مسعود نیلی: همه منتقد وضع موجود هستیم
شاید بد نباشد که بگوییم همه منتقد وضع موجود هستیم، اما باید راجع به ۵ سال دیگر صحبت کنیم و مسئولیت ۵ سال دیگر را برعهده بگیریم و اینکه چه مسیر کارشناسیای وجود دارد.
مسعود نیلی معتقد است «آنچه امروز میتواند به بهبود وضعیت کشور کمک کند یا به کمتر آسیبدیدن اقتصاد کشور کمک خواهد کرد، ارتقای کیفیت تصمیمگیری است.»
نیلی که هماکنون در دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف مشغول به کار است در گفتوگو با خبرآنلاین نظرات خود را درباره تحولات کشور ارائه کرده است. خلاصهای از این گفتوگو را بخوانید:
- در کشورهای مختلف دنیا سیاست عبارت است از تسهیل اقتصاد. در واقع سیاست، موانع غیراقتصادی بر سر راه اقتصاد را برمیدارد، بنابراین اقتصاد از سیاست سرویس میگیرد و سیاست، تسهیلکننده و اقتصاد، فراهمکننده امکانات برای مردم است. این در حالی است که در ایران اینگونه نیست.
- در کشور ما، اقتصاد و سیاست از یکدیگر جدا هستند و سیاست، خود اهداف مستقلی را دنبال میکند که نهتنها کمک به اقتصاد نمیکند، بلکه در غالب موارد برای آن هزینهزا است. این در حالی است که از اقتصاد خواسته میشود که مستقل از هر شرایطی از نظر وضعیت سیاسی، رفاه مردم را افزایش دهد!
- در عرصه تصمیمگیری اقتصادی دچار افت کیفیت و عدم تصمیمگیری شدهایم. در واقع اقتصاد دیگر نمیداند که سیاست برایش چه برنامهای دارد.
- چرا ما به یک همگرایی و جمعبندی در عرصه تصمیمگیری نمیرسیم؟ شما یک مورد را به من معرفی کنید که در طول ۴۰ سال گذشته گفته باشیم اشتباه است و دیگر آن کار را انجام نخواهیم داد.
- من یکبار گفتم بعضیها هستند که ساعتشان در سال ۱۳۶۸ یخ زده و هر بحثی بخواهند بکنند، میروند از آن سال شروع میکنند انگار فرقی نمیکند در چه سالی زندگی میکنند. این در حالی است که مقولاتی مانند خصوصیسازی در یک مقطعی و از اوایل دهه ۹۰ میلادی، موجی بود که در دنیا راه افتاد و الان هم دیگر تمام شده، اما ما همچنان درگیر مباحث پایهای خصوصیسازی هستیم و پیشرفتی اتفاق نمیافتد.
- هرچند ما الان گرفتار فشار سنگین خارجی هستیم که برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کرده، اما مشکل اصلی ما، بیرونی نیست. مساله، خودمان هستیم. اصل مساله ما با خودمان است که نمیتوانیم تناقضات بین خواستههای متعالی و واقعیتهای روی زمین را کنار هم جمع کنیم.
- در حال حاضر همه میگویند ارز ۴۲۰۰ تومانی اشکال داشت. امروز هرچند کسی نمیگوید ارز ۴۲۰۰ تومانی خوب است، اما در مورد اینکه بعد از این تجربه سنگین اتفاقنظری در مورد اینکه نظام ارزی درست در این شرایط خاص چیست و بهتر بود در فرودین سال گذشته به جای آن تصمیم چه تصمیمی گرفته میشد، هیچگونه یادگیری مشاهده نمیکنید. همه کلی و به اصطلاح گرد صحبت میکنند. ما که یک مقداری با صراحت درباره این قبیل موضوعات صحبت میکنیم، مقابل ما میایستند و یا میگویند پیرو مکتب خاصی در حوزه اقتصاد هستید.
- در هیچکجای دنیا به اندازه ایران اسناد سیاستگذاری وجود ندارد و در هیچکجا هم به اندازه ایران ابهام و سردرگمی وجود ندارد. پس یک جای کار اشکال دارد. یعنی یا اسناد ما پاسخ سوالات را ندادهاند یا در نگاشت اسناد با خودمان و دیگران تعارف داشته ایم.
- در هیچ کجای دنیا مسئولان کشورها تا این حد سخنرانی نمیکنند. جای مسئولان پشت میز تصمیمگیری و دادن پاسخهای مشخص و تفسیرناپذیر به سوالات راهبردی است. پاسخ سوالات که داده شد، تازه میشود سراغ حل مشکل رفت.
- ما یک دورهای داشتهایم که وفور درآمدهای نفتی بوده، همه را خرج کردهایم، اما تاثیر خرج کردن این همه منابع خدادادی، اشتغال صفر بوده است.
- اگر ۴۰ سال گذشته را نگاه کنید، به قیمتهای امروز تقریبا هر سال حدود ۷۵ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتهایم که حدود ۵۵ میلیارد دلار آن بهطور مستقیم مربوط به درآمدهای نفتی و حدود ۲۰ میلیارد دلار نیز باز هم به طور غیرمستقیم مربوط به نفت بوده است. در واقع ما نفتی داشتیم که استخراج و صادر میکردیم و با درآمد آن کشور اداره میشده است.
- حدود ۷۵ میلیارد دلار درآمد ارزی به کشور میآمده و مثل آبی بوده که به سر مزرعه میرفته و گیاهان رشد میکردند. آنچه امروز اتفاق افتاده، این است که این درآمد ۷۵ میلیارد دلاری کم شده و به عددهای خیلی پایینی رسیده است. در این وضعیت، در جایی قرار گرفتهایم که این شرایط را همینطور به زندگی مردم منتقل میکنیم که نتیجه آن در نهایت فقر گسترده میشود .
- به نظر من طرح مساله با مردم و پرداختن به این موضوع که «چرا به اینجا رسیدهایم» باید تبدیل به سوال اصلی شود. چرا الان کسی نیست که از وضع موجود دفاع کند؟ ما اگر سر همه چیز اختلافنظر داشته باشیم، اما سر این موضوع اتفاقنظر داریم که وضع موجود، وضعی نبود که میخواستیم.
- عملکرد اقتصاد ما قابل دفاع نیست. ۱۰، ۲۰ سال پیش هم چنین بوده است، اما این سوال، امروز مخاطب پیدا میکند، زیرا آن زمان پول نفت وجود داشته است، اما الان کفگیر به ته دیگ خورده است.
- به نظر میرسد در حال حاضر در یک دوراهی تعیینکنندهای قرار گرفتهایم که یک سر آن، فقر خیلی زیاد است. این فقر گسترده را مردم به راحتی هضم نمیکنند، چون همیشه مردم از یک سطحی از رفاه برخوردار بوده اند.
- شاید بد نباشد که بگوییم همه منتقد وضع موجود هستیم، اما باید راجع به ۵ سال دیگر صحبت کنیم و مسئولیت ۵ سال دیگر را برعهده بگیریم و اینکه چه مسیر کارشناسیای وجود دارد.
منبع:
خبرگزاری خبر انلاین