| کد خبر: 121681 |

رانت‌گریزی تخصص‌گرایی رای آوری

تین‌نیوز| وبلاگ حمیدرضاجلائی پور-اصلاح‌طلبان بارها سخن از اين گفته‌اند كه انتخابات شوراهاي ٩٦ از درجه اهميت بالايي براي‌شان برخوردار است. چه اينكه از تابستان به ترميم و اصلاح سازوكار انتخاباتي شان يعني شوراي عالي سياستگذاري پرداختند و يك به يك مراحل كار اين شورا در انتخابات مجلس دهم را مورد نقد و ارزيابي قرار دادند. حميدرضا جلايي پور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران معتقد است كه قيف معيارهاي اصلاح‌طلبان مي‌تواند در حل اين مشكل كارساز باشد.
 
اساسا اهميت انتخابات شوراي شهر سال ٩٦ در چيست؟ اصلاح‌طلبان براي بستن ليست واحد چه استراتژي را بايد اتخاذ كنند؟ از آنجا كه به دليل اينكه فيلتر نظارتي انتخابات شوراها همچون انتخابات مجلس شوراي اسلامي قوي نيست، شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان چه راهبردي را بايد در پيش بگيرد تا بتواند بر اختلافات دروني فايق بيايد و ليست واحد ارايه كند؟

اهميت انتخابات شوراهاي شهر و روستا بر كسي پوشيده نيست. همه كساني كه علاقه دارند در شوراهاي شهر ايفاي وظيفه كنند مي‌توانند ثبت‌نام كنند و كانال حذف و رد صلاحيت در اين انتخابات قوي نيست و قابل پيش بيني است كه اصلاح‌طلبان با «تعدد» كانديدا مواجه باشند. در واقع سوال اصلي كه شوراي عالي سياستگذاري در پي راهكار و پاسخي براي آن بود اين است كه چطور با مشكل تعدد كانديدا بايد مواجه شد. رسيدن به وحدت در گرو پاسخ به اين سوال است. در پاسخ به اين سوال مي‌توان گفت كه مهم‌ترين عامل وحدت‌بخش، توافق و اجماع بر سر معيار‌ها و شاخص‌هاي عام انتخاب افراد براي ليست انتخاباتي است. اگر اصلاح‌طلبان معيارها را با توافق و اجماع تعيين كنند و در هر شهري معيارها را با اشخاص و مصاديق مطابقت دهند، در اين صورت راحت‌تر مي‌توان به تفاهم رسيد.
اصلاح‌طلبان با اين همه متقاضي براي شوراي شهر چگونه مي‌توانند به وحدت برسند؟
اصلاح‌طلبان براي اين كار اقلا پنج معيارعام و مكانيزم رسيدن به ليست واحد را در اختيار دارند. پنج معيار به نظر بنده مورد نظر و اجماع اصلاح‌طلبان است. و اين معيار‌ها هم «ترتيبش» مهم است و هم همه آنها بايد «با هم» لحاظ شود. نخستين معيار و مشخصه اين است كه نامزد جريان اصلاحات در اين انتخابات بايد در سابقه و پيشينه‌اش نشان داده باشد كه با رانت خواري سرو كار نداشته است.

بايد توجه كرد كه تنها اذعان افراد به اين امر كافي نيست بلكه افرادي از ديگر اصلاح‌طلبان و پيشينه كاري فرد كانديدا بايد اين امر را اثبات كند. در شوراهاي شهر و روستا امكان و فرصت استفاده از رانت بسيار فراهم است. فرد و نزديكان شان مي‌توانند از رانت استفاده كنند. اين ويژگي بسيار اهميت دارد و اصلاح‌طلبان بايد يك تيم قوي و قدرتمند براي تشخيص اين ويژگي در تعيين مصاديق داشته باشند. فرد كانديدا بايد در گذشته‌اش زندگي شرافتمندانه اقتصادي داشته باشد؛ نه رانتي. مشخصه دوم كه بعد از احراز ويژگي اول بايد به آن توجه كرد، اين است كه تخصصي داشته باشد كه به «درد امور شهري» بخورد. يعني تخصص متناسب با مشكلات و معضلات شهري داشته باشد. بايد اشاره كرد كه كثيري از ورزشكاران تخصصي براي مديريت امور شهري ندارند. در شهر‌ها ما با مديريت ناكارآمد شهري روبه‌رو هستيم؛ با مشكل ترافيك، فاضلاب و آلودگي هوا، با فساد مالي، با شهر فروشي مواجه هستيم؛ با شهر‌سازي‌هاي غيرقابل دفاع مواجه هستيم. لذا كساني بايد گزيده شوند كه براي امور مختلف فني، اقتصادي و اجتماعي شهر سر رشته داشته باشند تا بتوانند درست راي بدهند. نكته‌اي كه در ادوار انتخاباتي پيشين به طور دقيق مورد توجه قرار نگرفته است. ضمنا فقط داشتن مدرك تحصيلي كافي نيست بلكه فرد بايد در زندگي گذشته خود نشان داده باشد كه مهارتي در اين راستا دارد. فرد بايد كارايي و كارآمدي‌اش را عملا نشان داده باشد. ويژگي و مشخصه سوم داشتن ارتباط مردمي و راي‌آوري كانديدا است. در آن شهر يا روستايي كه فرد كانديدا مي‌شود در بين مردم شناخته شده و محبوبيت داشته باشد. كارها و خدمت‌هايش را مردم ديده باشند. بنا براين داشتن پايگاه مردمي هم امري است كه بايد به آن توجه كرد به زور نمي‌توان فردي را به مردم تحميل كرد.


پس شما معتقديد كه راي آوري و داشتن پايگاه اجتماعي در سومين مرحله بايد مورد ارزيابي قرار گيرد؟
بله. اهميت دو شاخص اول كه پيش‌تر گفته شد، بيشتر از داشتن پايگاه مردمي و راي آوري است. اگر فردي رانت خوار باشد، ديگر چه اهميتي دارد كه متخصص باشد يا خير. چنين فردي در شوراي شهر فقط بار خودش را مي‌بندد. اگر رانت خوار نباشد اما مهارت نداشته باشد نيز به كار نمي‌آيد. فرد پاكي كه كار مديريت شهري نمي‌داند نيز نمي‌تواند موثر باشد او به درد رياست يك موسسه خيريه مي‌خورد. در درجه سوم فرد بايد پايگاه راي داشته باشد و بتواند در انتخابات پيروز شود. نظرسنجي‌ها بايد نشان دهد كه مردم به او راي خواهند داد. به خصوص در شهرهاي كوچك‌تر و روستاها تشخيص ميزان راي‌آوري افراد كار آسان‌تري است. مشخصه چهارم كه بسيار اهميت دارد اين است كه فرد اصالت اصلاح‌طلب و شناسنامه و هويت اصلاح‌طلبانه داشته باشد. فردي كه با هر بادي نظرات سياسي‌اش را تغيير مي‌دهد نبايد نامزد اصلاح‌طلبان باشد. در شوراي شهر پيشين افرادي با ليست اصلاح‌طلبان بالا آمدند اما هنوز وارد شورا نشده بودند، عليه اصلاح‌طلبان راي دادند. نامزد جريان اصلاحات براي انتخابات شوراها نبايد مثل خانم راستگو باشد بلكه بايد اصلاح‌طلب فابريك باشد. آخرين و پنجمين شاخص نيز اين است كه اصلاح‌طلبان هر شهر بايد در مورد كانديداتوري آن فرد «توافق» داشته باشند؛ لذا اين معيارها مثل قيف عمل مي‌كند و مشكل تعدد كانديداهاي اصلاح‌طلبان را حل مي‌كند. يعني افراد زيادي وارد اين قيف مي‌شوند اما تعداد كمي نهايتا از آن بيرون مي‌آيند كه مبتني بر اعمال معيارهاي مزبور و انجام توافق است. اين پنج معيار گفته شده را همه اصلاح‌طلبان قبول دارند و توافق روي آنها راحت است؛ چون عام است.
در حال حاضر وضعيت شوراي عالي سياستگذاري در مورد انتخابات شوراي شهر را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
شوراي عالي كارهاي تخصصي را در راستاي تعيين معيارها انجام داده است تا اين معيارها در شهر‌ها و روستا مورد استفاده قرار بگيرد كه من روح آن كارها را در قالب آن پنج معيار گفتم. شوراي عالي سياستگذاري هم به دنبال تعيين معيارهاي عام است؛ نه معيارهاي خاص. البته اگر هر كسي بخواهد حرف خودش را بزند كارش در جمع اصلاح‌طلبان پيش نمي‌رود و مي‌تواند منفرد بياد.

سازوكاري كه اين معيارها را تطبيق مي‌دهد و هيات ژوري كه افراد را بر اساس آن گزينش مي‌كنند، اهميت دارند. چه سازوكاري براي انتخاب اين هيات ژوري بايد وجود داشته باشد و چه كساني بايد باشند؟
شوراي اصلاح‌طلبان هر استان و هر شهر اجراي اين مسووليت را به عهده دارند. اين شوراها در هر شهر انتخاب شده‌اند و تجربه انتخابات ۹۲ و ٩٤ را نيز پشتوانه خود دارند.

به نظر شما اين شوراها بايد تغييراتي داشته باشد؟
شوراي عالي سياستگذاري در اين روزها مدام در حال بهبود و ترميم است و روز به روز منسجم‌تر در جهت تقويت اين شورا عمل مي‌كند. اين يك امتياز است كه در انتخابات شوراها دست اصلاح‌طلبان براي بستن ليست باز است. در اين صورت مي‌توانند ليست‌هايي با اعضاي شايسته‌تري براي اداره انبوه مشكلات شهري ببندند. نبايد تعدد كانديداها را يك مشكل پنداشت؛ بلكه آن را بايد يك وجه ممتاز تلقي كرد. در انتخابات مجلس اصلاح‌طلبان قدرت انتخاب‌شان كم بود و از اين جهت با مشكل مواجه بودند. در انتخابات شوراها اين مشكل كمتر است. پيش بيني من اين است كه شوراهاي شهر و روستا در اين دوره تخصصي و كارآمد شكل مي‌گيرد.

تغييرات مثبتي كه شوراي عالي سياستگذاري در اين مدت داشته چه بوده است؟
يكي از امتيازات شوراي عالي در اين انتخابات نسبت به انتخابات مجلس دهم توافق بر سر معيارها است كه خوب پيش رفته است. سازماندهي‌اش در سراسر كشور بهبود پيدا كرده است. آيين نامه‌هاي داخلي اين شورا بهتر نوشته شده است. مجموعا اصلاح‌طلبان نسبت به انتخابات پيشين وضع بهتري دارند.

با توجه به تجربيات اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم، براي انتخابات سال ٩٦ پيشنهاد مشخصي به جريان اصلاحات داريد؟
مهم‌ترين پيشنهاد من اين است كه معيارها و تطبيق آنها را بر متقاضيان جدي بگيرند. همين مساله هم عاملي است براي وحدت و هم خروجي كار براي مردم عزيز ايران قابل دفاع خواهد بود.

نقش احزاب در انتخابات شوراها خيلي مورد بحث بوده است. شما چه پيشنهادي براي حضور و اثرگذاري احزاب در انتخابات شوراي شهر داريد؟
احزاب مي‌توانند افراد مورد وثوق خود را به شوراي اصلاح‌طلبان هر شهر معرفي كنند.

چه ماموريتي براي احزاب در انتخابات شوراها قايل هستيد؟
نخستين پخت و پز را احزاب انجام مي‌دهند. در هر شهري احزاب اصلاح‌طلب معيارها را در مورد افرادي كه مي‌شناسند، اعمال مي‌كنند و به شوراي اصلاح‌طلبان شهرشان معرفي كنند. خود شوراي اصلاح‌طلبان از احزاب و تعدادي شخصيت موثر تشكيل شده است. در نهايت شوراي اصلاح‌طلبان هر شهر و روستا ليست نهايي مي‌دهند. آن ليست هرچه شد، احزاب اصلاح‌طلب از آنها حمايت مي‌كنند. چه نامزد‌هاي آن ليست عضو آن حزب باشد يا نباشد از حمايت احزاب اصلاح‌طلب برخوردار خواهند بود. در انتخابات مجلس نيز مكانيزم «جبهه » اصلاحات اين بوده است.

احزاب در ليست شوراها سهميه ندارند؟
سهميه ندارند اما نقش دارند. ما در يك شرايط «جبهه‌اي » داريم عمل سياسي مي‌كنيم. ما در ايران كار مي‌كنيم نه در سوييس. بايد همه شرايط را درك كنيم. در شرايطي داريم فعاليت مي‌كنيم كه احزاب و شخصيت‌هاي قدرتمند اصلاح‌طلب تحمل نمي‌شوند. بنابراين بايد بر اساس واقعيت‌هاي كنوني عمل كنيم. نقش احزاب در شناخت معيارها و قضاوت بر سر معيارها تعيين‌كننده و اساسي است. بدون كمك احزاب سنجش اين معيارها آسان نخواهد بود. تا الان هم احزاب اصلاح‌طلب بسيار به روند حركت شوراي عالي سياستگذاري كمك كرده‌ و نقش ايفا كرده‌اند. ما در «جبهه» اصلاحات (نه در يك حزب اصلاح‌طلب) داريم كار مي‌كنيم و بايد به اين مساله واقف باشيم.

وحدت در انتخابات شوراها بايد چطور محقق شود؟
گفتم وحدت بر سر معيارها است. وحدت بر سر اينكه احزاب افرادشان را به سازوكار شوراي عالي معرفي كنند. نتيجه هر چه بود، احزاب هم پيروي مي‌كنند و هم حمايت. رمز موفقيت اصلاح‌طلبان شكل‌گيري همين وحدت از سال ۹۱ تا حالا بوده است.

با توجه به اينكه اصلاح‌طلبان بر تداوم ائتلاف ٩٢ و ٩٤ تاكيد دارند، چگونه بايد ليست شوراي شهر بسته شود؟ شما فرموديد كانديداهاي ما بايد اصالتا اصلاح‌طلب باشند. در اين صورت آيا ائتلاف با غيراصلاح‌طلبان ميانه‌رو چه وضعيتي پيدا مي‌كند؟
من پاسخ شما را دادم؛ اعمال معيارهاي پنجگانه چون عام است بين نيروهاي اصلاح‌طلب وحدت‌آفرين است. اگر در جايي هم اختلاف پيش آمد شوراي عالي سياستگذاري، مكانيزم حكميت دارد. اصلاح‌طلبان در اين انتخابات كوشش مي‌كنند صداقت خود را به مردم از طريق اعمال همان پنج معيار عام نشان دهند.
خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.