سبزه میدان؛ از سیاست تا تجارت
سبزه میدان یکی از قدیمی ترین میدان های تهران، در مرکز تاریخی شهر، در خیابان 15 خرداد فعلی (جباخانه یا جبه خانه و در حد فاصل خیابان ناصرخسرو و خیام قرار دارد. این میدان در جنوب ارگ سلطنتی (مجموعه کاخ گلستان) و در ابتدای بازار بزرگ تهران واقع شده است.
سبزه میدان یکی از قدیمی ترین میدان های تهران، در مرکز تاریخی شهر، در خیابان 15 خرداد فعلی (جباخانه یا جبه خانه و در حد فاصل خیابان ناصرخسرو و خیام قرار دارد. این میدان در جنوب ارگ سلطنتی (مجموعه کاخ گلستان) و در ابتدای بازار بزرگ تهران واقع شده است. این نوشته نگاهی تحلیلی دارد به این میدان، هویت و سیر تحولات تاریخی آن به مثابه نخستین فضای شهری در تهران پس از پایتخت شدن آن.
در سال 1268 ه. ق. یعنی در چهارمین سال سلطنت ناصرالدین شاه، حاج علی مقدم مراغه ای (حاجب الدوله) به دستور امیرکبیر، تغییرات عمده ای در وضع میدان می دهد و آنجا را به کلی از وضع نامطبوع و آلوده قبلی بیرون می آورد. در این زمان بناهای اطراف سبزه میدان در دو طبقه ساخته شد و در اختیار بلورفروشان قرار گرفت. حوض آب بزرگی نیز در وسط میدان ساخته شد. آب قنات هایی که به ارگ می رسیدند، به این مکان می آمد سپس از همین محل آب دو قنات پرآب مهرگرد و شاه به محلات مختلف شهر تهران فرستاده می شد.
روند تغییرات سبزه میدان تا انقلاب اسلامی
با توجه به نقشه تهران که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه تهیه شده است، می بینیم که سبزه میدان فضایی محصور بوده که از شمال توسط دروازه ای مجلل به ارگ سلطنتی راه داشته، در ضلع جنوبی آن دهانه اصلی بازار واقع بوده و دو دهانه دیگر در شرق و غرب داشته است که دهانه شرقی به بازار کنار خندق و دهانه غربی به بازارچه صندوقدار مربوط می شده است و همچنین این میدان بر سر راه دروازه قزوین در غرب و دروازه حضرت عبدالعظیم در جنوب تهران واقع بوده است.
در سال 1293ه. ق. در سبزه میدان تعمیراتی انجام گرفت و حجره هایی بر بالای مغازه ها افزودند. سبزه میدان در زمان ناصرالدین شاه، علاوه بر مرکزیت تجاری که یافته بود، هنوز مرکز تجمع اهالی تهران در مراسم های مختلف بود. از جمله ماه محرم و به خصوص روز عاشورا که دسته های محلات شهر در کوچه و بازار به حرکت درمی آمدند، همگی در سبزه میدان جمع می شدند و به عزاداری و سینه زنی می پرداختند. میدان، گنجایش جمعیت عظیمی را داشت و محل برگزاری تعزیه های بزرگ بود. حتی زمانی که تکیه دولت در محوطه ارگ سلطنتی برپا شد، خللی در اجرای برنامه های سوگواری مردم در سبزه میدان پدید نیامد. همچنین سبزه میدان در طول تاریخ پیدایی خود، همواره به عنوان سنگر و مرکز مردمی نقش بسزایی داشته است. در جریان مشروطیت و حوادث اولیه آن با سرکردگی عین الدوله صدراعظم مظفرالدین شاه، انقلابیون در این میدان سرکوب شدند و خون های زیادی در این مکان ریخته شد. با صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه، شهر چراغانی شد و جشن و سرور در همه جا برپا شد. سبزه میدان مرکز ثقل این سرور و شادمانی بود.
در دوره پهلوی اول همگام با رشد سریع شهر، حصار قاجاری شهر همراه با دروازه های آن منهدم شد و خیابان های جدید احداث شد. در همین زمان خیابان جبه خانه تعریض و به خیابان بوذرجمهری تغییر نام داد. راسته بازارهایی که منشعب از دهانه شرقی و غربی سبزه میدان می شدند (بازار صندوقدار و بازار کنار خندق) تخریب شدند. در این دوره تغییرات زیادی در فضای سبزه میدان پدید آمد که مهم ترین تغییرات عبارت اند از: ضلع شمالی سبزه میدان تخریب شد و بزرگ ترین ضربه به کالبد این میدان تاریخی وارد آمد و باعث شد که سبزه میدان، شکل محصور اولیه خود را از دست بدهد.
سقف دهانه بازار و بناهای اطراف آن به شیروانی و فضای رواق های اطراف میدان به مغازه تبدیل شد و در نتیجه فضای میدان کوچک تر از سابق شد. علاوه بر اینها، حوض وسط میدان پر شد و به جای آن باغچه ای ساخته شد. در نقشه ای که از سبزه میدان توسط محمدحسین خان زنگنه فرزند محمدحسن خان زنگنه در سال 1277ه.ق. ترسیم شده، وضعیت میدان و دکان ها و مغازه ها و محل ورود و خروج و دهانه بازار و... به خوبی نمایان است. فضای سبزه میدان کاملا متقارن بوده و دهانه های بازار در سه سوی جنوب، شرق و غرب روی محورهای تقارن طولی و عرضی میدان، در قالب ایوان هایی با ابعاد وسیع تر از دهانه های اطراف، شاخص است. این سه ایوان به عنوان پیش فضایی برای ورود به بازار اصلی، بازار کنار خندق و بازار صندوقدار به خوبی تعریف شده بود. وجود آبنمای وسط میدان عامل دیگری برای تأکید تقارن در میدان بود. دروازه تخته پل که در گوشه غربی ضلع شمالی میدان قرار داشته به دلیل شکوه و عظمتی که داشت و به صورت منفرد در میدان ظاهر می شد، خبر از اتفاق مهمی می داد که در ورای میدان قرار داشت، یعنی وجود کاخ های سلطنتی. سبزه میدان با بار اجتماعی فراوانی که دارد فضایی است که جدا از ساختمان های اطرافش وجود دارد. در وهله اول، فضای میدان است که مطرح می شود بعد کالبد آن. این فضای به یادماندنی باید حفظ شود، زیرا تهران با از دست دادن این نقطه مهم تاریخی جایگاه مهمی را از دست می دهد، که نتیجه اش بی هویتی فرهنگی خواهد بود. به محض اینکه بدون اعتنا به بازار کهن و تاریخی تهران، بنایی در میانه میدان ساخته شد این فضا منهدم شد و مدخل بازار بزرگ تهران و مرکز تاریخی، سنتی، سیاسی و فرهنگی شهر به مرگ تدریجی دچار گردید.
در اینجاست که نیاز به دستورالعمل های جامع پیرامون طراحی این گونه ساختارهای جدید که ضمن حفظ ارزش های موجود و ارتباط با گذشته بیان کننده روح زمان خود باشند، نمود می یابد. در این راستا بیش و پیش از هر چیز، در نظر گرفتن اصول پذیرفته شده جهانی، در این مورد ضرورت خواهد داشت. مرمت یک بنا، نگهداری، تعمیر یا دوباره سازی آن نیست، بلکه دوباره برقرارکردن آن در یک وضعیت کامل است که هرگز در چنین زمانی نمی تواند وجود داشته باشد. اینجاست که مسئله اصالت و صحت تصمیم های مرمت کننده مطرح می شود. در ادامه و تداوم این اقدامات واژه پراهمیت حفاظت است که اساس و شاکله این گفتار است. همان استخوان بندی ای که به بخش قابل توجهی از توقعات اصول مصوب منشورهای بین المللی درمورد مرمت شهری پاسخ داده و زیرساخت اقدام نهایی یعنی احیا و استقرار کارکرد مناسب را موجب خواهد شد. به طور خلاصه پیشنهاد بازسازی برای این فضای تاریخی را می توان چنین عنوان کرد: مرمت براساس تقدم فرمی آخرین دوره تاریخی معتبر و دوخت و دوز مناسب این فضای شهری به شکلی پاسخ گو به محیط و زمینه اطراف آن و حذف همه الحاقات نامعتبر اخیر از چهره اصلی این میدان منحصر به فرد در تهران معاصر، تهرانی که باید زیست پذیر، الگووار و انسان محور باشد برای همه.