طنز آبکی؛ اندر فواید سیل درمانی!
آنچه رفسنجان را در سیل اخیر آسیب پذیر نشان داد، ساخت و سازهای بدون مطالعه و غیرکارشناسی بود که در ۵۰ سال اخیر در مسیر رودخانه احداث شده اند و بیشترین حجم سیلاب و خسارت نیز در همین مناطق حادث شده است.
خبرگزاری ایرنا نوشته «آنچه رفسنجان را در سیل اخیر آسیب پذیر نشان داد، ساخت و سازهای بدون مطالعه و غیرکارشناسی بود که در ۵۰ سال اخیر در مسیر رودخانه احداث شده اند و بیشترین حجم سیلاب و خسارت نیز در همین مناطق حادث شده است. این در حالی است که بافت قدیمی شهر از نفوذ روان آب ها در امان ماند.»
حالا ما که نمی خواهیم بگوییم این امواج خروشان که می آیند مثلا یکجور آب درمانی (ببخشید سیل درمانی) هستند. این را هم نمی خواهیم بگوییم که مسئولان قدیمی بیشتر از مسئولان جدیدی می فهمیدند. فقط می خواهیم خیلی ساده و همه فهم بگوییم مسئولان جدیدی از مسئولان قدیمی بیشتر نمی فهمند!
ضمنا این را هم تازگی ها کشف کرده ایم که از خیلی قدیم قدیم ها که ما، ما شدیم همینطوری هِلک و هِلک آمدیم جلو که دیدیم ای دل غافل از قدیمی ها عقب افتادیم و برای همین است که قدیمی ها از ما جلوترند با اینکه ما از آنها جدید تریم!
و باز برای همین هم هست که سیل ها همیشه از قبل می آیند و بعدی ها را با خود می شورند می برند! اگر ما از سیل جلوتر بودیم این ما بودیم که سیل را می شستیم می بردیم. یکی از فواید سیل درمانی همین است!
مسئولانمان هم، همگی البته یک خورده وسواسی و بد دلند و خیال می کنند وقتی می آیند سرکار باید هرچه قدیمی ها شسته اند و برده اند را بشورند ببرند! این که می گوییم علت داردها. همینطوری کشکی نمی گوییم!
همین پریروزها تلویزیون داشت علامات و نشانه های عقب افتادگی و کند ذهنی و فلج مغزی را نشان می داد بعد باباجانمان که در دولت کار می کرد و همچنان هم می کند هر پنج دقیقه یک بار ما را زیر چشمی نگاه می کرد و یک چیزهایی را دفترش یادداشت می کرد!
این باباجانمان مثل خیلی از مسئولان متولی حوزه آب و آبیاری و آب رسانی و دریا و رودخانه و سد و مسیل و روان آب و مرداب و تالاب و پساب و چاه و چشمه و نهر و جوی و برکه و تشت حمام و شیر آشپزخانه و سرنگ و قطره چکان، همیشه عاقبت اندیش بود. تا همین چهارده سالگیمان یک دفعه می آمد کله ما را می گرفت موهایمان را از ته می زد و می گفت این طوری کله ات خنک میشه. بعد می رفت توی آشپزخانه به مامان جانمان می گفت هزار تومن هم هزار تومنه!
البته نباید به متولیان آب کشور خرده گرفت.خب هر انسانی ممکن است اشتباه کند. همین باباجان ما که نخبه دوران است و در دولت خرش خیلی می رود یک بار بلیت گرفت ما را ببرد بروجرد دیدیم بلیت را اشتباه گرفته برای بجنورد! پیاده که شدیم دیدم آمدیم بیجار! آخر سر مجبور شدیم پیاده برگردیم بیرجند!
* طنزپرداز