◄حاشیه‌های بیست ودومین نمایشگاه مطبوعات

تین‌نیوز| وبلاگ فریدون اروجلو-بیست و دومین دوره نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها هم به ایستگاه پایانی رسید؛ با همه کاستی ها و فزونی ها. این نمایشگاه  هر چند رونق چندانی نداشت اما متن و حاشیه هایی داشت که به برخی از انها می‌پردازم:

غرفه یا رستوران!
در یکی از غرفه ها هنگام ظهر و و قت نهار دو میز کنفرانس را به هم چسبانده وحدود هفده ،هجده نفر چنان با شوق وذوق وبا صدای بلندوگفتگو  غذا می خوردند که گویی این عزیزان کاری جدی تر از همین دورهمی ونهار خوردن در نمایشگاه ندارند !همزمان یکی از کارکنان  غرفه چنان لقمه ای از کباب کوبیده را در دهان گذاشته بود که هنگام قورت دادن آن اشگش سرازیر شد ه بود !توگویی به قصد انتقام از رسانه مربوطه غذا راتناول می فرمود !

نمازخانه در نمازخانه!
یکی از چیزهای جالب نمایشگاه امسال این بود که وارد فضای باز مصلی که می شدی یک بنای تازه ساز در حیاط آن، جلب توجه می کرد ،که روی آن نوشته بود نمازخانه!
این، از طنزهاودردهای بیدرد  روزگار است که شبستان مصلی که محل نمازگزاران است را غرفه بندی می کنند و به خلق الله اجاره  می دهند و در عوض، در حیاط مصلی، نمازخانه  می سازند! بقول دوستی این مثل آن است که  در وسط استخر، حوض درست کنند برای شنا کردن!

دلا خو کن به تنهایی!
غرفه های رسانه هایی مانند کیهان ، جوان ،وطن امروز و....در تنهایی وخلوت دیدنی بود !خصوصا روز جمعه و در دفتر یادبود یکی ازازاین روزنامه های محبوب  که بازدیدکنندگان عنایات ویژه ای نسبت به آنها داشته اند،نوشته بود:

تنهایی به تنهایی هم می‌تواند دخل آدم را بیاورد!
چه برسد به این که بازدید کننده ها دست به یکی کنند به غرفه ات سر نزنند!
جمعه هم باشد،غروب  هم باشد و وای !! پاییز هم باشد ......چه می شود  واقعا ....!
جالب اینجاست  که یکی هم ازاین غرفه های بسیار  محبوب (!) بعد از آنکه وجود دفتر یادبود- که در آن همه می توانند هم نظر بدهند و هم نظرات قبلی ها را ببینند- را در معرض دید عموم به صرفه و صلاح ندانسته بود ، برای حفظ آبرو آن را برداشته !وجایش صندوق گذاشته بود

برند های برنده!
 رونق بازار ساندویچ وچیپس و اغذیه فروشی هایی که در فضای باز مصلی، غرفه گرفته اند و ساندویچ و سیب زمینی سرخ کرده و این قبیل چیزها درست می کنند و به ملت می دهند،بیانگر این موضوع بود  که هم چون همیشه این برند های برنده و این صنوف،برندگان واقعی نمایشگاه هستند خاصه اینکه این عزیزان هم از اصلاح طلبان پول می گیرند و هم از اصولگرایان و هم از اکثریتی که تعلقی به هیچ کدام از اینها ندارند... نگران فیلترینگ و توقیف هم نیستند!

سخن پایانی!
اینکه خوب است آدم که نمایشگاه می رود ،شخصیتی وکسی باشد تا فردی مثل آقای ذهبیون  مدیر مسول سایت تین او را به زور  داخل غرفه دعوت کند و با او عکس بگیرد و داخل سایتش بگذارد، من که هرچی داخل غرفه سرک کشیدم تا کسی ازمسئولین غرفه  مرا ببیند، بشناسد و یکی از شکلات‌ها یا بیسکویت‌های داخل غرفه را به من تعارف کند، تلاشم به جایی نرسید! آن چند لحظه‌ای هم که مقابل  غرفه معطل کردم یکی از خانم‌های داخل غرفه به جای اینکه حداقل عکس نحس مرا که داخل صفحه مانیتور غرفه در قسمت وبلاگ‌نویسها خود نمایی می کرد  با خودم تطبیق داده و تعارفی بکند با بی‌تفاوتی  نگاهی از سر دلسوزی  به من انداخت و گفت: پدر جان اگر روزنامه مجانی می خای،یکی بردار! پول نمی‌خاد بدی!