تاریخچه ورود اتوبوس به تهران و ساخت ترمینال جنوب
حملونقل عمومی در منطقه ۱۶ روزگار خوبیدارد. شانزدهمین تکه پازل به هم ریخته تهران، شاید تنها منطقهای باشد که خط یک مترو تمام عرض آن را طی میکند.
حمل ونقل عمومی در منطقه ۱۶ روزگار خوبی دارد. شانزدهمین تکه پازل به هم ریخته تهران، شاید تنها منطقه ای باشد که خط یک مترو تمام عرض آن را طی می کند. از سوی دیگر بیشتر مراکز حمل بار پایتخت نیز در همین کنار گوش خودمان ردیف شده اند، به اینها اضافه کنید راه آهن وترمینال جنوب را تا ادعای ابتدای این مطلب را تأیید کنید.
در این روزها که هنوز مسافرت ها رونق دارد فرصت خوبی است تا از سابقه اتوبوس و چگونگی مسافرت های اتوبوسی در تهران بنویسیم و داستان ساخت ترمینال جنوب را مرور کنیم.
عصر ماشین دودی ها
دور نیست روزگاری که مردم تهران، سوار بر گاری و درشکه، راهی باغ های بیرون دروازه حضرت عبدالعظیم (ع) (حوالی میدان شوش) می شدند و به زیارت می رفتند. همین ۵۰ سال پیش بود که ماشین دودی از نفس افتاد تا این ماشین های دودی جدید جایش را بگیرند.
همان طور که می دانید، نخستین اتومبیل توسط مظفرالدین شاه وارد ایران شد. مردم از آن پس متوجه شدند به غیر از دواب و چهارپا می شود سوار وسیله ای شد که علوفه نمی خواهد و سرعتش بیشتر است!
بعد از ماشین جناب شاه قاجار، درباریان به فکر تهیه این وسیله افتادند و انواع و اقسام مدل های مختلف به نام های رعو، ناش، لافایت، فورد، پابه دا، اسکن سدان، رولزرویس و... پا به ایران گذاشتند.
اولین گاراژهای حمل مسافر، همان گاری خانه هایی بودند که با گاری و چهارپا مسافران را جابه جا می کردند و با ورود پدیده ای به نام اتوبوس، گاری ها تعطیل شدند، اما نبود راه های شوسه و ماشین رو، باعث شده بود که همچنان بین شهرهای دوردست تر، این گاری باشد که مورد اقبال قرار گیرد و با ساخت جاده های بین شهری ـ در اوایل قرن حاضرـ اتوبوس کم کم جایگزین گاری شد.
در دوران احمدشاه، نوعی خودرو جمعی میان تهران و بعضی از شهرستان ها طی طریق می کرد که به آن «ترن رونار» یا «قطار روباه» می گفتند. در کتاب «تهران به روایت تاریخ» در این باره نوشته شده است: «این وسیله عجیب و کم نظیر، چیزی بین قطار و اتوبوس بود و مانند قطار از ۲ قسمت تشکیل شده بود. قسمت موتوری آنکه اختصاص به راننده و احیاناً کمک راننده داشت، به طور مستقل با چهارچرخ در قسمت جلو قرار داشت و به دنبال آن واگن مخصوص مسافران بسته می شد که بر روی ۶ چرخ حرکت می کرد. این وسیله بیشتر مورد استفاده خارجیان مقیم ایران قرار می گرفت.»
در همین سال هاست که مشدی ممدلی، تصدیق اتومبیل چی گری دریافت کرد و شعر معروف «ماشین مشتی ممدلی» را مرحوم غلامرضا روحانی (اجنه) سرود و مرحوم جواد بدیع زاده آن را خواند و به روزگار ما رسید.
تولد تدریجی گاراژهای مسافربری
برای آنکه بتوانیم بهتر اوضاع تهران در زمان ورود اتوبوس را بررسی کنیم، باید نگاهی بیندازیم به کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» اثر محسن معتمدی. معتمدی در این کتاب، داستان راه اندازی گاراژهای منطقه ما را به خوبی شرح داده است:«بدیهی است که هر پدیده تازه ، هم لوازم و ملزومات خود را به همراه دارد و هم موجب الزامات و مقتضیاتی می شود.»
پس از آنکه اتوبوس و کامیون در تهران راه افتاد، لزوم ایجاد تعمیرگاه و توقفگاه یا به اصطلاح گاراژ در تهران احساس شد، برای ایجاد آنها هیچ جا مناسب تر از خیابان چراغ گاز یا چراغ برق نیافتند و این اولین خیابان در تهران بود که در آن گاری خانه ها تبدیل به گاراژ شدند و اتومبیل ها جای گاری را گرفتند و آهنگری ها و گاری و کالسکه سازی های آن، تبدیل به تعمیرگاه اتومبیل شدند.
کمپانی ها هم بیشتر در آنجا ایجاد شدند، آغازکننده کمپانی فورد بود که دو دهانه دکان بالاتر از کوچه ناظم الاطبا گرفته بود. بعد از آن، نوبت کمپانی شورلت رسید که دو دکان بالاتر را گرفته بود. کم کم که بیوک و دوج هم به آنها اضافه شدند و کمپانی ها زیاد و زیادتر شدند.
گاری خانه های این خیابان یکی پس از دیگری تبدیل به گاراژ شدند و به نام هایی مانند گاراژ حسینی، گاراژ فردشیشه و گاراژ فولادی نامگذاری می شدند. از گاراژ حسینی اتومبیل های سواری و از گاراژ فرد، کامیون های باری حرکت می کردند. از گاراژ فولادی هم بارهای تجاری و محموله های پستی خارج می شدند و برای حفاظت، با هر کدام از آنها دوژاندارم حرکت می کردند.
پس از ایجاد این پایانه ها در خیابان شوش فعلی، از اوایل دهه ۱۳۲۰ به بعد گاراژهای مسافربری در خیابان های امیرکبیر، ناصرخسرو، صوراسرافیل و بوذرجمهری (۱۵خرداد) شکل گرفت و تعدادی نیز در خیابان امام خمینی(ره) به حمل ونقل مسافر مشغول بودند و ۳ دهنه گاری خانه در خیابان قزوین، تبدیل به گاراژ مسافربری شدند.
یک گزارش قدیمی از وضعیت حمل و نقل در آن روزهای تهران!
خبرنگار روزنامه اطلاعات در هفدهمین روز تیرماه سال ۱۳۱۴ این گزارش را برای قدیمی ترین روزنامه کشورمان در آن زمان تهیه کرده است نوشته: «چهار دستگاه اتوبوس منظم در تهران هستند که سر ساعت و دقایق معین حرکت می کنند. سوار این اتوبوس ها شدم برای تهیه گزارش. این ماشین ها شبیه قطارهای کوچک هستند، انگار یک واگن قطار را از ریل جدا کرده اند!»
خبرنگار سوار بر اتوبوس به خیابان چراغ برق (امیرکبیر) می رسد و وارد دفتر شرکت اتوبوسرانی بین شهری می شود. یادتان باشد، آن وقت ها مثل روزگار ما نبود که بلیت رزرو شود و وسیله نقلیه سرساعت حرکت کند. مسافرت کردن امری بعید بود و چه بسا مسافر چند روز برای عزیمت به گاراژ مورد نظر مراجعه می کرد و به علت نبود مسافر، اتوبوس راهی نمی شد. تلفن و وسیله ارتباطی دیگری هم نبود که مسافر را از لغو سفر مطلع کنند.
حالا بخوانید بقیه گزارش را: «... شرکت برادران رمضانی، دوازده دستگاه اتوبوس از اتوبوس های ممتاز و بسیار زیبا و راحت وارد کرده و اینها را تقسیم کرده است بین شهرهای طهران، قزوین، رشت، پهلوی [انزلی]، چهار دستگاه در خط طهران و شمیران. در سرویس خط شمیران، اتوبوس ها به ترتیب نمره حرکت می کنند، ولی سرویس اتوبوسرانی داخله شهر طهران دارای اوقات حرکت منظم و دقیق و خطوط سیر معینی است، شاگرد شوفر هم ندارد که در خط سیر مردم، سر خود را از پنجره درآورده و عابران را دعوت به خیابان گمرک و یا ماشین و میدان سپه بکند! چهار دستگاه اتوبوس که هر یک از آنها گنجایش بیست وهفت نفرـ به استثنای شوفر و بلیت فروش ـ دارد، از دو جهت حرکت می کند.»
روزی که ترمینال جنوب ساخته شد
ایران پیما، بی ام تی، اتوعدل، گیلان تور، لوان تور، اتوفردوسی، اتو شیشه، میهن نورد، زنجان تور و... از جمله این بنگاه ها و یا به زبان بهتر، گاراژهای مسافربری بودند که سرانجام در سال ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ از مناطق مرکزی شهر به ترمینال جنوب سوق داده شدند، این در حالی بود که ترمینال جنوب، نیمه ساخته بود و خبری ازترمینال غرب و شرق نبود.
در آن سال ها (۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) اراضی فعلی ترمینال جنوب بیابان بود و ناگهان در یک نیمروز در سال ۱۳۵۹ تمامی گاراژهای مسافربری در مرکز شهر تعطیل و به این ترتیب ترمینال جنوب، به عنوان نخستین پایانه اتوبوسرانی بین شهری راه اندازی شد و به مرور زمان اوضاع به این روزی درآمد که می بینیم.
عکس اول تهران نیست . مشهده