طنز نفتی؛ «ال پی جی» هووی تازه عروسی به نام «سی ان جی»!
اینکه بعضی ها سر نوعروسان هَوُو می آورند شاید یک جور بی معرفتی به حساب بیاید اما ما شک نداریم که در صنعت پالایش و پخش این عیب محسوب نمی شود. حالا نوعروس کیست؟CNG .و هَوُو کدامست؟LPG! البته اسم شناسنامه ای هم برای آن انتخاب کرده اند و آن را قرار است اتوگاز بنامند!
اینکه بعضی ها سر نوعروسان هَوُو می آورند شاید یک جور بی معرفتی به حساب بیاید اما ما شک نداریم که در صنعت پالایش و پخش این عیب محسوب نمی شود. حالا نوعروس کیست؟CNG .و هَوُو کدامست؟LPG! البته اسم شناسنامه ای هم برای آن انتخاب کرده اند و آن را قرار است اتوگاز بنامند!
آخر از شما چه پنهان سال گذشته در خبرها آمده بود که «کمیسیون تلفیق بودجه طی جلسه ای در ردیف 11-1 بخش مصارف تبصره 14 با تخصیص 2 هزار میلیارد تومان به شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، این شرکت را ملزم به احداث جایگاه های عرضه گاز مایع (همان هَوُوی مربوطه) و استانداردسازی خودروها کرد.»
در همان خبرها نوشته شده بود که «بدین صورت با وجود ناکامی در تصویب طرح اتوگاز در تبصره یک لایحه بودجه 1401، این طرح این بار در دقیقه 90 در تبصره 14 تصویب شد.»
از آن سو بشنوید از پدر داماد که جناب مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش باشد که ایشان هم در اظهارات خبری اش این موضوع را مورد تائید قرار داده بود که باید به این بزرگوار هم خیلی خیلی تبریک گفت که همه تلاشش این است که هرچه قبلی ها ریسیده اند را پنبه کند و هنوز سی ان جی به سر وسامان نرسیده قصد دارد صنعت پالایش و پخش را مجددا داماد کند و با یک مهریه دو هزار میلیارد تومانی سر سی ان جی مادر مرده هَوو بیاورد! امیدواریم به پای هم پیر شوند!
بدون شک راننده از همه جا خسته هم وقتی می بینند ال پی جی خیلی قشنگ تر در ماشینش می سوزد و با یک کپسول گاز آشپزخانه و یک رگولاتور می توان سر وته مصیبت سوختگیری را هم آورد بیل به کمرش خورده که برود سراغ ُسوخت های دیگر؟ این هم مهم نیست که آن که سی ان جی بود آن طور در بخش فنی مورد تغافل قرار گرفته که امروز فرداست که حوادث ناشی از فرسودگی تجهیزاتش در خودروها مردم را عزا دار کند چه برسد به این کپسول آشپزخانه ای که همینطوریش هم به شدت خطرناک است.
اما خوب شاعر در فرازی از نظمش فرموده «گر مرد رهی میان خون باید رفت!» این است که مردم هم نگران نباشند. مرگ حق است. یک وقت با پراید خشک و خالی و یک وقت هم با پراید همراه با کپسول و رگولاتور آشپزخانه!
این که نخبگان نفتی این دیار چطوری به فکرشان خطور کرده که در این وانفسای روزگار به سراغ اتو گاز بروند لابد به این خاطر است که پالایشگاه هایمان دیگر توان میزان تولید قبلی بنزین را ندارند. اما مگر مجتمع های تولیدی ما بقول خود همین آقای مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی توان تولید بالاتر ال پی جی را دارند و مگر ایشان نگفته که در این زمینه با چالش مواجهند؟
این هدفگذاری های دوستان، خاطرات قدیمی را در ما تازه می کند. آخر یک روز دیدیم یک ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﺯﺩﻩ: ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻟﯿﻠﯽ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻘﺶ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺷﺪﻩ؟! ما در جوابش نوشتیم والله ما تا جایی که یادمان هست فرهاد چشمش دنبال شیرین بود نه لیلی. بعد دختره شاکی شد اصلا کلا بلاکمان کرد!
البته این قیقاج رفتن و لایی کشی پالایش و پخش برای ما تازگی ندارد. این ویراژهای جالب و هیجان انگیز این معاونت وزارت نفت ما را یاد بابایمان می اندازد که وقتی موقع رانندگی کنار دست ما می نشست هی مدام توصیه می کرد یواش تر! یواش تر! شاید یکی ابله تر از تو پیدا شد که از اونور بیاد!
* طنز نویس