◄ نطفه چند پروژه ریلی در دهه ۶۰ و در مهندس مشاور مترا بسته شد؟
نقشه راه آهن های مصوب یا پیشنهادی ستیران موجود است، به طور کلی راه آهن زاهدان - چابهار از یکسو و بافق - ایستگاه کاشمر - مشهد از سوی دیگر در این نقشه وجود ندارد.
محمد اسمعیل علیخانی: نطفه چند پروژه ریلی در دهه ۶۰ و در مهندس مشاور مترا بسته شد؟
نقشه راه آهن های مصوب یا پیشنهادی ستیران موجود است، به طور کلی راه آهن زاهدان - چابهار از یکسو و بافق - ایستگاه کاشمر - مشهد از سوی دیگر در این نقشه وجود ندارد.
تا آنجا که بیاد دارم مطالعه مقدماتی راه آهن بادرود گرمسار( با هدف کوتاه کردن طول حمل ریلی بین بندر عباس تا مشهد به میزان حدود ۳۰۰ کیلومتر هر اهل مسیر یابی را تشویق یا وادار به طولانی تر کردن محور و لغزاندن این خط جنوبی- شمالی به طرف شرق می نمود.
این جابجایی در گام سوم و یا چهارم به بافق- ایستگاه کاشمر منتهی و این محور چون قطعه گمشده بر تارک نقشه محورهای مرجح ریلی کشور نشست و البته معادن چادرملو و پرواده و بعدها سنگان به تقاضای انبوه و در راه این محور افزود.
اولین بازدید گروهی از این محور از طرف بافق به عمل آمد، یک نهار در طبس و شب اتراق در گناباد را به خوبی به یاد دارم. همراهان این سفر دوست گرامی آقای مهندس اسمعیل روحانی مدیر عامل آن وقت مترا، شادروان مهندس حسینعلی قاسمی ، مهندس سیرنگ قاسمیان و من ( علیخانی) را به یاد دارم.
شب در هتل گناباد برق رفت ( زمان جنگ بود اما نه در گناباد) گپ و گفتی داشتیم که آن شب را بیاد ماندنی کرد.
در فاصله بین تربت حیدریه تا مشهد دوست گرامی آقای مهندس خلیلی مدیر کل ساختمان راه آهن از طرف مشهد با گروه تلاقی داشتند، آقای مهندس خلیلی هم می دانستند که محوری بس مهم و کارامد به شبکه ریلی کشور افزوده می شود.
برای خود مشتمالی عرض می کنم دریغ که عقلمان به دوخطه قد نداد( زیرسازی دوخطه ) واقعیت آنکه بدنه کارشناسی پیام مهندسان مشاور خارجی در خصوص احتراز از احداث راه آهن های کم تقاضا و یک خطه را نگرفته بود، و البته همیشه در کنار هر گروه کارشناسی یک یا دو نفر که معمولا درک درستی از اعداد ندارند با بلند کردن پرچم صرفه جویی مانع توسعه به جا هم می شوند،( و گاهی هم بی جا).
به یاد دارم در اثنای تعیین مسیر و مطالعات توجیهی. اولیه و نهایی آقایی که اگر اشتباه نکنم نماینده گناباد در مجلس بود چند بار به مترا مراجعه و اصرار داشت که راه آهن حتما از گناباد عبور کند. چند بار توضیح داده شد که این کار عملی نیست. از شدت علاقه نمی خواستند قانع شوند. اما سرانجام دست کشیدند یا دوره نمایندگی شان تمام شد.
همین موضوع در مورد طبس هم بود، در مرحله اجرا طبسی ها توانستند راه آهن را به خود بچسبانند.
در دفتر خاطرات من عکس هایی از از بازدید اول هیئت مترا از بافق- ایستگاه راه آهن کاشمر وجود دارد که برای ثبت در خاطره ها تقدیم حضور دوستان می شود.
ضمنا راه آهن چابهار هم داستان کوتاهی دارد که در ادامه یادها وخاطره ها از حافظه خود می گویم. جمله کلیدی: کاش این محور با زیرسازی دوخطه (مانند بندر عباس- بافق) اجرا می شد.
در تصاویر بالا:
۱- دوست بسیار گرامی —انسانی که فقط از خودش مایه می گذاشت —شادروان مهندس حسینعلی قاسمی روی در نقاب خاک کشیده یاد خوبش همیشه باهمه دوستان هست.
۲- مرد اخلاق حسنه؛ مهندس اسمعیل روحانی( تذکر : طی درد دل های با جناب مهندس روحانی در خلال دو سه سالی همجواری دانستم که این مرد پاک طینت برای شمر (که قرن ها ست به خاطر نفهمی درته جهنم میسوزد و دوباره می سوزد) هم غصه می خورد و دعا می کند کاش امام(ع) یا جدشان رسول خدا(ص) مرحمتی بفرمایند و به این ملعونین یکی دو قرنی زنگ تفریحی اعطا فرمایند. شاید ادب شده باشند و عفو شوند و به صورت حیوان یا هر طور مصلحت است به زندگی پس از مرگ خود ادامه دهند.
۳- مرد بی قرار دوست داشتنی ( درست نقطه مقابل مهندس روحانی) مهندس سیرنگ قاسمیان لنگرودی که در سخن گفتن به میکروفن نیاز نداشت و حرف دل وزبانش یکی یود و همیشه فریاد می زد. او سالهاست جلای وطن کرده است. در سال های نخستین یکبار تلفنی با او صحبت کردم و چهارمین نفر خودم هستم. منتقد سرسخت اشتباهات گذشته خودمان و خود مشت مالی که از آنها می توان یک ده ماده ای استخراج کرد.
۱- در راه آهن ها بیش از ۵۰ سال است که بر اثر قابلیت ها و انعطاف پذیری بیشتر راه ها، و توسعه ناوگان جاده ای و رفتن وسایط نقلیه جاده ای به طرف مصرف سوخت های پاک تجدید پذیر جابجایی بارهای کم تا متوسط( که قبلا به ضرورت با راه آهن جابجا می شد ) به دلایل منطقی از جمله سرعت بیشتر و یا به انتخاب صاحب بار یا نماینده او باراه و کامیون حمل و با مکانیزه کردن سیستم ها و امکانات نرم افزاری صاحب کالا مرتبا از وضعیت و محل بار خود آگاه می شود.
۲- فقط جابجایی بار انبوه در فواصل دور در خشکی باراه آهن های بیشتر دو خطه برقی و در دریاها ایمن ترین امکان کشتی ها هستند، که پایین بودن بهای واحد حمل آنها تا چند برابر شدن فاصله را جبران می کند.
تذکر: جنگ ها ودرگیری های منطقه ای مدت کوتاهی در این روند اخلال ایجاد می کند، اما پس از مدتی دوباره در روی همان پاشنه می چرخد،
۳- کالاهای حساس به زمان حمل، ندرتا با هواپیما و بیشتر با کامیون و کانتینر جابجا می شوند.
۴- مهندسان مشاور مسئول مطالعات راه آهن ها در دهه پنچاه پیام خود را به ما رسانیده بودند، در بندر عباس- بافق طبق برنامه عمل شد. اما با غیبت دسته جمعی آنها در نیمه راه دوباره سر از راه آهن های یک خطه درآوردیم.
اصولا ما در زمینه افزایش ظرفیت مهندسان مشاور با ظرفیت بالا و دارای سازمان و تشکیلات وسیع در سطح جهانی دارای اهلیت و خبرویت در همه رشته ها گرایش ها سهامی عام دارای یک دفتر مرکزی قوی در میدان آرژانتین در ۱۶ طبقه و… کم اوردیم. چنین مهندس مشاوری تحت تاثیر جریانات پیرامونی و تغییرات و تجولات قرار نمی گیرد.
مهندسان مشاور در ایران نتیجه سیستم سر تا پا غلط رتبه بندی صددر صد دست پخت داخلی است، همین روند غلط باعث تعدد تصاعدی دفاتر فنی کوچک —که الحق هر یک در کار خاصی تبحر دارند —، شده است. می گویند «کوچکها قشگند»، نویسنده ای به نام « شوماخر» کتابی به همین نام در آلمان نوشت.
اما شرکت سهامی عام کوچک نمی تواند باشد و با بزرگ مشکل ساز شوماخر فرق دارد، سهامی عام جمع کوچک هاست.
در مقاله بعدی قصه سفر هیئتی مشابه به چابهار را با هم مرور می کنیم. گفتنی های مهم آن سفر و بقیه مواد باقیمانده از ده ماده را پی می گیریم.
بسیار عالی بود.
لذت بردم.
بخصوص آنکه، توفیق شاگردی استاد عزیز اخلاقی و فنی، مرحوم حسینعلی قاسمی را داشتم و
گفته های جناب علیخانی درباره ایشان
را درک کرده ام.
خدا به جناب مهندس علیخانی عزیز و
همه کسانی که برای عزت و سربلندی و آبادانی این سرزمین
گامی برداشته اند عزت و سلامت و عاقب بخیری دهد.
به به دکتر مرتضی نوروزی عزیز
نحوه قدرشناسی شما هم قابل تقدیر بود.
الحق که جنابعالی هم بسیار فنی و بسیار با اخلاق هستید