◄ پروفسور حسابی و راه آهن فرانسه در سال 1925
حسابی با وجود پیشنهادهای کاری از دانشگاه های معتبر جهان، به ایران بازگشت تا پایه گذار علم نوین در کشورش باشد و از جمله کارهای بزرگ با پیشنهاد تأسیس دانشگاه تهران (1313) نقش کلیدی در طراحی رشته های علوم پایه و مهندسی داشت.

عباس قربانعلی بیک: پروفسور محمود حسابی در ۱۲۸۱ شمسی (۱۹۰3 میلادی) در تهران به دنیا آمد. پدرش، سید عباس حسابی، از دیپلمات های دوره قاجار بود و مادرش، گوهرشاد حسابی، زنی فرهیخته و اهل ادب. دوران کودکی او در لبنان گذشت، جایی که پدرش به عنوان کنسول ایران خدمت می کرد. این سال ها تأثیر عمیقی بر شخصیت او گذاشت و بویژه تحصیل در مدارس فرانسوی زبان بیروت و یادگیری زبان های عربی، فرانسوی و انگلیسی در کنار فارسی سبب آشنایی او با فرهنگ های مختلف گردید.
حسابی برای تحصیلات عالی به فرانسه رفت و در کمتر از ۱۰ سال، مدارک متعددی از برترین دانشگاه های اروپا کسب کرد:
مهندسی راه و ساختمان از مدرسه عالی École des Ponts et Chaussées (۱۹۲۴). 2) مهندسی برق از مدرسه عالی برق پاریس École Supérieure d'Électricité (۱۹۲۵). 3) فیزیک و ریاضیات از دانشگاه سوربن (۱۹۲۷). 4) دکترای فیزیک (۱۹۲۷) ... .
همزمان با تحصیل (1925)، در بخش تعمیرات لوکوموتیوهای برقی جدیدالورود راه آهن فرانسه (SNCF) شروع به کار کرد.
پس از کسب مدرک دکترا، به آلمان رفت و در دانشگاه های برلین و پروس به تحقیق پرداخت. در این دوره در پروژه های مربوط به نظریه نسبیت و فیزیک کوانتوم مشارکت داشت و اینشتین او را "ذهنی خلاق و دقیق" توصیف کرد. ایده های اولیه نظریه بی نهایت بودن ذرات را در همین سال ها مطرح کرد که بعدها به یکی از دستاوردهای علمی بزرگ او تبدیل شد.
حسابی با وجود پیشنهادهای کاری از دانشگاه های معتبر جهان، به ایران بازگشت تا پایه گذار علم نوین در کشورش باشد و از جمله کارهای بزرگ با پیشنهاد تأسیس دانشگاه تهران (1313) نقش کلیدی در طراحی رشته های علوم پایه و مهندسی داشت.
جمله معروف او درباره جهان سوم: "جهان سوم جایی است که اگر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و اگر بخواهد خانه اش را بسازد، باید در ویرانی کشورش بکوشد"، نشان دهنده نقد عمیق او به ساختارهای ناکارآمد وقت بود. او معتقد بود سیستم های سیاسی-اقتصادی نادرست، افراد را بین منافع فردی و جمعی گیر می اندازد و اینکه سیستم های اداری ناکارآمد، نخبگان را از خدمت بازمی دارند و راه حل را، تربیت نیروی انسانی متعهد که هم دانش فنی و هم اخلاق خدمت داشته باشند میدانست. حسابی به شدت با تقلید کورکورانه از غرب مخالف بود و معتقد بود کشورها باید فناوری را براساس نیازهای محلی تطبیق دهند، نه کپی برداری صرف و پیشنهاد می کرد ایران به جای واردات کامل نیروگاه ها، مهندسان خودرا برای طراحی سیستم های متناسب با اقلیم آموزش دهد و میگفت "دانشگاهی که پژوهشگر تربیت نکند، کارخانه مدرک سازی است." از نظرات وی: استعمارگران جدید، با کتاب و دانشگاه می آیند تا ما را وابسته نگه دارند، پیشرفت واقعی نیازمند تربیت نیروی انسانی است، نه فقط خرید فناوری. فناوری وارداتی بدون تطبیق با شرایط محلی، به وابستگی دائم می انجامد. دانشمندان مسئولیت اجتماعی دارند و نباید به دنبال قدرت یا ثروت باشند. هر کشوری باید راه پیشرفت خود را کشف کند، نه اینکه دنباله رو دیگران باشد.
بر اساس آمار UIC 2024 طول شبکه راه آهن فرانسه 27000 کیلومتر و 16 هزارکیلومتر آن دوخطه و همین مقدار هم برقی بوده است. سابقه برقی کردن خطوط راه آهن فرانسه به ابتدای قرن 20 بازمیگردد، اما از 1920 برقی کردن خطوط منشعب از پاریس با خط بالاسری 1500 ولت با استفاده از لوکوموتیوهایی مانند BB 200 با قدرت 1440 اسب و سرعت 90 آغاز گردید.
سال 1925 یعنی دقیقا 100 سال پیش، مرحوم پروفسور حسابی همزمان با اوج فناوری لوکوموتیوهای بخار، با خرابیهایی در لوکوموتیوهای برقی اولیه که احتمالا ناشی از جرقه در کموتاتور، تخریب عایق ها، گرم شدن ترکشن موتور، سایش پانتوگراف، خرابی کنتاکتورها ... بود مواجه شدند که چالشها و فرصتهای بزرگی برای متخصصین طراح در صنایع ریلی و راه آهن فرانسه ایجاد نموده بود. تجربیات پروفسور حسابی در راه آهن فرانسه و مشاهدات اصلاحات مکرر لوکوموتیوهای برقی، احتمالا همان برداشت چرخه فناوری در کتاب نقشه راه بلوغ (تین 292879) را درپی داشته و نقطه عطفی در باورهای فناورانه ایشان بوده است (تین 290046). (قابل توجه اینکه طبق کتابچه آماری Railroad Facts 2008 (ص 49) در سال 1929 از 57599 لوکوموتیو آمریکا، فقط 601 برقی و 22 دیزلی و 56936 لوکوموتیو بخار بود که نشاندهنده سلطه لوکوموتیو بخار در آمریکا در آن سالهاست).
سلام. معمولا مطالب ریلی را میخوانم اما تابحال نظری نگذاشته ام. تلاش میکنم فارغ از حب و بغض نویسنده، نکات مفید را بجویم و استفاده کنم. مطالب اخیر آقای قربانعلی را بی دقت و پراشتباه دیدم (درست مانند نظرشان درباره توریه)
در عکس فوق، کورت گودل دانشمند اتریشی و دوست اینشتین در کنار ایشان قرار دارد. جایگاه انیشتین بقدری فاخر و شامخ است که هر دوست و شاگرد او هم کاملا شناخته شده است. اصولا هیچ دیدار یا همکاری جدی میان انیشتین و حسابی صورت نگرفته است. عمده این مطالب هم از کتاب "استاد عشق " نشات می گیرد که با مبالغه های بسیار توسط ایرج حسابی برای بهره برداری مادی و معنوی از نام پدر نوشته شده است.
سلام و تشکر از توجه و دقت شما
عکس مذکور حذف شد اما امیدوارم به نکته اصلی این یادداشت هم توجه نمایید که شرح دوران حضور مرحوم پروفسور حسابی در راهآهن فرانسه در بخش تعمیرات لکوموتیوهای برقی آنهم در دوران معرفی بوده که قطعا با خرابیهای زیادی توام بوده که سبب ایجاد نگرش واقعی در ذهن و باور آن مرحوم گردید