فاجعه آتش سوزی لس آنجلس در تهران هم قابل تکرار است؟
برخلاف تصور بسیاری از پایتخت نشینان، خطر تکرار آتش سوزی لس آنجلس در شهری همچون تهران با وجودی که در ساخت خانه های آن چوب کاربرد چندانی ندارد و جنگل نیز آن را احاطه نکرده، یک خطر جدی است.
برخلاف تصور بسیاری از پایتخت نشینان، خطر تکرار آتش سوزی لس آنجلس در شهری همچون تهران که در ساخت خانه های آن چوب کاربرد چندانی ندارد و جنگل نیز آن را احاطه نکرده، یک خطر جدی است.
دنیای اقتصاد در این باره نوشت: فاجعه «سرایت گسترده حریق جنگل در لس آنجلس به مناطق شهری» احتمالا برای ساکنان شهرهای فاقد پوشش جنگلی، «ترسناک» به نظر نمی رسد و در جایی مثل تهران، احتمالا شهروندان دست کم از این بابت ترس یا نگرانی ندارند، اما مطالعه علمی درباره اوضاع پایتخت ایران از «تهدید مشابه آتش سوزی اخیر در آمریکا» برای این کلانشهر حکایت دارد.
دکتر سعید بختیاری، عضو هیات علمی و رئیس بخش مهندسی آتش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در مقاله ای که به بهانه تلاقی سالگرد ریزش ساختمان پلاسکو و حریق شهر لسآنجلس برای گروه رسانه ای «دنیایاقتصاد» تهیه کرده، نوشته است: مهم ترین تهدید مشابه حریق لسآنجلس برای تهران، «آتشسوزی گسترده پس از زلزله بزرگ احتمالی» است. فجایع «حریق پس از زلزله» در شهرهایی از ژاپن و آمریکا طی سال های قبلاز دهه ۲۰۰۰ میلادی، علت حداقل ۷۰درصد از ویرانی خانهها و ساختمانها و مناطق شهری را گسترش آتش معرفی می کند.
در آن شهرها اتفاقا «سازمان آتشنشانی مدرن با تجهیزات آبرسانی سریع برای مهار آتش» وجود داشته اما نقطهضعف یک شهر هنگام زلزله، «از کار افتادن تجهیزات پمپ و شیرهای هوشمند آب و همچنین شکستگی لولههای انتقال آب از مخازن مخصوص وضعیت اضطراری است» که این موضوع، «استعداد آتشسوزی گسترده» در اثر زلزله مهیب را نشان می دهد.
در این مقاله، شرط «شهر مقاوم در برابر آتش سوزی گسترده»، رسیدگی به مخاطرات نه گانه تهران اعلام شده است به این معنا که «اگر ایمنی ساختمان ها در برابر آتش تامین شود، این موضوع به تنهایی تاثیر بالایی در ایمنی شهر برابر آتش دارد».
این مخاطرات شامل «نمای قابل اشتعال و منتشرکننده سریع آتش به سازه های مجاور»، «فوم های به کاررفته در طبقات میانی ساختمان ها»، «وضعیت غیرایمنی مراکز تجاری و انبارها در سطح شهر»، «سیستم های اطفای حریق برج ها»، «لوله های گاز شهری»، «لوله های آب شهری»، «فروش تراکم ساختمانی در مناطقی فاقد ظرفیت»، «فضای باز شهری موردنیاز در میان ساختمان ها» و همچنین «تراکم بالای خودرو در خیابانها و کنار خیابان ها» است که در صورت بهبود وضعیت هر کدام از آنها با فاکتور «تامین ایمنی مرتبط با حریق در شهر»، می توان تهدید مشابه لسآنجلس را برای تهران کاهش داد. اصل مقاله به شرح زیر است:
آسیب پذیری در برابر آتش: از فروریختن یک ساختمان تا بحران آتش در شهر
سی ام دی ۱۳۹۵، ساختمان پلاسکو در میان ناباوری بینندگان فروریخت. دقایقی قبل از ساعت ۸ صبح، طبقه دهم ساختمان پلاسکو دچار آتشسوزی شد. تقریبا همزمان با آغاز عملیات خاموش کردن حریق، آتشسوزی به طبقات بالاتر نیز سرایت کرده بود و در نهایت پس از فراگیر شدن آتش، برج جنوبی ساختمان در ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه فروریخت. در این حادثه کل ساختمان بر اثر آتش دچار ریزش شد و متاسفانه تعدادی از نیروهای آتشنشان و مردم عادی در زیر آوار جان خود را از دست دادند. جزئیات حادثه پلاسکو از ابعاد مختلف آتش، مدیریت بحران، سازه، اجتماعی و سایر جوانب در گزارش کمیته ملی پلاسکو و البته چند گزارش دیگر آورده شده است.
اتفاق نادر پلاسکو، اگرچه رخدادی بسیار تلخ در ایران بود، اما توجه مردم و مسوولان را به خطر آتشسوزی در ساختمان ها جلب کرد و به عبارتی این باور عمومی در ایران شکل گرفت که آتش سوزی به عنوان یک خطر مهم؛ ساختمان ها، جان و داراییهای شخصی و ملی را تهدید میکند. امری که پیش از آن پژوهشگران و کارشناسان برای توسعه ضوابط فنی مربوط، یعنی همان ضوابط محافظت در برابر آتش با مقاومت هایی در سطوح مختلف مواجه بودند.
قصد داشتم به مناسبت سالگرد پلاسکو، یادداشتی در خصوص اتفاقات بعد از پلاسکو بنویسم، از اقدامات مثبت رخ داده بعد از آن در ابعاد تدوین ضوابط و مقررات، توسعه دانش فنی و فناوری های نوین، کنترلهای بهتر بر روی ایمنی ساختمانها در برابر آتش، پیگیری قانون مدیریت بحران و البته چالش ها و اقداماتی که هنوز راه زیادی برای طی کردن آنها وجود دارد. اما واقعه، یا بهتر بگوییم فاجعه حریق لس آنجلس در روزهای اخیر که در صدر اخبار قرار گرفته است، مرا بر آن داشت که زودتر و در این برهه در خصوص موضوع مهم دیگری بنویسم که از سالها قبل در مورد آن هشدار داده شده و اینک با فاجعه حریق لس آنجلس فرصتی است تا با نگاه به درس های حاصل از آن، پیشگیری های لازم سریع تر برنامه ریزی شود.
حادثه عبرت آموز آتش سوزی لس آنجلس اینک در پیش چشمان ماست و باید به طور جدی از آن درس گرفت: در عرض زمان کوتاهی، ده ها هزار نفر بیخانمان و مجبور به ترک منازل خود شدند. برخی مجموعه های خدمات شهری، مدارس، درمانگاه ها و سایر خدمات نیز قطعا از این آسیب ها در امان نبودهاند. تمرکز این یادداشت با عنوان «از ریزش ساختمان تا سقوط یک شهر»، بر روی حلقه های ایمنی در برابر آتش از ساختمان تا شهر است، با طرح این سوال که آیا وقوع حادثه ای شبیه به لسآنجلس در سایر شهرهای بزرگ دنیا و ایران محتمل یا امکانپذیر است؟
در این یادداشت صحبت از حریق جنگل نیست، بلکه موضوع گسترش حریق در مناطق بزرگ شهری و بلکه کل یک شهر است (مانند حریق سال ۱۶۶۶ که کل شهر لندن را دربر گرفت و تنها از یک نانوایی شروع شد). با دقت در ابعاد خطرپذیری شهرهای بزرگ، می توان مشاهده کرد که امکان چنین فاجعه ای در جاهای دیگر دنیا هم وجود دارد و به خصوص در کلانشهرها باید در برابر این حوادث مراقب و آماده بود. مهم ترین تهدید برای کلانشهری مانند تهران برای وقوع چنین حوادثی، حریق های بزرگ شهری پس از زلزله است که بارها نسبت به آن هشدار داده شده است.
واقعه لسآنجلس اگرچه به علت زلزله نبود و گزارش کاملی از ابعاد مختلف آن هنوز منتشر نشده است، اما احتمال وقایع شبیه به آن (با ابعاد کمتر یا بیشتر)، پس از یک زلزله قوی قطعا وجود دارد. در اینجا باید به پژوهش مهم «پیشگیری از آتش سوزی های ناشی از زلزله» اشاره شود که در دهه ۱۳۸۰ در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی فعلی) برای ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه انجام گرفت و گزارش آن توسط آن ستاد در سال ۱۳۸۵ منتشر شد.
بسیار مفید است که بخشهای کوتاهی از نتایج آن در اینجا بازخوانی شود تا جامعه و مسوولان با آگاهی بیشتر نسبت به آمادهسازی شهرها در برابر چنین وقایعی هشیاری بیشتر داشته باشند. همچنین برخی اقدامات و مصوباتی که برای این موضوع تاکنون صورت گرفته، یادآوری خواهد شد.
نتایج آن تحقیق علاوه بر انتشار گزارش، برای مدیران دستگاه های مسوول نیز مستقیما ارسال و پیشنهادها و توصیه های لازم به آنها ارائه و یادآوری شد. تعداد زیادی حوادث حریق ناشی از زلزله در آن گزارش بررسی شده است. یکی از مهم ترین آنها قطعا زلزله کانتوی ژاپن در اول سپتامبر ۱۹۲۳ بود. بزرگی این زمین لرزه ۷.۹ برآورد شد. در اینجا به همین بسنده میشود که بر اثر این زلزله نزدیک به ۱۰۰هزار نفر کشته، بیش از ۴۰هزار نفر مفقود و بیش از ۱۰۰هزار نفر مجروح شدند. اکثریت قریب به اتفاق تلفات حادثه ناشی از آتش سوزی (و نه زلزله) بود. نزدیک به ۴۵هزار باب خانه مسکونی بر اثر حریق به طور کامل تخریب شد (یعنی نزدیک به ۷۸درصد تخریب منازل). قبل از آن حریقهای پس از زلزله در سانفرانسیسکو چهار مایل مربع را در بر گرفت و ۷۰درصد خرابیهای ناشی از زلزله به علت آتشسوزی بود. این اعداد به وضوح تاثیرات مخرب حریق را نشان می دهد.
با توجه به اتفاق اخیر لسآنجلس، مفید است که به زلزله ۱۹۹۴ آن شهر و حریقهای بعد از آن و همین طور شهر کوبه ژاپن با فاصله یک سال در ۱۹۹۵ اشاره شود که درسهای عبرتآموزی در آنها وجود دارد. جالب اینکه در گزارشهای مربوط، به امکانات و تجهیزات و برنامهریزی خوب لسآنجلس در برابر اینگونه حوادث اشاره شده بود که حال اتفاقی عکس آن مشاهده میشود. در ۱۷ ژانویه ۱۹۹۴ زمینلرزهای با بزرگی ۶.۷ ریشتر، لسآنجلس را به لرزه درآورد. زمینلرزه باعث وارد آمدن آسیبهای جدی به ساختمانها و قسمتی از پلها و بزرگراهها، آتشسوزیهای گسترده، شکستن خطوط لوله گاز و سیستمهای آبرسانی شد. بر اثر این زمینلرزه ۵۷ نفر کشته و ۲۴هزار نفر بیخانمان شدند. درمجموع حدود ۱۶۰ حریق در ساختمانها رخ داد. شکست خط لوله نفت در خیابان باعث ایجاد آتش سوزی در خانههای اطراف شد. تعدادی زیادی نشت گاز در سطح شهر رخ داد. خطوط لوله آب، ایستگاههای آبرسانی و مخازن آسیب دیدند.
مقایسه واقعه لسآنجلس ۱۹۹۴ با وقایع حریق زلزله ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ شهر کوبه ژاپن با بزرگی ۶.۸ ریشتر جالب توجه است. خسارات زمینلرزه کوبه به ۵۱۰۰ کشته و بیش از ۲۶هزار نفر مجروح رسید. یکپنجم از جمعیت ۱.۵ میلیونی شهر بیخانمان شده و بیش از ۱۰۰هزار ساختمان بر اثر زلزله یا حریق به شدت آسیب دیدند. بر اساس برخی مستندات، ۱۴۸ حادثه جداگانه حریق رخ داد که بیش از ۶هزار خانه و سطحی بیش از ۶۲۰هزار مترمربع را به طور کامل سوزاند. مساحت سوختهشده تا یک میلیون مترمربع نیز ذکر شده است. اداره آتشنشانی شهر کوبه یک سازمان مدرن و به خوبی آموزشدیده بود که بخشهای پیشگیری، عملیات و امور عمومی را شامل میشد. در زمان وقوع زلزله، این اداره دارای ۱۱ ایستگاه اصلی، ۱۵ ایستگاه فرعی و در مجموع ۱۳۰۰ نفر پرسنل بود. آنها دارای دو فروند هلیکوپتر، دو فروند قایق آتشنشانی، ۱۹۶ خودرو و ۷۲ پمپ قابل حمل بودند. نگاهی به مشکلات آنها برای کنترل حریق عبرتآموز است: واکنش به آتشسوزیها به دلیل ازدحام شدید ترافیک، ساختمانهای فروریخته و آوار پراکنده در خیابانها کند بوده است. بسیاری از نواحی به دلیل وجود آوارهای ساختمانی برای خودروها غیرقابل دسترس بود. در برخی موارد مشاهده شد که آتش در مرز خیابانها با عرض حداقل ۱۰ متر متوقف شد.
در کوبه آب موردنیاز برای آتش نشانی عمدتا از سیستم آب شهر تامین میشد، اما از این منابع، ۲۲ منبع دارای مخازن دوگانه بوده و یکی دارای شیر خودکار بستهشونده بر اثر زلزله بوده است، به نحوی که در هنگام زلزله محتویات یک مخزن برای آتشنشانی ذخیره شود، اما تعداد زیادی شکستگی در سیستم لوله کشی آب رخ داد و مخازن قابل استفاده نبود. شهر کوبه دارای تقریبا ۲۴هزار شیر آتشنشانی بود، آنها دارای مخازن زیرزمینی آب آتشنشانی بودند که برای مقابله با حریقهای پس از زلزله ساخته شده بودند. تمامی خودروهای آتشنشانی میتوانستند از خلیج اوزاکا و چند نهر جاری در کوبه آب پمپاژ کنند. اما زلزله تمام معادلات را به هم زد: سیستم توزیع آب زیرزمینی در صدها نقطه دچار شکستگی شد، بسیاری از مخازن زیرزمینی به علت شکستگیهای ناشی از زلزله یا مسدود شدن راه دسترسی به آنها بر اثر آوار غیرقابل استفاده شدند. اداره آتش نشانی کوبه تلاش کرد آب را با پمپاژ آب از خلیج تامین کند، اما عبور وسایل نقلیه از روی شلنگها موجب قطع آنها شد.
ایمنی شهر با ایمنی ساختمان ها
در اینجا تاکید میشود که موضوع ایمنی شهرها در برابر حریقهای ناشی از زلزله، یک موضوع کاملا گسترده با حوزههای تخصصی محافظت در برابر آتش، آتشنشانی، مطالعات ریسک و شهرسازی است، اما در عین حال تامین و کنترل ایمنی ساختمانها در برابر آتش، خود به تنهایی تاثیر بسیار بالایی در ایمنی در برابر آتش در مقیاس شهری دارد. به عبارت دیگر چنانچه ایمنی ساختمانها در برابر آتش به درستی رعایت نشود، پس از زلزله، هر یک از این ساختمانها میتواند به یک تهدید در مقیاس محلی تبدیل شود. به عنوان مثال در زلزله خلیج هاوک در نیوزیلند در ۱۹۳۱، به علت وقوع حریق در سه مغازه فروش مواد شیمیایی، وزش باد و کمبود آب برای اطفا، همان آتشسوزی حدود ۴ هکتار از شهر را نابود کرد. در زلزله سانتاباربارا در آمریکا، در یک مغازه خواربارفروشی، سقوط کنسروهای مواد غذایی از قفسهها بر روی قوطیهای کبریت باعث وقوع حریق شد و در نهایت چند ساختمان اطراف را در بر گرفت.
چند موضوع مهم و کلیدی زیر در خصوص کنترل ایمنی ساختمانها در برابر آتش، برای پیشگیری از وقوع حوادث حریق بزرگ شهری پس از رخداد زلزله (یا سایر بحرانها) اهمیت زیادی دارد:
۱- نمای ساختمانها: کاربرد نماهای قابل اشتعال میتواند پس از زلزله خطر زیادی را برای ساختمانها و محیط اطراف ایجاد کند. در اینجا برخی حوادث حریق روی نماهای کامپوزیت آلومینیوم در ساختمانهای مختلف در تهران، چالوس، مشهد، کرمان و سایر شهرها یادآوری میشود و اینکه چنین حوادثی پس از زلزله چه ابعادی میتواند پیدا کند. برای آن دسته از مصالح نمای قابل اشتعال که از جنس ترموپلاستیک هستند یا دارای مغزه پلیمری باشند (مانند کامپوزیت آلومینیوم)، چنانچه رفتار آنها در برابر آتش اصلاح نشده باشد، ماده در هنگام حریق ذوب شده و مواد مذاب مشتعل به سمت پایین ریزش میکند. این موضوع همانگونه که در حوادث مشاهده شد، باعث گسترش سریع حریق به سمت پایین و کل ساختمان میشود، اما این تنها خطر نیست، بلکه سقوط این مواد بر روی مردم، اتومبیلها و ساختمان اطراف محتمل است و چنانچه با وزش باد همراه شود، میتواند فجایعی بیافریند. الزامات ایمنی نما در برابر آتش در مبحث سوم مقررات ملی ساختمان به صورت اجباری آمده است. نماهای قابل اشتعال باید دارای گواهینامه فنی ایمنی در برابر آتش باشند. از طرف دیگر، معمولا بحث کنترل ساختمان توسط آتشنشانیها در مرحلهای صورت میگیرد که نما اجرا شده است. بنابراین باید در مراحل مختلف ازسوی شهرداری، کارفرما، مهندس طراح و ناظر دقت لازم صورت گیرد تا از کاربرد نماهای قابل اشتعال فاقد گواهینامه جلوگیری شود.
۲- حجم مصالح پلیمری مورد استفاده در ساختمان: الزامات کاربرد مصالح پلیمری قابل اشتعال، مانند فومها و عایقهای پلیمری در مبحث سوم آمده است و باید طبق ضوابط ایمنی به کار برده شوند و در موارد لازم محافظت نیز شوند. در عین حال حجم بالای فومهای قابل اشتعال در یک ساختمان (و بهخصوص در نما) میتواند ایمنی ساختمان و اطراف را پس از خرابیهای ناشی از زلزله کاهش دهد.
۳- ساماندهی و ایمنسازی مراکز تجاری و کارگاهی در شهرها: در بسیاری از مراکز تجاری، کارگاهی و صنایع کوچک امکان وقوع حریق و گسترش آن به محیط اطراف پس از زلزله وجود دارد. مراکز تجاری باید از نظر ایمنی در برابر آتش پایش شوند. البته این موضوع از طریق قانون مدیریت بحران تا حدودی در حال انجام است. به طور مشابه، تهیه دستورالعملهای ایمنی در برابر آتش برای انبارهای کالا در داخل و اطراف شهرها بسیار مهم است و بسیاری از آنها از ایمنی لازم برخوردار نیستند. این موضوع در برنامه ملی کاهش خطر حوادث و سوانح گنجانده شده است و با اولویت بالایی باید اقدام شود.
۴- سایر الزامات محافظتی مانند سیستمهای اطفای خودکار در ساختمانهای بلند و ساختمانهای بااهمیت زیاد: نصب سیستمهای اطفای خودکار حریق در ساختمانهای بلند و بسیاری از کاربریهای مهم الزامی است. وجود این سیستمها میتواند به کاهش خطرات حریق پس از زلزله کمک کند، به شرطی که خود این سیستمها در برابر حرکات زلزله به درستی طراحی و نصب شده و منابع آب برای آنها در دسترس باشد.
در اینجا باید به برخی نکات مهم در مقیاس شهری و شریانهای حیاتی اشاره کنم. قطعا این مسائل با همکاری بین متخصصان رشتههای مختلف جای بسط فراوان دارد و همه مسائل در اینجا مطرح نشده است.
۱- احتمال شکستگی لولههای گاز شهری و نشت شدید گاز در سطح شهر و ساختمانها که میتواند توأم با آتشسوزی و انفجارهای شدید باشد. در بسیاری از حوادث و از جمله حوادث هر دو شهر نورتریج و کوبه در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵، شکست خطوط لوله نفت و گاز نقش عمدهای در ایجاد و گسترش حریق داشته است. ظاهرا شرکت گاز تهران اقداماتی را برای «مقاومسازی و کنترل شبکه گاز تهران در مقابل زلزله» انجام داده است. در عین حال حادثه خیابان شهران در چند سال پیش بخشی از پیچیدگیهای ایمنی شبکه گاز را نشان داد.
۲- قطع شبکههای آبرسانی از وقایع بسیار رایج در اکثر زلزلههای بزرگ است. برای اجتناب از این مشکلات باید اقدامات و تمهیدات لازم در شهرهای بزرگ از جمله برای تامین منابع آب جایگزین صورت گیرد.
۳- فاصله بین بلوکهای شهری از تمهیدات قابلتوجه برای جلوگیری از سرایت حریق به یک سطح شهری بزرگ است. توسعه فضاهای سبز شهری و مراکز تفریحی، استخرها و مخازن آب مقاوم در برابر زلزله، موردنیاز است. توسعه فضاهای سبز و باز داخل شهری برای جلوگیری از گسترش حریق بین بلوکهای ساختمانی در برنامه ملی کاهش خطر حوادث و سوانح مصوب شده تا با افزایش درصد مساحت فضاهای سبز ایجاد شده، از گسترش حریق بین بلوکهای شهری (قطعا با ضوابط مناسب و تخصصی شهرسازی) جلوگیری شود.
۴- موضوع مهم دیگر که باید متخصصان طرحهای شهری به آن توجه کنند و همین طور در ضوابط شهرداریها رعایت شود، کنترل بیشتر اعطای تراکم ساخت و بلندمرتبهسازی است. بالا بردن تعداد طبقات ساختمانها بدون ملاحظه جوانب متعدد، میتواند مشکلاتی در حوزههای فرهنگی، آسایش، ترافیک، پارکینگ اتومبیلها، آلودگی و سایر مسائل محیطی داشته باشد، اما نکته مهم دیگر ایمنی است. در صورت وقوع حریق در معابر نسبتا باریک، رسیدن تجهیزات آتشنشانی و امداد حتی در شرایط عادی سخت خواهد بود. ترافیک و پارک تعداد زیاد خودروها در کوچهها و معابر این مساله را در زمان زلزله در حد بالایی تشدید میکند.
مسائل متعدد دیگر وجود دارد که در این یادداشت امکان پرداختن به تمام آنها نیست و جا دارد متخصصان در حوزههای مختلف به آنها بپردازند که بر روی موضوع بسیار مهم و تخصصی جلوگیری از حریقهای جنگل ها و مراتع حتما باید تاکید کرد. حل این مسائل متعدد اگرچه هر کدام مستقلا مهم و حیاتی است، اما برای راهحل های پایدار باید مسائل در کنار یکدیگر و در یک برنامه جامع دیده شوند. حل بسیاری از مشکلات، بدون توجه به راهحلهای سایر مسائل به طور کامل عملی نیست. مسائل و مشکلاتی مانند تمرکز جمعیتی در شهرهای بزرگ، مهاجرت، گسترش شهرها، تغییر شیوه زندگی روستایی و عشایر، مشکلات آب و فرونشست زمین، حریق مراتع و جنگلها، محیط زیست، ایمنی ساختمان ها و ایمنی شهری، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اگرچه هر یک حوزه های جداگانه تخصصی هستند، اما حل کامل آنها مستقل از یکدیگر نیست.