◄ دریانوردی ایرانیان و بنادر خلیج فارس در دوره هخامنشیان
شکلگیری شاهنشاهی هخامنشیان، دورهای جدید از مناسبات منطقهای و جهانی را در شرق به وجود آورد و تاریخ ایران پس از دوره مادها با روی کار آمدن هخامنشیان وارد مرحله تازهای شد. توسعه سرزمینی ایران که با لشکرکشیهای کوروش به لیدیه و بابل شروع و با تصرف مصر در دوره کمبوجیه ادامه یافت، دریاهای شناختهشده قدیم و از جمله آبهای شرقی دریای مدیترانه، خلیج فارس و دریای عرب را به صورت یک آبراه داخلی در شاهنشاهی هخامنشیان در آورد.
تاریخ آیینه تمامنمایی از تواناییهای ظرفیتهای انسانی، اقتصادی، علمی و فرهنگی یک ملت است. برای شناخت استعدادها و تواناییهای موجود در گستره جغرافیایی یک کشور یا یک منطقه جغرافیایی، بهترین روش مطالعه و بررسی تلاشهایی است که پیشینیان آنها در حوزههای مختلف انجام دادهاند. برای اینکه بدانیم آیا ایرانیان در علوم پزشکی چه تواناییهایی دارند کافی است به تاریخ علم پزشکی و ذخایر آن نظیر رازی و بوعلی سینا نگاهی بیافکنیم یا در حساب، ریاضیات و دیگر علوم پایه و مهندسی و هنر.
دریا با جغرافیای ایران پیوندی ناگسستنی و نقشی بیبدیل در زندگی و اقتصاد و فرهنگ جامعه ایرانی از روزگار کهن تا دنیای مدرن امروز داشته است. از زمانی که دریانوردان ایرانی با بادبانها راه خود را در دریا باز میکردند تا دوران کشتیهای بخار و دوره انرژیهای نو آنچه مسلم است تاریخ ایرانیان و توسعه ایران در گرو دریا و دسترسی به آبهای آزاد بوده است. به گونهای که این فرصت در مواردی به تهدید امنیتملی ما نیز تبدیل شده است. بررسی تاریخ گویای نقش غیرقابل انکار دریا در شکلگیری فرهنگ و تمدن ملل و ترویج آن بین سایر جوامع است، در ایران باستان نیز، همواره دریا یکی از مهمترین مولفههای فرهنگساز و تمدنساز بوده است. جای بسی تاسف است که در چند سده اخیر به دلیل غفلت و بیتوجهی به این عامل مهم، کشور کمترین بهره را از تجارب و ذخایر ارزشمند گذشتگان در احیای موقعیت محوری و تاریخی ایران در حوزه دریا برده است. بهنظر میرسد منصفانهترین تعبیر برای تشریح این وضعیت، فراموشی تمدن و هویت دریایی ملتی بزرگ باشد که مستند به استناد و مدارک معتبر، با بیش از پنج هزار سال دانش اندوخته و تجربه پیشینیان، در زمره قدیمیترین تمدنهای دریایی جهان به حساب میرود. مرکز بررسیها و مطالعات راهبردی سازمان بنادر و دریانوردی، در پژوهشی گسترده که با استفاده از توانمندیهای علمی دانشگاه تهران نزدیک به دو سال به طول انجامید بر شناسایی و مستندسازی گنجینههای تاریخی کشور در حوزه بنادر و دریانوردی اهتمام ورزید. مجموعهای تحت عنوان "اطلس بنادر و دریانوردی ایران" که به خوبی گواه جایگاه متعالی ایرانیان در حوزههای متعدد از جمله بنادر، کشتیسازی، کشتیرانی و تجارت دریایی است. بیشک مطالعه این مجموعه فاخر، درس آموزههای متعددی را برای ارتقای منزلت کشور به ویژه در حوزه دریا در اختیار سیاستگذاران، مدیران، کارشناسان، فعالان، پژوهشگران و علاقهمندان به صنعت حملونقل دریایی قرار خواهد داد. به همین مناسبت تین نیوز بنا دارد جهت رشد آگاهی مخاطبان خود به تدریج مطالب این پژوهش گرانقدر را در اختیار خوانندگان خود قرار دهد، باشد که مطالعه این سلسله پژوهشها منجر به تحقق اهداف مهم گردآوردندگان آن باشد.
قسمت دهم:
دریانوردی ایرانیان و بنادر خلیج فارس در دوره هخامنشیان
شکلگیری شاهنشاهی هخامنشیان، دورهای جدید از مناسبات منطقهای و جهانی را در شرق به وجود آورد و تاریخ ایران پس از دوره مادها با روی کار آمدن هخامنشیان وارد مرحله تازهای شد. توسعه سرزمینی ایران که با لشکرکشیهای کوروش به لیدیه و بابل شروع و با تصرف مصر در دوره کمبوجیه ادامه یافت، دریاهای شناختهشده قدیم و از جمله آبهای شرقی دریای مدیترانه، خلیج فارس و دریای عرب را به صورت یک آبراه داخلی در شاهنشاهی هخامنشیان در آورد. گسترش رو به افزایش مرزهای ایران از دوره مادها به این سو و توسعه آن به طرف دریای مدیترانه، توجه هر چه بیشتر پادشاهان ایران به دریانوردی و امور تجارت دریایی را بیش از پیش افزایش داد. از این میان پادشاهان هخامنشی توجه ویژهای به بنادر ایران و سواحل آن از خود نشان دادند؛ به گونهای که "ایران در تمام طول دوره هخامنشی مالک مطلق و بلامنازع کرانههای شرقی دریای مدیترانه و خلیج فارس و حوزه اقیانوس هند باقی ماند و حتی در فواصل کوتاهی از 525 تا 428 ق.م و از 345 تا 332 ق.م، مالکالرقاب و فرمانروای مطلق دریای مدیترانه هم شد."
با این همه تاکنون مسئله دریانوردی در دوره هخامنشیان و بهویژه محدوده قدرت آنان در مسیرهای دریایی و از جمله در خلیج فارس –با محدودهای که جغرافینویسان یونانی برای آن قائل بودهاند و شامل خلیج فارس و دریای عمان و بخشی از اقیانوس هند در سواحل مکران قدیم میشود –موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار داشته، تا آنجا که "دانیل پاتس" در کتاب باستانشناسی خلیج فارس و در دورهبندی تاریخ آن ذکری از هخامنشیان به میان نیاورده است، البته این امر را تا حدودی میتوان به حساب سیاستورزی نویسنده و سفارشدهندگان پژوهش هم گذاشت، اما با کاوشهای چند دهه اخیر در برخی مناطق صفحات جنوبی خلیج فارس بهویژه در مناطقی همچون "فیلکه" در کویت، "ظهران" و "ثاج" در عربستان سعودی، "امالنار" و "راسالخیمه" در امارات متحده عربی و "ظفار" و بنادر عمان، نشانهها و مدارک بسیار خوبی از حضور هخامنشیان در این منطقه یافت شده و محققان را به بازاندیشی درباره سیاست دریایی هخامنشیان در خلیج فارس واداشته است، تا آنجا که به عنوان نمونه "دانیل پاتس" در یکی از آخرین مقالات خود با عنوان "علائق هخامنشیان در خلیج فارس" ضمن بررسی این مدارک و شواهد از خلیج فارس با عنوان "شاهراه ارتباطی هخامنشیان" یاد نموده است. همانگونه که پیش از این گفته شد، با توجه به نبود کاوشها و گزارشهای باستانشناسی در محدوده بنادر و جزایر ایرانی خلیج فارس، هنوز هم نمیتوان موقعیت این منطقه در دوره هخامنشیان را به روشنی و وضوح بایسته مورد بررسی قرار داد، اما یافتههای جدید باستانشناسی در مناطق یاد شده، شرایط مناسبی را برای تجدیدنظر درباره نظریههای قدیمی فراهم کرده است، هر چند در مورد دریانوردی خلیج فارس در دوره هخامنشیان باید منتظر تحقیقات و پژوهشهای متفاوت از گذشته باشیم. توسعه سرزمینی ایران در دوره هخامنشی و شکلگیری امپراتوری قدرتمندی که دریاهای بزرگ اروپا و آسیا را در اختیار داشته از یکسو و بومی بودن هخامنشیان به عنوان ساکنان پس کرانههای خلیج فارس و آشنایی کامل آنان با موقعیت اقتصادی و جغرافیایی این منطقه موجب شد تا خلیج فارس در قرن ششم ق.م از یک آبراه منطقهای به "شاهراه مهم ارتباطی" بین شرق و غرب تبدیل شود، عبارت بند سوم کتیبه داریوش (522 تا 486 ق.م) در محل ترعه سوئز نشان بارزی از آگاهی پادشاه هخامنشی به این مسئله دارد: "داریوششاه گوید: من پارسی هستم. از پارس مصر را گرفتم. فرمان کندن این ترعه کنده شده، چنانکه فرمان دادم، و کشتیها از مصر از وسط این ترعه به سوی پارس روانه شدند، چنانکه مرا میل بود." تاکید داریوش شاهنشاه هخامنشی بر موضوع تسهیل ارتباط دریایی بین خلیج فارس و مصر، نشانگر ایجاد موقعیت جدیدی در دریانوردی ایرانیان است، موضوعی که پس از این به تفصیل درباره آن گفته خواهد شد.
منبع: اطلس تاریخ بنادر و دریانوردی ایران
ادامه دارد