یک حضور تاریخی
دوم خرداد 1376 روزی ویژه در تاریخ معاصر ایران است که طی آن مسیری آغاز شد که امتداد آن را این روزها نیز شاهد هستیم. دوم خرداد اگرچه روز انتخابات ریاستجمهوری در سال 76 بود اما از آن پس نماد جریانی شد که بهعنوان اصلاحات در فضای سیاسی و گفتمانی کشور شناخته میشود.
اصلاحطلبان که در آن زمان بیشتر بهعنوان جریان چپ شناخته میشدند حول سیدمحمد خاتمی به توافق رسیدند و با شعار توسعه سیاسی و جامعه مدنی وارد عرصه رقابت شدند. خاتمی در آن زمان از حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد دولت هاشمیرفسنجانی به سبب محدودیتهایی که در مسیر فعالیتش وجود داشت استعفا داده بود و بهعنوان رئیس کتابخانه ملی، مشاور رئیسجمهوری و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی مشغول به فعالیت بود.
اما آن سوی میدان جناح راست (اصولگرایان) تمام توان خود را بر نامزد جامعه روحانیت مبارز یعنی علیاکبر ناطقنوری متمرکز کرده بود. دو کاندیدای دیگر یعنی محمد محمدیریشهری نماینده جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و رضا زوارهای نامزد مستقل نیز در این انتخابات رقابت میکردند که هر دو به لحاظ خط مشی و شعارهای طرح شده نزدیکی بیشتری با اصولگرایان داشتند. در این انتخابات 93/ 79 درصد واجدین شرایط یعنی 29.145.754نفر شرکت کردند که سهم محمد خاتمی 20 میلیون رای بود. رقیب او علیاکبر ناطقنوری پیش از اعلام رسمی نتایج به خاتمی تبریک گفت. نتایج نهایی آرای این انتخابات به این ترتیب بود:
محمد خاتمی: 20.078.187
علیاکبر ناطقنوری: 7.242.859
رضا زوارهای: 771.460
محمد محمدیریشهری: 742.598
تا دیروز رقابت، از امروز رفاقت
علیاکبر ناطقنوری در گفتوگویی با «تسنیم نیوز» درباره دوم خرداد سال 76 سخن گفته است. بخشی از آن گفتوگو را میخوانید:
- در جریان انتخابات آن سال تخریبهای زیادی علیه شما شد، با این حال، شما فردای دوم خرداد به آقای خاتمی تبریک گفتید ولی کسی پس از آن جریان پیدا نشد که بگوید این حرفهایی که علیه شما گفته شد درست نبوده است. در حالی که بهعنوان نمونه رهبر انقلاب در جلسه عدم کفایت بنیصدر، وقتی موضوعی را درباره دانشجویان خط امام مطرح میشود میگویند: این مساله ربطی به بنیصدر نداشت.در حالی که سکوت رهبری موجب نمیشد اتفاقی در آن جلسه بیفتد. اما ایشان جوانمردی نشان داد. چرا این جوانمردی در سیاستمداران نیست؟
(با خنده) خوب این را چرا از من سوال میکنید؟اگر بخواهیم منصف باشیم، این رفتارها در میان ما کم هست؛ اگر نگوییم که نیست. اگر امروز این روحیه جوانمردی چنانچه در مذهب و فرهنگ کهن ما هم به کرات مدح شده و بر آن تاکید شده؛ در جامعه رایج بود؛ وضعیت خیلی فرق میکرد. بالاخره ما شیعه امیرالمومنین(ع) هستیم. لااقل باید در جهت ایشان حرکت کنیم ولو با فاصله زیاد. متاسفانه این منش در میان ما رایج نیست. مثل خیلی مسائل دیگر که ادعای شیعهگری میکنیم، اما علایم آن را نداریم. اما در مورد این مسالهای که اشاره کردید و آن تبریک زود هنگام، باید بگویم من اساسا همیشه تلاش کردهام ملی فکر کنم.
در ماجرای تبریک به آقای خاتمی بالاخره ایشان رای اکثریت را آورده بود و مردم احساس میکردند ایشان برای این کار اصلح است. تا آنجایی که بهعنوان مسلمان به من مربوط میشد؛ باید به تکلیفم عمل میکردم و همین کار را هم انجام دادم، آمدم کاندیدا شدم و گروهی هم به ما کمک کردند که این تکلیف محقق شود؛ خوب نشد. لایکلفالله نفسا الا وسعها. بنابراین تکلیف از من ساقط شده بود و به همین دلیل آسوده خاطر بودم و آن چیزی که از آن بهعنوان قواعد بازی، یاد میکنیم خب ظهورش در همین مواقع است. قاعده بازی در دنیا این است که اگر رقیب پیروز شد، باید او همکاری کرد. خب! بنده رای نیاوردم؛ بسیار خوب؛ منافع ملی که هنوز هست! به همین جهت تکلیف من یک روز این بود که کاندیدا بشوم و رقابت کنم، یک روز هم تکلیفم این بود که در مجلس دولت را کمک کنم. این روش را، من روش درست میدانم و قائلم که اگر همه همینطور عمل میکردند و تنگنظرانه عمل نمیکردند، امروز وضع بهتری داشتیم.
- بله، منتها شما میتوانستید این تبریک را 48 ساعت بعد بگویید؟
علت اینکه بلافاصله و در شرایطی که هنوز شمارش آرا تمام نشده بود من آن پیام را دادم این بود که احساس کردم کشور ملتهب است و طرفداران و دوستداران ما ناراحت هستند و آن نتیجه رایگیری، یک حادثه غیرمترقبه برای آنها بهحساب میآمد. من فکر کردم کشور در آن مقطع نیاز به آرامش دارد و من باید آبی روی این آتشی که در درون طرفداران هست بریزم. وقتش هم همان موقع بود. 48 ساعت بعد معلوم نبود چه حادثهای در کشور رخ بدهد. وقتی من این تبریک را گفتم طبیعتا یک آرامشی در کشور ایجاد شد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید روز یکشنبه پس از انتخابات که به مجلس رفتم، همه منتظر بودند که ببیند مجلس را چطور اداره میکنم. بالاخره رئیس مجلسی بودم که در انتخابات شکست خورده بودم. برای برخی سوال این بود که بنده چطور میخواهم با این مساله برخورد بکنم؟ خب! بنده هم بسیار شاداب و سر حال به مجلس وارد شدم و در نطق خودم از حضور مردم تشکر کردم و به برادر گرامی جناب آقای خاتمی تبریک گفتم و بعد هم اعلام کردم تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت است. این عبارتی بود که برای نخستینبار من به کار بردم و در طول دورهای که از آن هنگام در مجلس بودم، یعنی بیش از دو سال بعد از دوم خرداد، در اوج همکاری و همدلی با دولت گذشت.همین الان هم که با آقای خاتمی صحبت کنید، همهجا ایشان اشاره کرده که نحوه برخورد مجلس پنجم و فلانی با من و دولتم فراموشنشدنی است و همیشه که لایحه میدادم خاطرجمع بودم که فلانی آن را دریافت میکند. خوب ببینید این چقدر برای کشور و نظام مفید میتوانست باشد که بود.