شرکتهای خصولتی؛ رقیب شرکتهای خانوادگی
تین نیوز | دولت تدبیر و امید درحال حاضر توجه زیادی به بخش خصوصی نشان میدهد و یکی از اولویتهای دولت توسعه بخش خصوصی است. شرکتهای خانوادگی در اقتصاد بینالملل جای خود را باز کردهاند و درحال حاضر شرکتهای بزرگ زیادی از این نوع در دنیا وجود دارند که حتی چند صد سال است به فعالیت مشغولند و موفق هم هستند. شرکتهایی که سهامداران و کارمندان آن را اعضای خانواده تشکیل دادهاند. تری کوییل، استاد اقتصاد یکی از دانشگاههای کشور فرانسه است که برای تحقیقات در همین زمینه به ایران آمده بود .وی تا به حال کتابها و مقالاتی نیز درباره ایران در کشور
فرانسه به چاپ رسانده است. از طریق یکی از دوستان اقتصاددان، مطلع شدم ایشان برای مدتی بهمنظور انجام کارهای تحقیقاتی در ایران و درهتل هما اقامت دارند و توانستم در لابی هتل هما با وی گفتوگویی داشته باشم. نظرات این استاد فرانسوی درمورد وضعیت اقتصاد ایران بسیار جالب بود. وی معتقد است که شرکتهای خصولتی (ادغام خصوصی و دولتی) رقیب خوبی برای شرکتهای خانوادگی در ایران نیستند و باید از بین بروند.
چطور شد که به بحث شرکتهای خانوادگی علاقه پیدا کردید؟
این موضوع در ادبیات مدیریت اقتصادی جایگاه خاصی دارد و من برای تحقیقات در این مورد به ایران آمدهام، اما در ایران شرکتهای خانوادگی خصوصیات خاصی دارند. این مساله که چرا باید دولت این شرکتها را توسعه دهد موضوع تحقیقات من است. شرکتهای خانوادگی تقریبا 90درصد شرکتهای خصوصی ایران را شکل میدهند که دولت در حال حاضر اگر خواهان توسعه بخش خصوصی است، باید روی آنها سرمایهگذاری کند. درکشورهای صنعتی و در حال توسعه، شرکتهای خانوادگی 50 تا 60 درصد اقتصاد آن کشورها را تشکیل میدهد و این موضوع نقش زیادی در رشد و توسعه کشور دارد.
درحال حاضر بزرگترین شرکتهای دنیا شرکتهای خانوادگی بهشمار میآیند. به نظر شما علت موفقیت این شرکتهای خانوادگی چیست؟
یکی از اولین عوامل مهم موفقیت شرکتهای خانوادگی «ارتباط» است. شرکتهای خانوادگی از این مهم استفاده میکنند و ارتباطات خوب خود را با مصرفکننده، عرضهکننده و دولت توسعه میدهند. به نظر ما اقتصاددانان، شرکتهای موفق خانوادگی روی سرمایه اجتماعی به خوبی کار میکنند. عامل دوم این است که وقتی اعتماد و ارتباط وجود داشته باشد دیگر نیازی به نظارت نیست که کار درست انجام میشود یا نه. چون با اعتماد و ارتباط هزینههای انجام معاملات کاهش پیدا میکند. عامل سوم موفقیت این شرکتها این است که بهصورت بلندمدت نگاه میکنند. چون میخواهند
سرمایه خود را به نسل دوم و سوم و چهارم منتقل کنند. شرکتهای خانوادگی موفق ریسکپذیرند اما استراتژِی بلندمدتی دارند تا بتوانند روی پای خود بایستند.
برخی از شرکتهای موفق را نام ببرید.
یکی از بزرگترین خودروسازان اروپا فیات است که یکی از بزرگترین شرکتهای خانوادگی است. در فرانسه هم شرکتهای خانوادگی زیادی هستند که سهامدار آن را اعضای خانواده تشکیل میدهند اما در مدیریت شرکت نقش و نفوذ زیادی ندارند. یک شرکت فرانسوی هم به اسم میشلم وجود دارد که خانواده نقش مهمی در مدیریت آن دارد. یا مثلا فروشگاههای زنجیرهای کارفور که شعبههای زیادی در دنیا داردCarrefour شرکت خردهفروشی فرانسوی و چندملیتی است که شعبه مرکزی آن در بولونی بیانکور، فرانسه قرار دارد. این شرکت با دراختیار داشتن ۱٫۴۵۲ شعبه هایپرمارکت، مالک بزرگترین شبکه
هایپرمارکتهای زنجیرهای در جهان است، همچنین از نظر میزان درآمد سالانه، بهعنوان دومین شرکت خردهفروشی و از لحاظ میزان سوددهی پس از والمارت و تسکو، بهعنوان سومین شرکت خردهفروشی جهان شناخته میشود. شرکت اسلحهسازی برتا که ایتالیایی است و بیش از دویست سال است که در حال فعالیت است. چون کمکم شروع کردهاند و بزرگ شدهاند و با ارتباطات خوب توانستهاند خودشان را گسترش دهند.
جایگاه شرکتهای خانوادگی در اقتصاد ایران چگونه است؟
بعد از انقلاب شرکتهای خانوادگی و بخش خصوصی رو به اضمحلال رفتند و بعضا مصادره شدند. درحال حاضر شرکتهای خانوادگی که از قبل از انقلاب باقی مانده باشند، خیلی کم است و کوچکند، تقریبا 30 سال عمر دارند. باید در بلندمدت صبر کرد ببینیم کدام یک ماندگار هستند. البته در شرکتهایی که در ایران دیدم و مطالعه کردم متوجه شدم جوانان نسل دوم سطح سوادشان بالاتر رفته و نگاه مدرن پیدا کردهاند. درحال حاضرجوانان ایرانی تحصیلکرده، متوجه شدهاند ضوابط باید مهمتر از روابط باشد. آنها بررسی کردهاند شرکتهای موفق چگونه کار میکنند و از آنها الگو گرفته و برای شرکت
خود به اجرا در میآورند.
دولت ایران برای گسترش شركتهای خانوادگی باید چه تمهیداتی اتخاذ كند؟
دولت حال حاضر در ایران روی توسعه بخش خصوصی تاکید دارد .یکی از اقدمات اولیه برای توسعه بخش خصوصی توسعه شرکتهای خانوادگی است. این مساله بسیار مهمی است. با چند شرکت در ایران که صحبت کردم متوجه شدم که خیلی کوچک هستند. این نوع شرکتها باید مدیرعامل متخصص بیرون از خانواده را به استخدام دربیاورند و ازمنابع مالی مختلفی استفاده کنند. به نظرم دولت نمیتواند کار زیادی انجام بدهد. خود شرکتها باید خودشان را گسترش بدهند. وظیفه مهم دولت این است که ثبات اقتصادی ایجاد کند و رشد اقتصادی مثبت به وجود بیاورد و سطح تورم را پایین بیاورد. اگر محیط مناسب باشد شرکتهای
خانوادگی میتوانند موفق باشند.
شرکتهای موفق خانوادگی که در ایران با آنها تعامل داشتید چه نکات مثبتی داشتند که میتواند الگوی دیگر شرکتها باشد؟
شرکتهای موفق، ارتباطات موفقی دارند و ضوابط بر روابط اولویت دارد. نکته مهم دیگر شخصیت خوب صاحبان شرکتهای خانوادگی است که اکثرا خوشفکر هستند. سیستم مدیریتی مدرن دارند و با اعتماد کار میکنند. این شرکتها متخصصان بیرون از خانواده را نیز به استخدام درآورده بودند. شرکتهای موفق، برنامهریزی دارند که بهترین فرد در میان خانواده جانشین آنها شود.
درباره سیستم مدیریت مدرن صحبت کردید، میتوانید این سیستم را کمی باز و مفهوم آن را بیان کنید؟
یکی از موارد مهم در سیستم مدیریت مدرن آموزش مداوم به کارمندان و بالابردن سطح اطلاعات آنها در شرکت است که میتواند در پیشرفت و توسعه شرکت موثر باشد. در شرکت با سیستم مدیریت مدرن رسیدن به هدف مهم است، نه زمان رسیدن به هدف. همچنین در سیستم مدیریت مدرن در شرکتهای خانوادگی بیشتر پروژهای کار میکنند. از نظر نوع تکنولوژِی و به کار گرفتن فناوریهای نوین ریسکپذیرند، نمیترسند و حاضرند ریسک کنند. میخواهند توسعه پیدا کنند. میگویند اگر بتوانیم خوب کار کنیم نهادهای اجرایی همچون قوه قضائیه و سیستم بانکی با ما همکاری میکنند و از ما حمایت
میکنند. یعنی عدم موفقیت خود را به گردن سیستمهای اجرایی نمیاندازند. یکی دیگر از عوامل این است که رئیس هیاتمدیره اگر ببیند فرد دیگری تخصصی دارد که میتواند او را راهنمایی کند حرف او را گوش میکند. سیستم پدرسالاری در شرکتهای خانوادگی موفق با سیستم مدیریتی مدرن وجود ندارد. حتی اگر ببینند که کسی شایستگی بیشتری برای مدیریت دارد حاضرند جای خود را به آن فرد بدهند. مساله مهم شرکت و رسیدن به اهداف شرکت است. منافع کلی شرکت را در نظر میگیرند نه فقط منافع خودشان را.
درحال حاضر وضعیت اقتصاد ایران دچار رکود تورمی است. شرکتهای خانوادگی در این وضعیت چگونه میتوانند موفق باشند؟
یکی از خصوصیات شرکتهای خانوادگی در ایران این است که هنگامی که محیط اقتصادی سخت میشود، حاضرند حقوق کمتری دریافت کنند. چون بلندمدت نگاه میکنند. حتی حاضرند ساعات بیشتری در روز کار کنند که بتوانند شرکت را برای نسل دوم وسوم خانواده نگهداری کنند. آنها میتوانند زمان سخت را تحمل کنند. یکی از نکات مهم در شرکت خانوادگی این است که برای استخدام، افراد شایسته را انتخاب کنند و فقط به صرف اینکه عضو خانواده است به استخدام درنیاید. البته این کار سختی است. یک پدر چگونه میتواند به پسرش بگوید تو شایستگی نداری و او را به استخدام درنیاورد؟ اما اگر شرکت خواهان توسعه و
پیشرفت است باید افراد شایسته را به استخدام دربیاورد. البته صد درصد نیز نمیتوان شایستگی را مدنظر قرار داد. این شرکتها از رقابت با شرکتهای خارجی واهمهای ندارند و خودشان استراتژی توسعه دارند که این برای آینده بخش خصوصی ایران خوب است.
درحال حاضر دولت تلاش دارد که خصوصیسازی کند و ساختمان بانکها و امول دولتی را به بخش خصوصی واگذار کند اما نقدینگی وجود ندارد. به نظر شما راهکار چیست؟
دولت باید سیستم خصوصیسازی سالمی پیاده کند مثلا شرکتهای دولتی را در بورس بفروشد تا هر کسی بتواند آن را بخرد. من آن چیزی که فکر میکنم در ایران مهم است شفافیت است. دولت باید با این شرکتها بحث کند که چطور میتوان سیستم خصوصیسازی موفق ایجاد کرد که به نیازشان جواب بدهد. دولت باید نیاز شرکتهای خانوادگی را تشخیص دهد و به همکاری با آنها بپردازد.
شرکتهای خانوادگی در کدام یک از صنایع ایران موفقتر هستند؟
در صنایع غذایی و شرکتهای ساختمانی و تولید انرژی شرکتهای موفقی را دیدم. حتی شرکتهای خانوادگی موفق میتوانند از یک صنعت به یک صنعت دیگر بروند اگر سیستم مدیریت مدرن داشتهباشند. این نوع شرکتها میتوانند در چند رشته به تولید بپردازند.
به نظر شما بزرگترین چالش شرکتهای خانوادگی در ایران چیست؟
شرکتهای خانوادگی به این فکر هستند که چگونه میتوانند با شرکتهای خصولتی (خصوصی دولتی) رقابت کنند. شرکتهای خصولتی به اسم خصوصی هستند اما در دست دولت هستند و از نفوذ دولت استفاده میکنند که این نوع شرکتها باید از بین بروند چون برای اقتصاد ایران مفید نیستند. شرکتهای خانوادگی موفق میتوانند منافع ملی را هم فراهم کنند. دولت باید محیط تثبیتشدهای برای آنها بهوجود بیاورد. به نظر من رقابت شرکتهای خانوادگی با شرکتهای خصولتی خوب نیست و دولت باید به این مساله بیشتر بپردازد.