیکال یا چپ شدهاند به خاطر همین سرکوب است. اینکه چه چیزی میتواند این تحمیلها و تندرویها را کم کند؛ باید سراغ ساز و کارهای درونی رفت که در جامعه شکل میگیرد که به نظر من همان نهادها و شبکههای اجتماعی و مدنی هستند که جامعه را ساختمند و قوی میکنند؛ جامعه قوی که مبنایش مشارکت هرچه بیشتر، گفتوگوی هرچه بیشتر باشد طبیعتاً حتی شرایط انقلابی را به
شرایط دموکراتیکتر و آرامتری بدل میکند و به میزانی که این نهادها در جامعه وجود دارند تضارب آرا بیشتر پذیرفته می شود
بهعنوان نکته آخر باید توجه داشت قوت «نهادهای مدنی» به معنای ضعیف شدن نهاد حاکمیت نیست بلکه جامعه مدنی قوی از درونش حاکمیت قوی هم بیرون میآید.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.