در راه آهن ایران بسیاری از اصول لجستیکی و مزایای حمل ریلی به درستی شناخته شده نیست. بنابراین حجم زیادی از سرمایه گذاری ها دقیقاً برای رفع نقائص و ضعف های اصلی و همچنین بهبود مزایای ریلی صرف نمیشود.
بررسی اهداف اجرایی برنامه میانمدت راهآهن/ بخش 26
بررسی وضعیت عملکرد مدیران حمل و نقل ریلی طی سه برنامه پنج ساله اخیر حاکی از آنست که به جز موضوع حمل و نقل و موارد بسیار مرتبط با آن، توجه چندانی به این مقولات مهم نمی کنند و به همین دلیل هم امر توسعه همه جانبهی ریلی نسبت به حمل جادهای با کندی بسیار روبرو بوده است.
بررسی اهداف اجرایی برنامه میانمدت راهآهن/ بخش 25
موضوع مهم دیگر اینست که حمل و نقل ریلی هنوز در حال و هوای دهه 70 شمسی سیر میکند و فقط در قالب لجستیک طرف دوم قادر به فعالیت است. در حالی که راهآهنهای کشورهای پیشرفته در حال گذار از لجستیک طرف سوم به طرف چهارم هستند.
اراضی ایستگاهها (که روزگاری بیرون شهرها واقع بوده و پس از دهها سال بر اثر توسعه آنها در درون شهر قرار میگیرند)، بسیار مرغوب و گران قیمت میشوند. در این حالت مقامات شهری و استانی با ادعای طرح های بسیار مهم توسعه شهری به دنبال تصاحب آنها بر میآیند.
ظرفیت خطوط شبکه ریلی عمدتاً به عوامل محدودی چون عوارض طبیعی خط (شیب و فراز، میزان قوسها)، مقدار فاصله ایستگاهها ازیکدیگر، تعداد خطوط در بلاکها، برقی بودن مسیر، میزان بار محوری، نوع ناوگان عبوری، اندازه گاباری و وضعیت کیفی خطوط متکی است. در مقابل ظرفیت ایستگاهها و پایانهها به عوامل زیادتری وابسته است.
در کشورهایی که توسعه گرایی حرف اصلی را در سیاست های اتخاذ شده ی ملی می زند، اولاً بازدهی سرمایه و ثانیاً تعریف کردن پروژه ها در سطح بین المللی، از اهمیت زیادی برخوردار است.
از میان تعداد زیادی طرحهای در دست اجرایی که تاکنون شرح داده شده، صرفاً چند طرح معدود در حوزهی داخلی، امکان سودمند بودن را دارند. کسب منافع از آنها به تمهیدات مختلفی نیاز دارد که در این متن به طور مجمل مورد بررسی قرار میگیرد.