| کد خبر: 92446 |

احمدی‌نژاد به پرونده‌های درجه یک وزارت اطلاعات دست پیدا کرده بود

تین نیوز | فاضل موسوی، عضو کمیسیون اصل ٩ مجلس هشتم، از حاشیه امن رئیس سابق دولت خبر داد؛ او به خبرآنلاین گفته است بسیاری پیگیری پرونده‌های احمدی‌نژاد را به مصلحت نمی‌دانستند: «احمدی‌نژاد برخاسته از اصولگرایی بود و به همین دلیل برخی مصلحت نمی‌دانستند ایشان پاسخ‌گوی منتقدان باشند».

او گفته است: «در آن دوره‌ای که احمدی‌نژاد وزیر اطلاعاتش را کنار گذاشت و خودش مسئولیت این وزارتخانه را بر عهده گرفت، توانست به اطلاعات درجه یک وزارت اطلاعات دست پیدا کند. بر همین اساس از بسیاری افراد که نقاط ضعفی داشتند، سوژه‌ای دارد». 
 

آنچه این نماینده اسبق مجلس به آن اشاره کرده مربوط به هفت سال قبل است. درست در روزهای پر‌تنش بعد از انتخابات سال ٨٨ و درحالی‌که حدود یک هفته به روز تنفیذ و تحلیف احمدی‌نژاد برای آغاز‌به‌کار دولت دهم زمان باقی مانده بود، خبر برکنارشدن حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای از وزارت اطلاعات منتشر شد.

محمود احمدی‌نژاد روز سوم مرداد، اژه‌ای را از وزارت اطلاعات برکنار کرد و تا اواسط شهریور که رأی اعتماد به کابینه دولت دهم به پایان رسید و مصلحی رسما وزارت اطلاعات را برعهده گرفت، خود احمدی‌نژاد به‌عنوان سرپرست، این وزارتخانه را اداره می‌کرد. نکته تأمل‌برانگيز اینکه وقتی دو سال بعد او خواست بعد از برکناری میرکاظمی، برای سه ماه به‌عنوان سرپرست، وزارت نفت را اداره کند، مجلس این کار را غیرقانونی دانست و اجازه چنین سرپرستی‌اي به او داده نشد؛ اما به‌هرحال احمدی‌نژاد یک بار در فاصله مرداد تا شهریور ٨٨ این نوع سرپرستی را در وزارت اطلاعات تجربه کرده بود. 

این تجربه که به گفته سیدفاضل موسوی، برای احمدی‌نژاد غنائمی از جنس «پرونده‌های خاص» نیز به‌همراه داشته، آن‌قدر برای رئیس دولت دهم دلچسب بود که او باز هم سودای تکرار این تجربه را در سر می‌پروراند؛ همین سودا بود که او را به دخالت در تعیین معاونان وزارت اطلاعات و تصمیم به عزل وزیر کشاند و در نهایت مهم‌ترین چالش زندگی سیاسی‌اش را با نام «خانه نشینی ١١‌روزه» در اردیبهشت ٩ رقم زد. همان ماجرایی که به عزل وزیر سابق اطلاعات و بازگشت دوباره او به وزارت انجامید. 

علاقه احمدی‌نژاد به وزارت  اطلاعات
حیدر مصلحی، وزیر وقت اطلاعات، بعدا در گفت‌وگویی با فارس درباره ماجرای عزل خود و نقش مشايی در آن گفت: «روز یکشنبه‌ای که این اتفاق افتاد، نزدیک ظهر [احمدی‌نژاد] با من تماس گرفت و به من گفت «بیا کاری دارم»؛ من هم روز قبل از این تماس، یکی از افراد را جابه‌جا کرده بودم؛ کسی بود که دوستی و رفاقتی با آقای مشایی داشت. بالاخره پیش احمدی‌نژاد رفتم و او گفت «این‌طور نمی‌شود و ما هرچه گفتیم تو گوش نکردی و من تصمیم خود را گرفتم»، من هم گفتم تصمیمی را که گرفته‌‌اید عملی کنید، او به من گفت شما استعفا بده که من به او پاسخ دادم «من استعفا نخواهم داد، اگر شما به این نتیجه رسیده‌اید که من را عزل کنید، مرا برکنار کنید؛ چون اگر من استعفا دهم یعنی خودم پذیرفته‌ام که اشتباه کرده‌ام».

این صحبت تمام شد و به دفتر اطلاع دادم که چنین قضیه‌ای بین ما اتفاق افتاده است و بعدازظهر هم جلسه دولت بود که به آن جلسه رفتم، در جلسه دولت یکی از زرنگی‌های احمدی‌نژاد این بود که اگر می‌خواست کاری کند می‌گذاشت برای آخر جلسه تا کسی اقدامی نکند؛ بنابراين آخر جلسه اعلام کرد بنده از این به بعد مشاور اطلاعاتی هستم، همه هاج‌و‌واج ماندند؛ آن زمان ایام فاطمیه بود و ما هم در منزل‌مان روضه داشتیم و من می‌خواستم سریع بروم که به روضه برسم؛ اما وقتی خواستم بروم دیدم از دفتر یک نفر کنار در ریاست‌جمهوری ایستاده و نامه‌ای را از طرف آقا آورده است، این بحث مطرح شده بود که به احمدی‌نژاد گفته بودند نباید این کار را انجام دهد و مرا عزل کند و بعد هم به من پیغام داده شد به سر کار خود برگردید و کار را تعطیل نکنید و بعد آقا مرقومه‌ای را برای من فرستادند که باید در محل کار خود حضور داشته باشید».

علیرضا زاکانی، دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب و نماینده سابق مجلس، در یکی از سرمقاله‌های هفته‌نامه پنجره در آن زمان نوشت: «سوم تا چهاردهم اردیبهشت امسال شاهد رخدادی بودیم که با ویژگی خاصی که داشت در تاریخ انقلاب اسلامی بی‎مانند بود. جناب آقای دکتر احمدی‎نژاد در اقدامی بی‎سابقه در اعتراض به حکم حکومتی مقام معظم رهبری برای ابقای وزیر اطلاعات، به منزل رفت و پس از ١١ روز خانه‎نشینی به محل کار خود بازگشت».

زاکانی نوشته بود «تصمیم مصلحی وزیر وقت اطلاعات در برکناری یکی از مدیران خود باعث شد احمدی‌نژاد تصمیم به عزل وزیر خود بگیرد که مخالفت محرمانه کتبی و شفاهی رهبر فرزانه انقلاب، جهت مصلحت کشور با این عزل را در پی داشت و پس از مقاومت آقای احمدی‎نژاد، با دستور و حکم علنی معظم‎له وزیر اطلاعات ابقا شد». همان زمان افراد زیادی به ملاقات احمدی‌نژاد رفتند تا او را از قهر منصرف و به بازگشت ترغیب کنند. زاکانی دراين‌باره نوشته بود: «اخبار ملاقات اشخاص مختلف با ریاست‌جمهوری و سخنان صریح ایشان خطاب به چند نفر از ملاقات‎کنندگان با وی، حساسیت‎‎ها را بیشتر برانگیخت و اظهارات‎شان در داشتن ۳۵‌ میلیون رأی و اهتمام‎شان در مقاومت در برابر انجام این حکم حکومتی به سبب صیانت از جایگاه رئیس‌جمهوری! عمق القائات نادرست و خطرناک را به ظهور رساند...».
خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • «احیاء حیات تحجر» 0 0

    بهتر است هنگام مواجه با قضایای پیچیده، از روش ها و تحلیل های دقیق و ساده بهره مند شد. مثلاً: ۱ - کلاً یک حق وجود دارد و یک ناحق. در اینجا باید تکلیف را فقط با خود تعیین کنیم که تابع کدام هستیم؟ و از هیچ بجز متعال نترسیم. ۲ - در عصر حاضر عملاً همه متوجه شده اند که آن دوره سوء انتفاع از انحصار اطلاعات کاملاً سپری شده است و امروز دیگر نهاد و یا اشخاصی چندان بر روی امنیّت اطلاعات حساب تضمینی باز نمی کنند. تا جائیکه حتی خود اولیاء امور محافظه کاری اخیراً هم اعلام کردند؛ امروز با وجود شبکه های اجتماعی که حتی اعضاء دولت ها و نهادهای امنیتی هم هر روز مشتری تمام عیار اول و آخرین نسخ آن هستند، دیگر انحصار اطلاعات مقل سابق ننکن نیست!! ۳ - از طرفی احتیاج به در دست داشت فرمان وزارت اطلاعات برای اینگونه افشاگری ها اصلاً لزومی ندارد. زیرا می توان با یک بررسی و نوجه به عموم مطالب رسانه ها، متوجه شد که ۹۹ در صد در حال انتشار حرف و حدیثو نگارش های نظری و حدس و گمان ها و گفتار و اعتقادات فاقد اسناد و شواهد واقعی هستند. ۴ - با این وجود، برعکس، مردم تاکنون غالب ادعاهای مطروحه از سوی دولت قبل را همیشه ضمن مشاهده اسناد و شواهد واقعی در بطن جامعه بطور عینی مشاهده کرده اند، در عین حال به لحاظ شنیداری به ندرت ادعا و گفتاری را بخاطر دارند که تحقق عینی نداشته است همچنین سکوت های شدید چندین ساله و فقدان گفتار و حرف و وعده های بدون اسناد و شواهد را همیشه شاهد بوده اند. ۵ _ اینکه چنانچه نهایتاً حرف حق با اسناد و شواهد، با حرف ناحق بدون اسناد و شواهد، برای شخص یا اشخاص یا احزابی، مهم است، بهتر است بخصوص در ماه های گرانقدر الهی، نسبت به تشخیص حرف و قضاوت حق از ناحق، راجع به سایر اشخاص ساکت یا فاقد امکان دفاعیّه، بخاطر حق و حیات اُخروی خود بیشتر دقت نمائیم و توجهی هم به اوضاع «عصر انفجار اطلاعات و اسرارهای حرد و کلان» داشته باشیم، شاید کمی بپذیریم که اوضاع جهان کلاً از خصوص تحجر «عصر حیات سوء انتفاعی متکی بر انحصار اطلاعات» فاصله گرفته شده است.