◄ جاذبه گردشگری قلعه بابک را بشناسیم
قلعه بابک در بالای کوهی به بلندای ۲۳۰۰ متر، در نزدیک به سه کیلومتری شهر کلیبر، در استان آذربایجان شرقی از معروفترین قلعه های تاریخی ایران میباشد.
دژ بابک یا بَذ، بنا شده در بالای کوهی به بلندای ۲۳۰۰ متر، در نزدیک به سه کیلومتری شهر کلیبر، در استان آذربایجان شرقی از معروفترین قلعه های تاریخی ایران میباشد. دژ در زمان ساسانیان ساخته شده و نام خود را از نام بابک خرمدین، رهبر رویارویی با تازندگان (مهاجمین) عرب تا سال ۸۹۳ میلادی، گرفتهاست که بهمدت ۲۰ سال محل زندگی و مبارزه بابک خرمدین، از شناختهشدهترین سرداران ایرانی بوده است. او و یارانش بهواسطه این دژ کهن توانستند لشکریان عرب را برای بیست و چند سال در کوهها سرگردان کنند، به آنها شبیخون بزنند و باعث فرارشان شوند.
این دژ مربوط به دوران خرمدینان است و در شهرستان کلیبر، بخش مرکزی، روستای شجاع آباد واقع شده و با نام قلعه و قصر جمهور در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۴۵ با شمارهٔ ثبت ۶۲۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و مرمت آن از سال ۱۳۷۶ آغاز شد.
این جاذبه تاریخی با اینکه مسیر دسترسی به قلعه مستلزم کوهپیمایی است و شاید دشوار به نظر برسد برای عاشقان طبیعت و کوهنوردی فرصتی طلایی محسوب میشود و میتوانند علاوه بر ماجراجویی در تاریخ مبارزههای بابک خرمدین ، یک کوهنوردی ناب را هم تجربه کنند.
تبریز در جنوب غربی دژ بابک با فاصلهای نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر و اهر در جنوب آن با فاصله ۷۵ کیلومتر واقع شده است. تبریز و اهر از شهرهای گردشگری مهم در آذربایجان شرقی هستند که مسافران بسیاری به سمت کلیبر و قلعه بابک دارند. جاده تبریز – اهر و جاده اهر – کلیبر، مسیرهای دسترسی به کلیبر از این دو شهر است. مسیر کلیبر به قلعه با یک جاده آسفالته با نام جاده قلعه بابک شروع میشود و در نهایت باید با پای پیاده باقی مسیر را ادامه دهید.
بهترین زمان بازدید از قلعه بابک خرمدین، از اواخر فروردین تا اوایل خرداد و از شهریور تا مهر می باشد. اگر فصل تابستان را برای بازدید از قلعه بابک کلیبر انتخاب کرده باشید، فرصت دیدن سیاهچادرهای ایل شاهسون را خواهید داشت که در کوههای این منطقه حضور دارند.همچنین اگر در بهار و پاییز به قلعه بابک بروید، این دژ و مسیر منتهی به آن در حجم سفیدی از ابر و مه واقع شدهاند. در فصل پاییز نیز زیبایی این منطقه دوچندان میشود؛ اما بهخاطر سرمای هوا و یخزدگی پلههای منتهی به قلعه، فقط ماه مهر برای بازدید مناسب است و با توجه بهشدت برودت هوا در فصل زمستان، سفر به این منطقه اصلا توصیه نمیشود.
نشانههای معماری و ویژگیهای ساخت قلعه بابک، حکایت از دوران ساخت آن در دوران اشکانی و ساسانی و مرمت آن در دورههای تاریخی بعد دارد. یکی از دلایلی که قلعه بابک روی قلهای بلند واقع شده است، حفظ امنیت سربازان از حملههای دشمنان و جلوگیری از پرتاب تیر از کمان آنها بوده است. نگهبانان در چهار بنای دیدهبانی قلعه از چهار جهت، این دژ را محافظت میکردهاند. بنابراین میتوانستند حملههای احتمالی دشمن را گزارش دهند. ساخت این قلعه در یکی از نقاط مرتفع کوهستان، تدبیری هوشمندانه در زمان خود بوده است و کار نیروهای نظامی اعراب را سختتر میکرده است.
ورود به قلعه بابک هرگز آسان نبوده است؛ زیرا دروازه اصلی تنها راه ورود به این قلعه است و تمام درزهای ورود مخفیانه با مصالح پر شده است. بنابراین تمام رفتوآمدها زیر نظر دیدهبانها ممکن بوده و افرادی که قصد ورود به قلعه را داشتند، بعد از پشت سر گذاشتن گذرگاهی طولانی و باریک که تنها یک نفر امکان عبور از آن را دارد، میتوانستند به دروازه اصلی نزدیک شوند. این فاصله طولانی خود عاملی برای افزایش امنیت قلعه بابک و دستیابی به زمان لازم برای آگاهی دیدهبانان بوده است. برجهای دیدهبانی در چهار طرف بنای سنگی قلعه، دید فوقالعادهای به اطراف داشته و تا شعاع چند کیلومتری، هیج جنبندهای بدون اطلاع سربازان نمیتوانسته به حوالی مقر آنها نزدیک شود. دژ بابک خرمدین برفراز قله مرتفع کوهستان و در همسایگی با درههای عمیق جنگلی جا خوش کرده و به دلیل این تدبیر هوشمندانه مهندسی و نظامی در انتخاب موقعیت مکانی، استفاده از ابزارهای جنگی برای افرادی که به این قلعه نزدیک میشدند، غیرممکن بوده است. بنابراین جگندههای غولپیکری همچون منجنیق و آتشافکن هرگز نتوانستند به مقر سرباز اسطورهای ایرانی و همراهانش نزدیک شوند.
ویژگیهای معماری قلعه بابک
سنگ، ملات ساروج، آجر و چوب از مصالح استفاده شده در ساخت و تعمیر قلعه بابک بوده است. در طراحی این قلعه، قصر اصلی بعد از ورودی واقع شده و داخل آن تالاری وجود دارد که اطرافش را هفت اتاق پوشاندهاند. همچنین در شرق ساختمان قصر، بخش آبانبار واقع شده و داخل آن با ملات ساروج پوشیده شده است تا باران و برف زمستانی که در آن ذخیره شده است، به بیرون نفوذ نکند. ساخت آبانبار، راهکاری برای تحمل روزهای گرم تابستان و دسترسی به آب برای مواقع احتمالی محاصره قلعه بوده است. ویرانههایی که در سمت شمال غربی بنا واقع شده، در زمان خود، پلکانی برای دسترسی به بخشهای بالاتر قلعه بوده است. زندان، اصطبل و اتاقهایی در بخش شرقی، از دیگر قسمتهای این بنا است.
قلعه بابک، به دلیل قرار گرفتن بر روی قلهای بلند در منطقه کوهستانی و سرسبز، نوعی کوهنوردی و طبیعتگردی محسوب میشود. بعد از یک کوهپیمایی سخت، با رسیدن به بالای کوه و قلعه بابک، شاهد منظره چشم نواز سرزمین سبز ارسبارانو آبوهوای کوهستانی خواهیم بود.
قلعه بابک در کدام شهر است؟
قلعه بابک در نزدیکی شهر کلیبر در ۵۰ کیلومتری شمال شهرستان اهر و حدود ۲۰۰ کیلومتری تبریز در استان آذربایجان شرقی جای گرفته و تنها مسیر ورود به آن از طریق راهی صعبالعبور است.
برای رفتن به کلیبر باید از تبریز راهی اهر شوید و پس از آن، ۶۰ کیلومتر دیگر بهطرف شمال بروید تا به کلیبر برسید. با کمک تابلوهای مختلفی که هتل بابک یا قلعه بابک را نشان میدهند، به مسیر خود ادامه دهید؛ حتی میتوانید از کمک مردم بومی استفاده کنید. البته ناگفته نماند گردشگران معمولا شب را در اقامتگاههای این شهر سپری میکنند و صبح روز بعد با انرژی بسیار به سمت قلعه راهی میشوند. برای رسیدن به قلعه بابک سه مسیر مختلف وجود دارد و هرکدام از این مسیرها جذابیت و منحصربهفرد خودش را از منظر طبیعتگردی دارند.
با وجودی که مسیر کلیبر به قلعه حدود سه کیلومتر است؛ اما راهی دشوار دارد و مستلزم عبور از گردنهها و گذرگاههای خطرناک است. برای ورود به این بنای مستحکم باید از معبری بگذرید که از سنگهای طبیعی ساخته شده است و فقط برای عبور یک تا دو نفر ظرفیت دارد. فاصله این معبر تا باروی قلعه به حدود ۲۰۰ متر میرسد و از همان جا است که شکوه خاص قلعه و موقعیت فوقالعاده آن هر بازدیدکنندهای را به حیرت وامیدارد.
سه مسیر دسترسی به قلعه بابک وجود دارد که بخشی از جاذبه این سفر به حساب میآیند. این مسیرها در ابتدای گذرگاه پلکانی قلعه بابک به هم میرسند و همین گذرگاه تنها راه ورودی به قلعه است.
مسیر اول: اگر از سمت هتل بابک راهی قلعه شوید که معمولترین راه صعود به قلعه بابک است، باید حدود ۱۰۰۰ پله سنگی را طی کنید. برای پیادهروی از هتل بابک تا گذرگاه پلکانی باید بهطور تقریبی سه ساعت پیادهروی انجام دهید.
مسیر دوم: کمپ گردشگری قلعه دره سی که در سه کیلومتری کلیبر قرار دارد، میتواند گزینه دیگر شما باشد. تا کمپ را با ماشین شخصی بروید و سپس ماشین خود را پارک کنید و با پای پیاده راهی قلعه شوید. در طول راه از درهای زیبا عبور خواهید کرد که در فصل بهار حسابی سرسبز است. در ادامه به گذرگاه اصلی پلکانی قلعه خواهید رسید. پیمودن این مسیر فوقالعاده زیبا با شیب نسبتا ملایم حدود سه ساعت زمان میبرد.
مسیر سوم: اگر از کلیبر بهسمت هتل بابک راه بیفتید، ۶ کیلومتر پس از هتل، مسیری فرعی در سمت راست جاده خواهید دید که برای عبور از آن باید از ماشینی قوی استفاده کنید. این مسیر را ادامه دهید تا به کمپ عشایر برسید؛ از اینجا به بعد باید برای یک پیادهروی یک ساعته آماده باشید تا به گذرگاه قلعه برسید.
داستان قلعه بابک
موقعیت قرارگیری این بنا بر فراز قله کوه باعث شده بود که یک سپاه ۲۰ نفره بتوانند از پس تجاوز و حمله سپاهی ۱۰۰ هزار نفری برآیند؛ زیرا بعد مسافت اجازه نمیداد که تیر و کمان و اسلحه آن زمان به نگهبانان و سربازان قلعه آسیبی برساند. این موضوع از نبوغ نظامی و آگاهی و درایت سازنده آن حکایت دارد. همین موقعیت استراتژیک قلعه و مسیر صعبالعبور آن برای نیروهای دشمن، از جمله عواملی بودند که به بابک خرمدین در ساماندهی مبارزات و سنگر گرفتن در این محل کمک کردند.
داستانها و افسانههای زیادی درباره زندگی و مرگ بابک خرمدین وجود دارد. با وجود پژوهشهای زیادی که راجع به او و فعالیتهایش انجام شده؛ هنوز نتیجه واحدی به دست نیامده است. اطلاع چندانی از محل تولد بابک خرمدین وجود ندارد؛ هرچند ظاهرا زمان تولدش به حدود بیش از ۱۲۰۰ سال قبل برمیگردد. طبق برخی از روایات او در دوران جوانی جانشین رییس گروه خرمیان میشود و ریاست گروه را به دست میگیرد. خرمیان که به آنها سرخ جامگان یا خرمدینان نیز میگفتند، با خلفای عباسی مبارزه میکردند.
بابک و گروهش، که قلعه بابک محل اصلی فعالیتهایشان بود، بیش از ۲۰ سال به مخالفت و مبارزه با خلفای عباسی مشغول بودند و توانستند بر قسمت بزرگی از آذربایجان مسلط شوند. بابک سرانجام در جنگی که با سردار افشین داشت، در سال ۲۱۶ شکست خورد و در نهایت دستگیر شد.
افشین باوجود ایرانیبودن، ذلت خدمت معتصم، خلیفه عباسی را به جان میخرد و برای خوشخدمتی و تسلط بر خراسان، بابک را با خدعه و نیرنگ اسیر میکند. در همان سال نیز به دستور خلیفه، دست و پایش قطع و سپس اعدام میشود.
گفته میشود که این سردار ایرانی پس از قطع دست راستش، با دست دیگر خون دست قطعشدهاش را بر چهره خود می مالد. معتصم علت این کار را جویا میشود و او پاسخ میدهد که با این خون، صورت خود را سرخ کردم تا تصور نکنی که زردی رنگ صورتم بهخاطر ترس از مرگ است.
آوازه رشادتهای بابک و یارانش فقط به آذربایجان محدود نشد و ماجرای قیام خرمدینان بهشکل افسانههای جذابی از هند تا قلمرو رومیان و... گسترش یافت.
مراسم قلعه بابک
هر ساله علاقهمندان به بابک و دوستداران تاریخ در ۱۵ تیر در قلعه بابک تجمع میکنند و مراسمی برای بابک خرمیدن برگزار میکنند. این اجتماع بهمناسبت روز تولد این سردار ایرانی است که از سال ۱۳۷۹ با حضور اقشار مختلف مردم در پای قلعه انجام میشود.
قلعه بابک کلیبر و معماری آن
تنها راه ورود به قلعه از طریق دروازه اصلی انجام میشود که پس از پشت سر گذاشتن دروازه و بارو باید از گذرگاه باریکی عبور کنید که یک مسیر ۱۰۰ متری شیبدار بهسمت قله است. در ادامه به مدخل ورودی قلعه خواهید رسید.
در چهار طرف قلعه و در تکیهگاههای طبیعی دیوارههای کوه، چهار جایگاه دیدهبانی بهشکل نیمه استوانه وجود دارد که سربازان با استقرار در آن میتوانستند تا کیلومترها دورتر را زیر نظر داشته باشند. ورود به دژ اصلی مستلزم عبور از مدخل دیگری با پلکانهای نامنظم است که در طرفین آن، دو ستون کاذب قرار گرفته است.
ساختمان قلعه پس از ورودی قرار دارد و بهصورت دو و سه طبقه بوده است. هفت اتاق اطراف تالار اصلی را احاطه کردهاند که به تالار مرکزی راه دارند. در بخش شرقی قلعه، تأسیساتی شامل اتاقها و آبانبارها وجود دارد؛ جالب اینکه در سقف آبانبارها از طاق جناغی و گهوارهای استفاده شده و محوطه داخلی آنها با نوعی ساروج، غیرقابلنفوذ شده است تا در زمستان با برف و باران پر شود. در شمال غربی قلعه، پلکانهایی وجود داشته است که در حال حاضر مخروبه شده و تنها راه صعود به بخشهای مرتفعتر بنا بودهاند.
با توجه به معماری، روش چفتوبست سنگها، سنگهای زبره تراش، اندود دیوارها با نوعی گچ و خاک و همین طور ملات ساروج میتوان گفت که قدمت این قلعه به زمان اشکانیان و ساسانیان برمیگردد. تا چند قرن پس از آن نیز علاوه بر تعمیرات و مرمت قلعه، بخشهایی نیز به آن الحاق شد. در نتیجه این طور به نظر میرسد که بابک خرمدین قسمتهای اصلی را ترمیم کرده و بخشهایی را به آن افزوده است. با گذشت ۱۲۰۰ سال از آن دوران، هنوز هم بخشهایی از این قلعه پابرجا است.
قلعه بابک در قرن ۶ و هفت نیز مورد استفاده بوده است و این موضوع را میتوان از روی اشیای مکشوفه نظیر سفالینههای منقوش و لعابخورده در این محل ثابت کرد. تعدادی سکه مسی از این قلعه به دست آمده است که بهدلیل زنگزدگی و ساییدگی، خوانا نیستند؛ هرچند به دوره اتابکان و هزاراسپیان تعلق دارند. با این همه مشخص نیست که کارایی قلعه در این زمان چه بوده است و افراد به چه علت سکههای خود را در این قلعه مخفی کرده بودند.
هیچ سند و مدرکی دال بر استفاده از قلعه بابک پس از این تاریخ وجود ندارد؛ گویا پس از این دوره متروکه شده است.
یک گردشگر کانادایی کلیبر را اینگونه توصیف میکند، "شهری دورافتاده و خواب آلود در میان کوههای سر به فلک کشیدهای که قلههایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شدهاند. مکانی است عالی؛ به طراوت و سرسبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران"
بخش عمده این توصیف مرهون چشمانداز کوهستانی اطراف قلعه است. دامنههای پایین دستی قلعه بخشی از جنگلهای ارسباران هستند، که بعلت نزدیکی به مقر اداره محیط بانی در شهر، دست نخورده باقی ماندهاند. زیباییهای طبیعی و ویژگیهای تاریخی دژ بابک از مکانهای سالیانه علاقهمندان بسیاری را رهسپار این منطقه میکند.