کلنگ اولین راهآهن دولتی ایران
همینکه عملیات ابتدایی مساحی و نقشهبرداری و قسمتی از نقشههای قطعی در شمال و جنوب تمام شد و مقدمات کار برای شروع ساختمان فراهم گردید، در روز یکشنبه ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ش رضاشاه در میان شلیک توپ، کلنگ نقرهای را که حاج مخبرالسلطنه رئیسالوزرا و وزیر فواید عامه بهدست او دادند در صحرای بیرون دروازه محمدیه که بعدا ایستگاه راهآهن شد به زمین زد.
همینکه عملیات ابتدایی مساحی و نقشهبرداری و قسمتی از نقشههای قطعی در شمال و جنوب تمام شد و مقدمات کار برای شروع ساختمان فراهم گردید، در روز یکشنبه ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ش رضاشاه در میان شلیک توپ، کلنگ نقرهای را که حاج مخبرالسلطنه رئیسالوزرا و وزیر فواید عامه بهدست او دادند در صحرای بیرون دروازه محمدیه که بعدا ایستگاه راهآهن شد به زمین زد.
آن روز هوا توفانی بود و باد بهشدت میوزید بهطوریکه چادرهای نمایندگان سیاسی و هیات دولت را از جا کند. در آن انقلاب هوا، کلنگ راهآهن زده و اجازه داده شد که در جنوب و شمال و مرکز شروع به ساختن راه شود. هفت ماه بعد در ۳۰ فروردین ۱۳۰۷ ساختن راهآهن در شمال بهدست آلمانها شروع شد و در جنوب بهدست آمریکاییها.
کلنگ اولین راهآهن دولتی ایران
اولین کشتی حامل وسایل راهآهن که از آمریکا خواسته شده بود در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۰۷ وارد بندر خورموسی شد و عبارت از یک ماشین پلسازی، ۲۰ هزار متر تراورس آهنی و مقداری اشیای دیگر بود. از طرف اداره مرکزی سندیکا دستور داده شد که فورا شروع به ریلگذاری کنند و از فردای آن روز شروع شد... اشکال کار یکی دوتا نبود.
نداشتن وسایل لازم و نبودن عده کافی مهندس و کارگر بصیر مطلع، کار در نواحی باتلاقی و ناسالم ساحل دریای خزر، مالاریا و بیماریهای دیگر و احیانا حمله و مزاحمت وحوش. بریدن و صاف کردن جنگلها و پر کردن باتلاقها از دشواریهای ساختمان راهآهن شمال بود.
گرمای طاقتفرسای نواحی خلیج و سرمای سخت مناطق کوهستانی، نبودن آب و آذوقه در غالب نقاط، مشکل بزرگ عبور از کوهستانهایی که تاکنون چندان پای بشر به آنجا نرسیده بود، انتظار کشیدن و صرف وقت برای تهیه غذا و مایحتاج در بیابانها، تهیه اسباب و ادوات کار حتی اسبابهای جزئی و خرد و ریز مثل پیچ و مهره و وسایل مختصر نقشهبرداری و نقشهکشی که باید به خارج سفارش داده شود و از خارج فراهم شود. همه اینها از موانع پیشرفت کار بهشمار میرفت.
منبع: حسین محبوبیاردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.