◄ واکسنهایی که توسط دولت تزریق نمیشود
وبلاگ تین نیوز، مجید بابایی | دوست گرامی جناب قصابیان از اینکه مباحث مطروحه در حوزه ریلی مورد توجه و نقد حداقل کارشناسان محترم این بخش قرار می گیرد جای خوشحالی دارد. ابتدا جا دارد تشکری داشته باشم بابت تحلیل جالبی که از یادداشت اینجانب در ارتباط با وضعیت خصوصی سازی در بخش ریلی داشته اید. شما زحمت کشیده اید و مطالب اصلی یادداشت بنده را نیز در تحلیل خود گنجانده اید که این پیوستگی مطالب، کار تحلیل و اظهار نظر را برای سایر دوستان آسان خواهد نمود.
بنده اشاره اصلی ام در یادداشتی تحت عنوان "گسترش آنفولانزای ریلی در بخش مسافری و کمیابی واکسن کارآفرینی و نوآوری" به چند موضوع بود:
- توسعه بخش ریلی مستلزم سرمایه گذاری بخش خصوصی است.
- به دلیل وضعیت اقتصادی کشور و بالطبع وضعیت درآمدها و هزینه های بخش عملا شرکت ها توان سرمایه گذاری جدید را ندارند و یا بهتر بگوئیم این کار را اقتصادی نمی دانند.
- وضعیت بازار حمل و نقل ریلی در بخش مسافری علی رغم سال ها انجماد قیمتی به مرور به سمت قیمت های تعادلی حرکت کرده است و کشش قیمتی تقاضا به سمت یک و در نتیجه افزایش حساسیت مشتری نسبت به افزایش قیمت متمایل گشته است. این امر افزایش قیمت در آینده را به چالش کشیده است.
- اشاره داشتم که برای ایجاد قیمت های تعادلی بالاتر که درآمد بیشتری را نصیب شرکت ها کند نیازمند نوآوری و خلق ایده های جدید برای رضایت مشتریان به پرداخت مبالغ بالاتر خواهیم بود.
- اشاره داشته ام که بخش خصوصی باید با چابکی بیشتر نسبت به ارتقاء بهره وری و مدیریت هزینه هایش عمل نماید.
- همچنین اشاره داشتم که این خصوصیت های ذاتی بخش خصوصی واقعی است و ما در بخش ریلی از این نوع شرکت ها تقریبا محرومیم.
- موضوع دیگر مورد اشاره بنده چگونگی حمایت دولت از بخش ریلی بود. اولین نوع حمایت عدم تبعیض بین زیربخش های مختلف حمل و نقل است. اشاره به پرداخت حق دسترسی بالا توسط بخش ریلی و حق دسترسی نزدیک صفر توسط بخش جاده ای داشتم که دولت باید آن را متوازن نماید. همچنین معتقدم دولت به ویژه در بخش مسافری بایستی شرایطی را مهیا نماید تا جذابیت بخش برای شرکت های خصوصی ارتقاء یابد. اینکه هزینه های تامین سرمایه را کاهش دهد و یا برخی معافیت ها را لحاظ نماید.
حال جنابعالی نقدهایی را بر این موارد وارد نموده اید که لازم می دانم پاسخ دهم.
اولا با شما موافقم که حمایت دولت نباید به شکلی باشد که همان شبه دولتی ها با روش هایی که بلدند این منایع را نیز ضایع نمایند و لازم است به دست شرکت های توانمند و دارای انگیزه برای توسعه بخش برسد.
اما نکته ای در باب اصل حمایت مطرح کرده اید که آیا اصولا وظیفه دولت حمایت است؟
در این خصوص معتقدم بله دولت موظف است از بخش هایی که منافع ملی در آن بارز است و بخش خصوصی به تنهایی توان مدیریت و اداره آن را ندارد ورود نماید. بله دولت قرار نیست هیچ لطفی به بخش خصوصی نماید چرا که اوست که توسعه بخش ریلی را جزو اولویت های اول توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور می داند و در نتیجه فقط به وظیفه خود عمل خواهد کرد نه از سر لطف و یا گسترش خصوصی سازی بلکه به دلیل ماهیت آن بخشی که نیازمند حمایت است. از نظر تئوریک هم این مسئله مورد توافق اقتصاددانان می باشد آنجایی که به پدیده شکست بازار اشاره می نمایند. شکست بازار زمانی رخ می دهد که یک فعالیت اقتصادی بر مبنای
سازوکارهای بازار به تعادل نمی رسد و لذا زمینه ورود دولت به آن را مهیا می کند البته اگر جزو آندسته از فعالیت هایی باشد که منافع ملی و اجتماعی در آن نهفته باشد مثل آموزش و پرورش، بهداشت عمومی، امور دفاعی، امور زیربنایی و از این قبیل.
این موضوع در بخش مسافری ریلی در خیلی از کشورها تجربه شده است چرا که چنین سرمایه گذاری بالایی بدون حمایت های خاص دولت صورت نخواهد گرفت. اصلا چرا بایستی سرمایه گذار به چنین صنعتی ورود نماید در حالی که گزینه های دست به نقد تری برای او متصور است. در کشوری که سود بانکی حداقل 20 درصد است آیا سرمایه گذاری برای صنعتی دیربازده و با نرخ بازگشت پائین منطقی می باشد؟
اشاره کرده اید که حمایت دولت منتج به دخالت او هم خواهد شد. حق با شماست هر حمایتی دخالت هم به دنبال دارد اما چه نوع دخالتی مد نظر شماست؟ دولت حق دخالت در امور بنگاه ها را ندارد. حق دخالت در بازار را ندارد. حق دخالت در فعالیت های جاری حمل و نقل را ندارد. اما خب دخالت می کند چون نهادهای موازی و مراجع داوری مستقل شکل نگرفته است. چون متناسب با روند خصوصی سازی اصلاح ساختارهای نماینده دولت صورت نگرفته است. چون بخش خصوصی توانمند که بتواند مدیریت تمام کمال امور را بر عهده گیرد راس امور نیست. چون هنوز دولت بعد اجتماعی حمل ونقل ریلی مسافر را مورد توجه قرار می دهد در حالیکه حمل
ونقل یک پدیده کاملا اقتصادی و مبتنی بر رفتارهای بازیگران بازار است.
اگر این ها به درستی اتفاق بیفتد منافاتی با حمایت دولت از سرمایه گذاران بخش ریلی ندارد. اینها همان موانعی است که شما هم اشاره داشته اید و دولت بایستی همزمان با ارائه بسته های حمایتی آنها را نیز مرتفع نماید چرا که ازحمایت های مادی مهمتر است و سرمایه گذاران بدان توجه ویژه ای دارند.
در جایی اشاره داشته اید "دولت بیاید جریان نقدی در بخش درآمدها و هزینه ها را اصلاح کند"، با شما موافق نیستم. وظیفه دولت بسترسازی و حمایت در قالب بسته هایی است که جذابیت بخش را برای سرمایه گذاری و به منظور توسعه ظرفیت ها ارتقاء دهد و در نتیجه توسعه بخش را به مرور محقق نماید. مابقی امور برعهده بخش خصوصی است که حال که با این بسته ها به بازار حمل و نقل ریلی ورود کرد خودش و بر اساس مکانیزم های بازار جریان مطلوب نقدینگی را تنظیم نماید.
اینها دیگر حضور دولت را نمی خواهد. از اینجا به بعد وظایف بنگاه است و اینجاست که آن واکسن کارآفرینی که مد نظر بنده بود نیاز است. اشاره شما "واکسن ها را ضایع نکنیم" احتمالا برداشت اشتباه شما بوده است. این واکسن ها قرار نیست توسط دولت تزریق شود. اینها وظیفه بخش خصوصی است تا توان ماندن در بازار را داشته باشند که اگر نداشتند همانطور که شما اشاره کرده اید خب می روند این هیچ اشکالی ندارد چون اگر بازار جذابیت داشته باشد دیگران و قوی تر ها وارد می شوند.
جناب قصابیان اشاره خوبی هم به اولین همایش فرصت های سرمایه گذاری در بخش ریلی داشتید و انتقاد واردی که چرا همین شرکت های موجود که کلی مسئله و مشکل دارند دعوت شده اند. بنده به واسطه اینکه دبیر این همایش بوده ام بدون اینکه مسئولیتی در دولت داشته باشم و چند ماهی درگیر آن بودم مطالبی را عرض می کنم.
این اولین تجربه بخش ریلی در خصوص معرفی نحوه حمایت های دولت از طرح های سرمایه گذاری بوده است. از شرکت ها و سرمایه گذاران بسیاری هم خارج از بخش دعوت شده بود که تعدادی هم حضور داشتند اما قابل توجه نبود. به نظرم دقیقا همان انتظاری که از بخش خصوصی واقعی می رفت اتفاق افتاد. یعنی عدم اطمینان. بخشی که با چالش ها و نابسامانی های بسیاری مواجه است نیازمند ایجاد اطمینان در بدنه سرمایه گذاران بالقوه خود است.
اقدامات عملی را باید ببینند تا قانع شوند، بستر فراهم شده، دولت خود را متعهد دانسته تا تغییراتی بنیادی در بخش ریلی صورت گیرد. قطعا پشت سر گذاشتن سالها بی اعتمادی زمان خواهد برد و نقش دولت در این مسیر بسیار پر رنگ است. البته اقدامات یکی دو سال اخیر بارقه های امید را به بخش بازگردانده و امید می رود به مرور شاهد اصلاحاتی اساسی در بخش باشیم.
در پایان به این نکته اشاره نمایم که نباید انتظار داشت همه امور و ضعف هایی که به دولت و بخش خصوصی وارد است به سادگی و به سرعت مرتفع گردد. بخشی از این ضعف ها به قدری ساختاری و دارای بنیان های پیچیده است که رفع آن اراده ای ملی می خواهد و ما در بخش ریلی نمی توانیم به واسطه وجود این ضعف ها دست از فعالیت برداشته و آن بخش هایی را که می توانیم اصلاح نمائیم را نیز فراموش کنیم.
اصلاح ساختار شرکت راه آهن، توانمندسازی و ارتقای بهره وری سیر ناوگان جزو این اولویت هاست. ایجاد نهاد مستقل تنظیم مقررات ریلی مسئله حیاتی بخش است. نزدیک شدن به سازوکارهای بازار بسیار حائز اهمیت است. ارائه عملی بسته های حمایتی فقط در جهت توسعه ظرفیت و سرمایه گذاری جدید بسیار مهم است.
امیدوارم این نوشته حداقل بخشی از ابهامات جنابعالی را مرتفع نموده باشد.