◄ کتاب آقایان علیه آقایان
آقایان علیه آقایان جست و جویی است در دل تاریخ برای یافتن روایتی از این خانواده؛ جست و جویی دشوار و پر سوال، چه آنکه خود فلیکس آقایان گفته بود: «من هیچ جا نبودم و همه جا بودم.»
نام خانوادۀ آقایان با برگ هایی از تاریخ این مملکت گره خورده: مشروطه، تأسیس دادگستری مدرن، تدوین قوانین، پادشاهی پهلوی، کودتای 28 مرداد و... نکته اینجاست که هر چه به پیش می آییم مستندات این ارتباط پیچیده کم رنگ تر می شود. الکساندر آقایان دست کم بخشی از خاطراتش را ثبت کرده و سرنخی به دست داده، اما فرزندش، فلیکس آقایان ، کسی که او را دوست صمیمی محمدرضا پهلوی، شریک اشرف پهلوی و زرنگ ترین کارتل مواد مخدر در ایران خوانده اند، هیچ نشانی از خود به جا نگذاشته است. آقایان علیه آقایان جست و جویی است در دل تاریخ برای یافتن روایتی از این خانواده؛ جست و جویی دشوار و پر سوال، چه آنکه خود فلیکس آقایان گفته بود: «من هیچ جا نبودم و همه جا بودم.»
خلاصه کتاب
از میان 350 هزار ارمنی که در جنگ قدرت حکومت شیعی ایران و سنی عثمانی، به حکم شاه عباس اول صفوی به داخل مرزهای ایران کوچانده شدند، فقط حدود 50 هزار نفرشان به سلامت از رود ارس گذشتند و در ادامه در مناطق مختلف ایران ساکن شدند. و خب این تازه اول ماجرا بود و تا زمان انقلاب مشروطه و تغییرات اساسی بنیان های فکری و فرهنگی جامعه ، ارامنه ی ایران با وجود توانایی های بی نظیرشان، در ساختاری سراسر آزار، تبعیض و نابرابری روزگار می گذارندند. بی دلیل نیست که این مردم نقش پررنگ و تعیین کننده ای در مشروطه داشتند، چون به خوبی آگاه بودند که آزادی و عدالت جز از راه انقلاب برای سرنگونی استبداد و تحجر و ارتجاع به دست نمی آید.
«آلکساندر آقایان» یکی از همان ارمنیانی بود که در سوییس درس خوانده و در هنگامه ی مشروطه ی ایرانی در صف اول مبارزه علیه استبداد حضور داشت و پس از آن نیز دامنه ی خدمات خودش و خانواده اش از قانون گذاری، عدالتخانه ی مدرن، بیمه و ... تا دفتر خدمات حقوقی ادامه داشت، همان دفتری که تا همین امروز هم فعال است.
آلکساندر، پسر مشهوری نیز داشته که با نام «فلیکس آقایان»، سالیان متمادی تا انقلاب 1357 سناتور و نماینده ی ارامنه در مجلس و رئیس فدراسیون اسکی و تاجر بوده است!
جذبه ی ماجراهای این پدر و پسر آن قدر هست که پژوهش و نگارش « صفورا رهبری » در کتاب «آقایان علیه آقایان» را به روایتی خواندنی و قابل تأمل تبدیل کند؛ روایتی از زندگی پدری میهن دوست و چنان شفاف که حتا خاطراتش از مشروطه و کودتای 28 مرداد و ... را در مجله ی «خواندنیها»ی اواخر دهه ی 1330 و اوایل دهه ی 1340 منتشر کرده و از آن طرف پسری چنان پیچیده در رازآلودگی که هیچکس حاضر نیست درباره ی او و زندگی و سرنوشتش، حتی جمله ای بگوید! ......
فهرست مطالب کتاب
- یادداشت دبیر مجموعه
- مقدمه
- بخش یک : من هیچ جا نبودم و همه جا بودم
- بخش دو : اسکی روی شکر
- بخش سه : شراکت سفید
- بخش چهار : جوان خام
- بخش پنج : از مشروطه تا دربار پهلوی
- بخش شش : مسیو آقایان ! شما هنوز خیلی جوان هستنید !
- بخش هفت : دیدار آشنا
- بخش هشت : روزگار یپرم، روزگار داور
- بخش نه : مملکت فحط الرجال است
- بخش ده : خدمت به مسلمان وجب است
- بخش یازده : مامور برجسته اینتلیجنس سرویس ؟
- بخش دوازده : این شخص مرد روز است
- بخش سیزده : رفیق شما داور هم همین طور فکر می کند
- بخش چهارده : کاشتن درخت گردو - تاسیس اولین شرکت بیمه در ایران
- بخش پانزده : حمل خشکبار ، نقل تیربار - تاسیس اولین شرکت حمل و نقل در ایران
- بخش شانزده : وکیل مدافع همه
- بخش هفده : فلیکس آقایان : موهبت و لعنت
- بخش هجده : قربان ! اجازۀ فضولی می دهید ؟ اجازه می دهید ؟
- بخش نوزده : ظهور و سقوط
- بخش بیست : در خانه الکساندر
- پی نوشت
- منابع