خوب و بد لغو معافیتهای نفتی
اقتصاد ایران نه تنها از درآمدهای نفتی برای تامین هزینهها در اشکال مختلف آن بهره میبرد، بلکه سایر اجزای اقتصاد ایران به انحای مختلف از درآمدهای نفتی منتفع شده و حیات آنها به این منابع درآمدی وابسته است.
اقتصاد ایران نه تنها از درآمدهای نفتی برای تامین هزینهها در اشکال مختلف آن بهره میبرد، بلکه سایر اجزای اقتصاد ایران به انحای مختلف از درآمدهای نفتی منتفع شده و حیات آنها به این منابع درآمدی وابسته است.
به گزارش تیننیوز، روزنامه روزان در یادداشتی به قلم سجاد برخورداری استاد دانشگاه می نویسد: هر چند تحریمهای اقتصادی علیه ایران در دهههای 1330 و 1390 به اجبار سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران را کاهش داد، اما این موضوع تداوم نداشته و بعد از رفع تحریمها و بهبود روابط خارجی، سهم نفت در اقتصاد کشور افزایش یافته و ریشههای اثرگذاری آن بر حوزههای مختلف نه تنها ضعیف نشده بلکه قویتر نیز شده است. تداوم این موضوع در اقتصاد کشور، موجب شده که دامنه بی ثباتی در اقتصاد ایران افزایش یابد.
بعد از خروج آمریکا از توافق برجام و تشدید تحریمها علیه اقتصاد ایران در سال گذشته، معافیت تحریمها برای خرید نفت از ایران تنها به 8 کشور اعطا شد. بر اساس اعلام دولت آمریکا، معافیتهای تحریم برای خرید نفت توسط هشت کشور نیز در سال جدید حذف خواهد شد و عملاً کشورمان با این شرایط، فروش نفت بهصورت رسمی را نخواهد داشت. هر چند صفر شدن فروش نفت ایران از دید اکثر کارشناسان داخلی و خارجی، دور از واقعیت به شمار میآید.
حال سوال این است که با توجه به ویژگیهای اقتصاد ایران، شرایط جدید در خصوص فروش نفت و کسب درآمد از محل آن، چه تبعاتی میتواند برای اقتصاد کشور به دنبال داشته باشد؟ آیا شرایط فعلی میتواند فرصتی برای شکوفایی درونی در اقتصاد ایران باشد؟ در این نوشتار تلاش میشود با بررسی تبعات حذف معافیت تحریمهای نفتی اخیر، به این دو سال پاسخ داده شود.
* از جمله مهم ترین پیامدهای منفی حذف معافیت تحریمهای نفتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فشار بر بازار ارز و مدیریت اقتصادی دولت: حذف معافیت تحریمهای نفتی، به طور مستقیم درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت کشور را تحت تاثیر قرار داده و فشار مضاعفی بر بازار ارز کشور وارد میکند. لذا موجب خواهد شد مدیریت بازار ارز برای بانک مرکزی در مقایسه با گذشته دشوار شده و این امر نیازمند صرف ذخایر ارزی به منظور کنترل بازار خواهد بود. همچنین با توجه به وابستگی منابع بودجه به درآمدهای نفتی، کاهش درآمدهای نفتی میتواند زمینه بروز کسری بودجه را برای دولت موجب شود و این امر توان دولت برای مدیریت اقتصادی کشور و اجرای برنامههای اقتصادی در سال جاری را با چالش مواجه خواهد کرد.
سرایت بی ثباتی بازار ارز به سایر بازارها و گسترش فعالیتهای سوداگرانه: کاهش میزان فروش نفت و کاهش درآمدهای ارزی، موجب خواهد شد که نوسانات بازار ارز در صورت عدم مدیریت مناسب به سایر بازارهای کشور سرایت کرده و این بازار همانند سال 1396 بهعنوان بازار تعیین کننده قیمت در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار طلا، بازار کالاها و بازار سرمایه عمل نماید.
همچنین سرایت بی ثباتی بازار ارز به سایر بازارها، اقتصاد کشور را به سمت فعالیت های سوداگرانه هدایت کرده و این امر اثر منفی بر تداوم فعالیتهای تولیدی فعلی و گسترش آنها به دنبال خواهد داشت. با توجه به بازدهی بالای فعالیت های سوداگرانه در شرایط بیثباتی در بازارهای مختلف، انگیزه سرمایه گذاری برای تولید کاهش یافته و این امر منجر به کاهش رشد اقتصادی و در صورت تداوم آن، منجر به اخراج نیروی کار و از دست رفتن مشاغل موجود خواهد شد. در صورت تحقق این امر، ایجاد زمینه کمبود کالا و افزایش قیمتها در بازار محتمل خواهد بود. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی: اقتصاد ایران همواره به دنبال کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی بوده و این امر هیچ وقت در اقتصاد کشور تحقق نیافته است. شرایط فعلی، فرصت مغتنمی را برای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای حاصل از فروش نفت فراهم میکند.