◄ هیچ ارزانی بیعلت و هیچ گرانی بیحکمت نیست
تیننیوز| محمود خمبر: پس این پولها کجا میرود؟ شاید بیراه نباشد اگر بگوییم هر فرد ایرانی دستکم روزی یک بار این جمله را میشنود و یا بهکار میبرد، در واقع این پرسش که معمولا در مورد هزینههای دولتی بهکار میرود حاوی نکات بسیار مهم و قابل تاملی است.
بهگزارش خبرنگار تیننیوز، اگر کمی تبار این پرسش را پیبگیریم و چند قدمی به عقب بازگردیم متوجه خواهیم شد، موضوع این است که اشخاص از قوانین و مبالغ اختصاص داده شده به بخشهای مختلف آگاهی دارند اما نمیتوانند نتیجه این هزینه ها را لمس کنند.
هر چه صفحات تاریخ بشریت را تورق کنیم و جلو بیاییم متوجه خواهیم شد که نقش دولتها در تاریخ دستخوش تغییراتی گسترده شده است، به عبارتی دولتها در گذشته تنها وظیفه تامین امنیت جوامع را برعهده داشتهاند اما با مرور زمان این وظایف گستردهتر شده است و امروزه یکی از وظایف اصلی دولتها تامین رفاه مردم است.
این تامین رفاه طبیعتا از طریق نهادهای مختلف بسیاری صورت میگیرد، در معنایی دیگر دولت درآمدهای خود را از طریق بودجه در اختیار نهادهای کوچکتر قرار میدهد تا این نهادهای زیرمجوعهای با استفاده از بودجه نیازهای مختلف مردم را مرتفع کنند، دقیقا در همین نقطه است که سوال مد نظر ما شکل میگیرد.
گاهی این نهادهای زیرمجموعه دولت وظایف خود را در تامین رفاه مردم به درستی انجام نمیدهند، زمانی که این وظایف بهدرستی صورت نمیگیرد، طبیعتا این سوال به ذهن متبادر میشود که چرا علیرغم تخصیص اعتبارات لازم رفاه مردم تامین نمیشود؟
ممکن است برای همه ما اتفاق افتاده باشد که در یک روز تعطیل و پس از روزها کار و خستگی به قصد اینکه لحظاتی را در آرامش باشیم از شهر خارج شده باشیم، همینطور که از هوای مطبوع و مناظر زیبای طبیعت لذت میبریم ناگهان یک دستانداز و یا چاله باعث تکان شدید خودرو میشود، دقیقا در این لحظه این سوال مطرح میشود که پولهایی که باید صرف تعمیر جاده بشود کجاست؟
البته جادهها و خیابانهای پوشیده از دستانداز و فرسودگی آنقدرها هم دور از شهر و محیط زندگی نیست و به ندرت میتوان خیابان بدون عارضهای در شهر مشاهده کرد، حتی خیابان ولیعصر هم که در قلب پایتخت کشور واقع شده از این قاعده مستثنی نیست و فاصله بین هر دو چاله در این خیابان به ندرت به چند متر میرسد.
اما به راستی مشکل کار کجاست؟ آیا مبالغی برای تعمیر و ترمیم جادهها و خیابانهای کشور در نظر گرفته نشده؟ آیا سازوکاری برای انجام این امور تعریف نشده؟ آیا فساد اقتصادی باعث میشود هزینهها صرف راه مردم نشود؟ و باز همان سوال مورد نظر ما، این پول ها کجا میرود؟
پاسخ این سوال تنها در چند واژه خلاصه میشود، عدم وجود نگاه کارکردگرا!
همه ما میدانیم که مبالغ بسیاری برای ترمیم جادهها و خیابانها در اختیار سازمانهایی مانند سازمان راهداری و شهرداری قرار میگیرد و باز مانند روز روشن است که ساز و کار مشخصی هم برای این امور در نظر گرفته شده، فساد مالی هم در هیچ شرایطی آنقدر گسترده نمیشود که تمام بودجه یک بخش به تاراج برود و هیچ مبلغی در محل خودش صرف نشود.
پاسخ مسئله این است؛ اغلب در کشور ما نگاه مدیران بهگونهای است که تصور میکنند هرچه یک پروژه با هزینه کمتری انجام بشود صرفه اقتصادی بیشتری دارد، فارغ از اینکه ارزانی شرط کافی نیست، فارغ از اینکه در فرهنگ یک کشور توسعه یافته مانند چین یک ضربالمثل تاملبرانگیز وجود دارد؛ «ما هرگز آنقدر ثروتمند نیستیم که کالای ارزان بخریم!» تصور میکنند باید و باید پروژهها را با حداقل هزینه ممکن به انجام برسانند، به همین دلیل مناقصههایی برگزار میکنند که در آن هرکس کمترین مبلغ پیشنهادی را ارائه بدهد پیروز میدان است.
اما واقعیت ماجرا آنجاست که هیچ ارزانی بیعلت نیست، معمولا در این حالت یک پیمانکار غیرحرفهای با مصالحی بیکیفیت و ارزان مبلغ کمتری پیشنهاد میدهد و کار را با پایینترین کیفیت به اتمام میرساند، بعد از این مرحله به علت غیرحرفهای بودن پیمانکار و مصالح بیکیفیت خیابانها و جادهها در زمان کوتاهی تخریب میشوند.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود، چند سالی میگذرد، پیمانکار غیرحرفهای ما تجربه کسب میکند، مصالح بهتری تهیه میکند و به دنبال افزایش کیفیت کار است، طبیعتا با افزایش کیفیت قیمتها افزایش پیدا میکند و دقیقا در همین زمان مدیران به دنبال مناقصهای دیگر و پیمانکار ارزان دیگری خواهند رفت.
این چرخه آنقدر ادامه پیدا میکند که جادهها و خیابانهای سالم به ندرت در کشور مشاهده میشود، علت نیز مشخص است، نبود یک نگاه عملگرای محکم در سطح اجرایی کشور.
بنابراین اگر دیگربار به سخن آغازین بازگردیم و بار دیگر سوالمان را مطرح کنیم، اگر دوباره بپرسیم این پولها کجا میرود؟ اکنون میتوانیم پاسخی برای آن داشته باشم، میتوانیم بگوییم این پولها در راه یک نگاه غیراصولی و غیر سیستماتیک، هدر میرود، هدر میرود چراکه درک نکردهایم هیچ گرانی بیحکمت نیست.
بله با شما موافقم هیچ ارزانی ای بی حکمت نیست!
خیلی بد
چه عکس جالبی!
عالیییییییی
افتضاح بود
ضر ب المثل هیچ ارزانی بی علت نیست وهیچ گرانی بی حکمت
خیلی بد بدترین سایت در جهان
کاملا بی ربط و {...}