◄ ملاحظاتی برای پیشران شدن مسکن در رشد اقتصادی
: از بین بازارهای رقیب تنها بازاری که توان همآوردی با بخش مسکن را در جذب سرمایهها دارد بازار سهام است، بنابراین تقویت بازار سهام علاوه بر آنکه فرصتی برای جذب سرمایهگذاران است برای بنگاههای تولیدی نیز موقعیت جدیدی برای تأمین مالی در کنار نظام بانکی قلمداد میشود.
تصوری در میان تصمیم یاران و بخشی از بدنه بوروکراسی کشور وجود دارد که مسکن پیشران رشد اقتصادی است. این تصور با تحقیقات و پژوهشهای مختلفی نیز از سوی دانشآموختگان و پژوهشگران اقتصادی به اثبات رسیده است. به استناد تجارب و این تحقیقات، سرمایهگذاری مسکن تأثیر زیادی بر ابعاد مختلف اقتصادی دارد، اما با توجه به محدودیت منابع در اقتصاد و ضرورت تعیین اولویت از سوی سیاستگذار آیا این گزاره در هر دوره زمانی صادق است. آیا بخش مسکن میتواند همواره به عنوان پیشران در نظر گرفته شود. آیا ملاحظات محیطی میتواند بر این گزاره اثر بگذارد؟ آیا برای سال جاری که با عنوان حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده کماکان بخش مسکن را میتوان در رأس اقتصاد ایران قرار داد تا از طریق این بخش رونق اقتصاد تأمین شود؟
جعفر قادری، نماینده پیشین مجلس در پاسخ به این سؤال میگوید اگر قرار باشد پاسخی موجز به این فهرست از سؤالات داد به اختصار باید گفت: خیر. اما به تفصیل باید این پاسخ منفی را از دو منظر سیاسی و اقتصادی بررسی کرد؛ ملاحظاتی که اجازه نمیدهند پیشنهاد پیشرانی مسکن را به سیاستگذار ارائه کرد. او با بیان اینکه اقتصاد ایران در سال جاری با ریسکهای بیرونی از جمله احتمال افزایش دشمنیها و اعمال محدودیتها از سوی دولت آمریکا روبهرو است، اظهار کرد: یکی از جنبههای اثرپذیر از این فشارها بخش نفتی کشور است. با توجه به اینکه نفت یکی از شریانهای اصلی ارزآوری به اقتصاد ایران است انقباض این ارز ممکن است به کاهش توان ارزی دولت منجر شود. کاهش توان ارزی بازتاب و پیامدهای مختلفی در بخشهای تولیدی و تجاری کشور دارد.
به گفته او اقتصاد ایران نیازمند است به جهت حفظ توان عرضه بر بخشهایی متمرکز شود که توان ارزی کشور را تقویت کند و اجازه ندهد قدرت تابآوری اقتصادی از این محل تضعیف شود. بخشهایی همچون پتروشیمیها و حوزهایی که ذیل فرآوردههای نفتی قرار میگیرند از این مزیت برخوردار هستند که به کمک بخش ارزی کشور بیایند. بنابراین از منظر ملاحظات سیاسی اولویت با گروههایی است که توان عرضه ارز در اقتصاد ایران را حفظ میکنند. طبیعتا با این فرض منابع و سرمایهها باید به این سمت هدایت شود. قادری این موضوع را از لحاظ اقتصادی نیز توضیح میدهد. او در این باره میگوید: گرچه رونق بخش مسکن میتواند همانند لکوموتیو سایر بخشهای اقتصادی از جمله صنایع مرتبط با بخش ساختمان را به تحرک وادارد، اما وابستگی صنایع به مواد اولیه در سالی که احتمالا اقتصاد با مضیقه ارزی روبهرو است به شکل سابق قابل تکرار نیست.
وابستگی صنایع به مواد اولیه وارداتی میتواند مانعی در سال جاری برای جذب کامل رونق از طریق تحرک در بخش مسکن باشد. از این منظر نیز نمیتوان پیشنهاد داد مسکن در پیشانی اقتصاد برای تعمیق رونق قرار بگیرد.
اما چاره کار چیست؟ او معتقد است: از بین بازارهای رقیب تنها بازاری که توان همآوردی با بخش مسکن را در جذب سرمایهها دارد بازار سهام است، بنابراین تقویت بازار سهام علاوه بر آنکه فرصتی برای جذب سرمایهگذاران است برای بنگاههای تولیدی نیز موقعیت جدیدی برای تأمین مالی در کنار نظام بانکی قلمداد میشود. البته جذب سرمایهگذاران مستلزم تمهیداتی است که از جمله آن دریافتی کف سود برای سهامداران خرد است. اگر این ویژگی در بازار سرمایه ایجاد شود بدون شک قدرت جذب سرمایه در این بازار افزایش خواهد یافت.