چرا دولتها مدام وعده میدهند؟
کشمکش و فشار نمایندگان بر دولت برای گرفتن سهم بیشتر از بودجه به خاطر اینکه در دور بعدی هم رای بیاورند، مزید بر علت میشود که دولت فهرست بلند بالایی از تعهدات مالی داشته باشد.
کاهش فروش نفت در سال جاری که همزمان با تشدید تحریمها رخ داده، پیشبینیها برای کسری بودجه امسال را بین 50 تا 60 هزار میلیارد تومان رسانده است؛ کسری بودجهای که 50 درصد بیش از بودجهای است که دولت در سال جاری برای اتمام پروژههای عمرانی کشور در نظر گرفته است.
به گزارش تین نیوز به نقل از اعتماد، سیامک قاسمی، کارشناس اقتصادی برخی از عوامل ایجادکننده کسری بودجه را بررسی کرده است. قاسمی از «عملیاتی نبودن» نظام بودجهریزی در ایران انتقاد میکند و معتقد است که بیشترین تمرکز دولت بر حفظ وضع موجود است حال آنکه باید با اقداماتی نظیر هدفمند کردن واقعی یارانهها، اصلاح قیمت حاملهای انرژی و پاسخگو کردن نهادهای بودجهگیر، گامهایی را در راستای بهبود شرایط بردارد. بخشهایی از این گفتوگو را در زیر بخوانید.
- شرایط بودجهریزی عملیاتی نیز در کشور فراهم نیست چرا که کشور در شرایط خاصی از نظر سیاسی و اقتصادی قرار دارد و بیشترین تلاش نیز بر حفظ وضع موجود است.
- کاملا درست است که بودجه اصلاحاتی داشته است، اما این اصلاحات نیز در راستای حفظ وضع موجود و نه دگرگون شدن بودجه بوده است.
- دولت مجبور است با توجه به شدت تحریمها، بودجه را منقبض کند. در واقع سیاست انقباضی واکنشی به شدت تحریمهای نفتی است.
- در بودجه سال 98، میزان صادرات نفت حدود یک میلیون و 400 هزار بشکه در روز پیشبینی شده بود اما شرایط به گونهای پیش رفت که بسیار کمتر از میزان پیشبینی شده، نفت صادر میشود.
- سقف بودجه عمومی به 386 هزار میلیارد تومان رسیده که نشاندهنده کاهش 62 هزار میلیارد تومانی در بودجه است.
- البته که وعده دادن نیز در راستای حفظ وضع موجود است. به طور مثال دولتها برای اینکه صندوقهای بازنشستگی دچار مشکل نشوند تا به تبع آن اعتراضهای مدنی و اجتماعی به وقع نپیوندد، به صورت مستقیم 86 هزار میلیارد تومان به دو صندوق بازنشستگی در شرف ورشکستگی کمک میکنند، حقوق کارکنان دولت را میپردازند و یارانه سوخت میدهند.
- منابع صندوق توسعه ملی نیز بخشی از منابع حاصل از فروش نفت است. وقتی نفت کمی به فروش میرسد، قطعا منابع این صندوق نیز به مرور کاهش مییابد و با کسری مواجه میشویم چرا که تنها منبع ورودی به صندوق توسعه، منابع نفتی است.
- بخشی از تعهدات دولتها در گروی برنامهای است که برای آینده تدوین میشود و البته که این اهداف و برنامهها نیز بر واقعیت منطبق نیستند. در واقع این اهداف بیشتر از اینکه رنگ و بوی واقعیت داشته باشند، تئوریک هستند.
- زمانی که در ساختار اقتصاد سیاسی کشور فاصلهای میان دولت و مردم ایجاد شود، نگرانی در خصوص افزایش اعتراضات اجتماعی و تجمعات کارگری و سرنوشت آنها افزایش مییابد. به همین خاطر دولتها مدام وعده میدهند اما نکته مهم را در نظر نمیگیرند و آن، نبود درآمدهای متناسب با وعدهها است.
- دولت در ابتدا هزینههای خودش را میچیند، مثلا تعهداتی که به نمایندگان دارد، پولی که باید به صندوقهای بازنشستگی و یارانهها بدهد و... بعد متناسب با آن برای خود درآمد جفت و جور میکند. در واقع رفتار دولتها معکوس رفتار عرف بودجهنویسی است.
- کشمکش و فشار نمایندگان بر دولت برای گرفتن سهم بیشتر از بودجه به خاطر اینکه در دور بعدی هم رای بیاورند، مزید بر علت میشود که دولت فهرست بلند بالایی از تعهدات مالی داشته باشد.
- دولت باید برخی از تبعات اجتماعی اصلاح نظام اقتصادی و بودجه را بپذیرد و مشکلات را از پایه حل و فصل کند.
- با پول پاشیدن شاید بتوان جلوی اعتراضهای اجتماعی را برای مدتی گرفت اما در نهایت ساختارها معیوب باقی میماند. دولت لازم است از پولپاشی برای رفع مشکلات اقتصادی دست بکشد.