محک طرح انتقال صنایع به جنوب
چندی است که موضوع انتقال صنایع بزرگ به جنوب کشور و تمرکززدایی و انتقال مراکز سیاسی و اقتصادی دوباره مطرح شده است. موضوع تمرکززدایی و انتقال مراکز سیاسی و اقتصادی به خصوص صنایع بزرگ به جنوب کشور از چهار دهه پیش مطرح شده اما کسی آن را جدی نگرفته است.
چندی است که موضوع انتقال صنایع بزرگ به جنوب کشور و تمرکززدایی و انتقال مراکز سیاسی و اقتصادی دوباره مطرح شده است. موضوع تمرکززدایی و انتقال مراکز سیاسی و اقتصادی به خصوص صنایع بزرگ به جنوب کشور از چهار دهه پیش مطرح شده اما کسی آن را جدی نگرفته است.
به گزارش تین نیوز به نقل از دنیای اقتصاد، اگرچه عملیاتی شدن پیشنهاد جابه جایی مرکزیت سیاسی به دلیل ملاحظات متعدد، دشوار و دور از ذهن به نظر می رسد، اما اجرای این طرح برای صنایع تا حد زیادی منطقی، عقلانی و حتی ضروری به نظر می رسد. موضوع انتقال صنایع به جنوب کشور به قدری اهمیت دارد که اخیرا از سوی رئیس جمهور هم مطرح شد. وی اخیرا در حاشیه بازدید از فعالیت های زیربنایی و عمرانی گفت: «توسعه کشور با ادامه روند فعلی امکان پذیر نیست، اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، به شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش می دهد؛ چاره ای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.» این موضوع در نخستین نشست خبری رئیس جمهور نیز مجددا بیان شده و بر آن تاکید ویژه شد.
اگرچه ضرورت انتقال صنایع به جنوب به درستی مطرح شده اما برای اجرای این برنامه به یک شبکه گسترده و کارآمد حمل ونقلی به خصوص خطوط ریلی نیاز است. پیش نیازی که هنوز در کشور وجود ندارد.
اهمیت حمل ونقل ریلی به عنوان پیش نیاز
حمل ونقل ریلی به عنوان موثرترین و کم هزینه ترین شیوه جابه جایی بار در مسافت های طولانی، نقش کلیدی در موفقیت برنامه انتقال صنایع دارد. اما وضعیت فعلی شبکه ریلی کشور با ضعف ها و موانع ساختاری و زیرساختی روبه روست. کمبود خطوط ریلی در مناطق جنوبی، به ویژه چابهار و مکران و مشکلات ساختاری موجود در شبکه های فعلی (مانند تک خطه بودن برخی مسیرها و خرابی های مداوم لکوموتیوها) از چالش های اصلی به شمار می روند. به عنوان نمونه، بندر چابهار به عنوان یک بندر استراتژیک و اقیانوسی، با وجود امکان پهلوگیری کشتی های بزرگ، همچنان به شبکه ریلی متصل نشده است. متصل نشدن خط ریلی به این بندر سبب شده تا این ظرفیت عظیم مورد استفاده قرار نگیرد. همچنین گلوگاه های ریلی در مسیرهای منتهی به بندرعباس (مانند مسیر قم-تهران) باعث کاهش کارآیی و ظرفیت حمل بار شده است. این موانع زیرساختی در نهایت به سهم اندک حمل ونقل ریلی (کمتر از ۱۰ درصد) از جابه جایی بار کشور منجر شده است.
۵ هزار کیلومتر ریل بی استفاده و خرابی مداوم لوکوموتیوها
بخش زیرساختی و نرم افزاری کشور با توسعه نامتوازن خطوط ریلی مواجه است.
سیدطه حسین مدنی، رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با اعلام این مطلب درباره معضلات توسعه حمل ونقل ریلی اظهار کرد: فقدان نگاه فنی و علمی در ایجاد خطوط باعث شده حدود ۵ هزار کیلومتر از ۱۵ هزار کیلومتر راه آهن کشور بدون توجیه کشیده شود و بی استفاده بماند. یا در مسیرهایی که تردد بار و مسافر چندانی وجود ندارد، با هزینه گزاف مسیرهای دوخطه ایجاد شود. این عدم توازن بخش زیادی از توان توسعه ریلی کشور را هدر داده و باید در پروژه های بعدی این مساله رفع شود.
وی با اشاره به یکی دیگر از گلوگاه های فعلی حمل ونقل ریلی گفت: ضعف ها و چالش هایی در بخش کشنده های ریلی وجود دارد. طبق بررسی های مرکز پژوهش های مجلس، تا پایان سال ۱۴۰۰ در مجموع ۹۵۸ کشنده ریلی در کشور وجود داشت که نزدیک به ۶۰ درصد آن باری، ۱۵ درصد مسافری و حدود ۲۵ درصد این کشنده ها مانوری بود. رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند افزود: در این میان آنچه بیشتر موجب نگرانی و بروز مشکل در بخش کشنده های ریلی شده است، میزان آماده به کار بودن کشنده ها طی سال های اخیر است به طوری که میانگین تعداد کشنده های آماده به کار در روز از ۶۳ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۵۵ درصد در سال ۱۴۰۰ رسید. این ارقام نشان دهنده آمار بالای خرابی کشنده ها و مهم تر از آن، روند افزایشی آن در سال های اخیر است که نتیجه ای جز پایین آمدن قابلیت اعتماد به کشنده ها (به ویژه باری) نداشته است. البته تکالیف مشخصی در ردیف ۶ از جدول ۱۳ ماده ۵۶ فصل ۱۲ و همچنین جزء۱ و ۲ بند ث ماده ۵۷ قانون برنامه هفتم توسعه ذکر شده است که امیدواریم در دولت جدید با توجه به عنایت ویژه رئیس جمهور به این قانون، اجرایی شود.
وی در ادامه گفت: به طور کلی این وضعیت باعث شده کمتر از ۱۰ درصد بار کشور از طریق راه آهن جابه جا شود. با این سهم اندک و عدم توسعه حمل ونقل ریلی در کشور، انتقال صنایع به سواحل جنوبی برای فعالان اقتصادی مقرون به صرفه نیست و چنین برنامه ای برای آنان غیرقابل پذیرش است. این موضوع نیز در ردیف ۳ از جدول ۱۳ ماده ۵۶ فصل ۱۲ قانون برنامه هفتم توسعه مورد بررسی قرار گرفته و تکالیف کمی مشخصی برای دولت تعریف و ابلاغ شده است.
مشکلات ساختاری و حکمرانی بخش حاکمیتی ریلی
علاوه بر مشکلات زیرساختی، چالش های ساختاری و حکمرانی در بخش ریلی نیز وجود دارد. از جمله این چالش ها می توان به عدم تعامل سازنده بین دولت، بخش حاکمیتی ریلی و بخش خصوصی، اجرای ناقص و مداخله جویانه خصوصی سازی و نبود عزم جدی برای اجرای مدل های مشارکت عمومی-خصوصی اشاره کرد. این مشکلات باعث شده تا سرمایه گذاری خصوصی در توسعه ریلی به اندازه کافی جذب نشود و نقش راه آهن در توسعه اقتصادی کشور کمرنگ باقی بماند. به عقیده کار شناسان، شبکه ریلی ایران با مشکلات زیرساختی و مدیریتی گسترده ای مواجه است. از جمله چالش های فعلی، عدم اتصال ریلی مناطق صنعتی به بنادر، گلوگاه های ریلی در مسیرهای اصلی مانند قم-تهران و کمبود لکوموتیوهای باری و کشنده های قدرتمند است. این مشکلات سهم حمل ونقل ریلی را از جابه جایی بار در کشور به کمتر از ۱۰ درصد کاهش داده است.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند در این زمینه معتقد است: از جمله مشکلاتی که در مسیر توسعه حمل ونقل ریلی و در نتیجه انتقال صنایع به جنوب وجود دارد می توان به ضعف های متعدد ساختار حکمرانی بخش حاکمیتی ریلی کشــور و چگونگی چینش نقش ها در آن، ضعف در تعامل سه گانه دولت، بخش حاکمیتی ریلی و بخش غیردولتی، اجرای ناقص خصوصی سازی به صورت مداخله جویانه و وجود انحصار دولتی در فعالیت های مهم ریلی، عدم پشتیبانی و حمایت هوشمندانه از بخش غیردولتی، کیفیت پایین اجرای قوانین خصوصی سازی، نبود عزم جدی در سیاست های تعامل با بخش غیردولتی، اجرایی نشدن مشارکت عمومی-خصوصی، مشارکت نداشتن بخش خصوصی در تعیین تعرفه ها، رسیدگی به سوانح و نحوه جبران خسارت و شکل نگرفتن بخش خصوصی قوی اشاره کرد.
وی افزود: این چالش های کلان و ملی نشان دهنده گستردگی و پیچیدگی مسائل و ضرورت نگاه کارشناسانه عمیق و همه جانبه و نه سطحی و تک بعدی برای شکوفا شدن حمل ونقل ریلی و ایفای نقش راهبردی در توسعه و پیشرفت کشور و زمینه سازی برای انتقال صنایع به جنوب است.
تاثیر عدم توسعه حمل ونقل ریلی بر بخش خصوصی
وضعیت نامناسب حمل ونقل ریلی باعث شده تا بخش خصوصی به انتقال صنایع به جنوب علاقه مند نباشد. با نبود زیرساخت های حمل ونقلی موثر، فعالان اقتصادی هزینه های بالای لجستیکی را بر عهده خواهند داشت که باعث کاهش بهره وری و افزایش قیمت نهایی محصولات می شود. بنابراین، توسعه خطوط ریلی در مناطق جنوبی و بنادر یکی از پیش نیازهای اساسی برای جذب سرمایه گذاری در این مناطق است.
کارشناسان معتقدند برای انتقال موفق صنایع به جنوب و بهره برداری از ظرفیت های عظیم این مناطق، یک شبکه ریلی کارآمد به عنوان پیش نیاز حیاتی باید توسعه یابد. بدون حمل ونقل ریلی مناسب، هرگونه تلاش برای انتقال صنایع به مناطق جنوبی با شکست مواجه خواهد شد. از این رو، دولت باید به طور جدی در راستای رفع موانع زیرساختی و ساختاری حمل ونقل ریلی اقدام کند و با تدوین یک سند جامع حمل ونقل، منابع و پروژه های کشور را به صورت علمی و کارآمد مدیریت کند.
با توجه به ضرورت مشارکت بخش خصوصی در این بخش، چالش های موجود در همکاری بین دولت و بخش خصوصی، مانع از جذب سرمایه گذاری های لازم برای توسعه زیرساخت های ریلی شده است. ایجاد بسترهای مناسب برای مشارکت عمومی-خصوصی می تواند سرعت توسعه این بخش را افزایش دهد و نقش راه آهن را در جابه جایی بار و صنایع تقویت کند.
سواحل مکران بهترین گزینه اما در بدترین شرایط
درباره اهمیت سواحل مکران در آینده صنعتی کشور مزایای متعددی وجود دارد؛ سواحل مکران به دلیل نزدیکی به اقیانوس هند و موقعیت استراتژیک خود، از جمله بهترین مناطق برای استقرار صنایع آب بر و سنگین محسوب می شود. اما وضعیت نابسامان حمل ونقل ریلی در این منطقه، از جمله نبود خطوط ریلی متصل به بندر چابهار، از موانع اصلی در مسیر توسعه این منطقه است.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند در این زمینه معتقد است: زمانی که صحبت از انتقال صنایع به جنوب می شود؛ تقریبا همه اهل فن به یاد سواحل مکران می افتند. این سواحل در برنامه های توسعه کشور برای انتقال صنایع هم جایگاه ویژه ای دارد. سواحل مکران حد فاصل بین جاسک تا چابهار در استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان از پتانسیل فوق العاده ای برای انتقال و استقرار صنایع به خصوص صنایع آب بر برخوردار است، اما متاسفانه وضعیت حمل ونقل ریلی به عنوان جدی ترین و مناسب ترین ابزار حمل ونقل بار، در کشور نابسامان و در این مناطق به شدت ضعیف است.
وی افزود: هیچ ریلی به سمت چابهار نرفته است. به طور جزئی تر بررسی وضعیت فعلی شبکه راه آهن کشور نشان می دهد طی سال های اخیر هیچ خطی به سمت شرق استان هرمزگان و چابهار به عنوان منطقه اصلی مکران کشیده نشده است. خطوط ریلی در استان سیستان و بلوچستان به صورت تک خطه در شهر خاش و حدودا ۶۰۰کیلومتری بندر چابهار پایان یافته و سال هاست قرار است به سمت چابهار کشیده شود. این در حالی است که چابهار یکی از بنادر اقیانوسی ایران است و امکان پهلوگیری کشتی های ۷۰ هزار تنی در آن وجود دارد.
مدنی در ادامه گفت: در مورد استان هرمزگان هم یک مسیر دو خطه به بندرعباس ختم شده و هیچ خطی به سمت شرق هرمزگان و محدوده سواحل مکران امتداد نیافته است.
وضعیت نامناسب خطوط ریلی منتهی به بندرعباس
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با اشاره به وضعیت نامناسب خطوط ریلی منتهی به بندرعباس گفت: بندرعباس تنها نقطه جنوبی و جنوب شرقی کشور است که تمامی مسیرهای ریلی شمال-جنوب به آن ختم می شود. محدودیت زیرساختی بندرعباس برای پوشش همه این مسیرها، حمل ونقل ریلی کشور را با مشکل مواجه کرده است اما همین مسیرها که انتقال صنایع به جنوب قرار است به آنها متکی باشد هم با چالش های زیادی از جمله گلوگاه قم-تهران مواجهند. وی افزود: مثلا مسیر رازی-بندرعباس می تواند سالانه چهار میلیون تن بارگیری داشته باشد و به خوبی ارتباط میان شمال-جنوب کشور را برقرار کند؛ اما به دلیل عدم کشش در گلوگاه قم-تهران در حال حاضر فقط با ۲۵ درصد ظرفیت فعال است. محور اینچه برون – بندرعباس هم به دلیل گلوگاه ظرفیتی قم-تهران و عدم توسعه آن با محدودیت مواجه شده است. البته این مسیر به دلیل صعب العبور بودن نیاز به کشنده های قدرتمند دارد که ایران این نوع کشنده ها را در اختیار ندارد. محور بندر امیرآباد- بندرعباس هم می تواند در برنامه انتقال صنایع به جنوب نقشی اساسی ایفا کند اما به دلیل نیاز به کشنده قدرتمند و گلوگاه قم-تهران، عملکرد آن از ۳۰ درصد فراتر نرفته است. خطوط تهران-اصفهان-یزد-بندرعباس هم به دو خطه شدن، بهبود زیرساخت ها، اضافه شدن نیروی کشش و رفع نقاط گلوگاهی نیاز دارد.
مدنی در ادامه گفت: در رابطه با توسعه خطوط ریلی منتهی به بنادر نیز ذیل ردیف ۳ از جدول ۱۳ ماده ۵۶ فصل ۱۲ قانون برنامه هفتم توسعه تکلیف کمی مشخصی به دولت ابلاغ شده است.
ضرورت تدوین سند جامع حمل و نقل
به عقیده کارشناسان یکی از پیشنهادهای مهم در این زمینه، تدوین سند جامع حمل ونقل است. بدون وجود یک نقشه راه جامع و علمی، توسعه حمل ونقل ریلی در کشور پراکنده و بی هدف بوده است. پروژه های زیرساختی گاهی بدون توجه به نیازها و ظرفیت های واقعی کشور آغاز شده و منابع زیادی را هدر داده اند. تدوین سند جامع حمل ونقل می تواند پروژه های نیمه کاره فعلی را اولویت بندی کرده و منابع موجود را به بهترین شکل مدیریت کند.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند در این زمینه معتقد است: آمایش های سرزمینی ایران، سواحل جنوبی را یکی از بهترین نقاط استقرار صنایع بزرگ معرفی کرده است. اما ضعف زیرساخت های حمل و نقلی در کشور و عدم توسعه خطوط به سمت این سواحل باعث شده کمتر صنعتی راغب به اجرای این طرح حیاتی باشد.
وی افزود: حیف و میل منابع و هدر دادن ظرفیت ها طی سال های گذشته در سایه فقدان «سند جامع حمل ونقل» یکی از دلایل ایجاد این شرایط است. دولت چهاردهم اگر در موضوع انتقال صنایع و مراکز اقتصادی به سواحل جنوبی عزمی جدی دارد در وهله اول باید با تدوین این سند برای جهت دهی علمی و فنی به پروژه های حمل ونقلی، پیش نیاز اجرای این طرح را فراهم کند چون طی سال های اخیر در نبود سند جامع حمل ونقل پروژه هایی کلید خورده که تکمیل همه این پروژه ها با منابع موجود نزدیک به یک قرن طول خواهد کشید. بنابراین سند جامع حمل ونقل باید تدوین شود تا هم پروژه های نیمه کاره موجود را اولویت بندی کند و هم پروژه های جدید با برآورد دقیق، علمی و فنی کلنگ زنی شود.
چندین کلان پروژه تو کشور هست که باید سریعا اقدام بشه
یکی همین انتقال صنایع و دیگری ایران رود
هر دو اینها نیاز به زیرساخت ها دارند که اگر دقت بشه و این زیر ساخت ها اجرا بشوند اتفاقات فوق العاده شگرفی در کشور خواهد افتاد
جابجایی پایتخت و پیشنیاز افزایش سرعت و سهم قطارهای مسافری
https://www.tinn.ir/fa/tiny/news-280433
با سلام و احترام- اينكه 4 يا 5 هزار از احداث خطوط ريلي در كشور ما ناموجه بوده است ابتدا از زبان يكي از مقامات كشوري مطرح شد و شركت ساخت و توسعه زيربناهاي حمل و نقل كشور پاسخي به شرح ذيل براي ايشان فرستاد:
به استحضار ميرساند مطابق خبر منتشره در جرايد (خبرگزاري فارس- 7 دي 1402 به شماره خبر 14021007000417 پيوست است) رياست محترم مجلس شوراي اسلامي در سخنراني خود در ديدار با نمايندگان شوراي هماهنگي تشكلهاي مهندسي، صنفي و حرفهاي؛ نكاتي از جمله مفيد نبودن 4000 كيلومتر از طرحهاي ساخته شده راهآهن را مطرح نمودهاند. اينكه رياست محترم مجلس شوراي اسلامي كداميك از طرحها را مدنظر داشتند، معين نيست و لذا در ادامه نكات زير براي انعكاس به آن مقام محترم ارسال ميگردد.
1. انتخاب طرحها و پروژههاي ساخته شده در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي غير از مسير كريدور اول از بندر تركمن به بندر امام كه نحوه انتخاب آن در دوره پهلوي اول نامشخص و محل بحثهاي مفصل كارشناسان و متخصصين ميباشد، در بقيه موارد انتخاب طرحها در متن برنامههاي هفتساله درج و به تصويب مجلس شوراي ملي ميرسيد و در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي نيز در هر دوره بر مبناي روال قانوني و صلاحديد مقامات وقت نهادهاي ذيصلاح از جمله اين وزارت و سازمان برنامه و بودجه كشور بوده و مطالعات، مكاتبات و مجوزهاي لازم صورت پذيرفته است و غالباً مطالعات توجيهي فني و اقتصادي براي هر يك از طرحها تهيه و منشاء پذيرش هر طرح بوده است (طرح همدان-سنندج تنها طرحي است كه با وجود گزارش توجيهي مبني بر فقدان توجيه كافي مالي و اقتصادي، در صحن مجلس بحث و رأيگيري شده و به تصويب رسيد.)
2. مهمترين اهدافي كه در طرحهاي توسعه راهآهن منظور شده است، برقراري كريدورهاي ريلي به مبادي اصلي ورودي و خروجي كشور (براي صادرات، واردات و ترانزيت)، پوشش قطبهاي باري و مسافري (كلانشهرها و معادن بزرگ)، ايجاد خطوط ميانبر براي تسهيل دسترسي نظير محور بافق-مشهد، ايجاد خطوط دوم در محورهاي پرترافيك نظير بافق-بندرعباس و تهران-مشهد، اتصال مراكز استانها براي تعميم عدالت منطقهاي و آمايش سرزمين با ملاحظه اولويت كلانشهرها و استانهاي داراي حجم تقاضاي بالاتر بوده است و بر اين اساس قريب به اتفاق طرحهاي احداث شده دلايل كافي و قابل قبول داشتهاند و در باره علل پايين بودن عملكرد برخي از طرحهاي اجرا شده توضيحات تكميلي در ادامه ارائه خواهد شد.
3. بودجه هر يك از طرحها بر اساس شرايط طرحها و پروژهها توسط وزارت راهوشهرسازي و سازمان برنامه و بودجه كشور تنظيم و با اصلاحاتي در مجلس شوراي اسلامي، مطابق پيوست بودجه سنواتي به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده و مصرف بودجه و تكميل هر يك از طرحها نيز مطابق مقررات ذيربط صورت گرفته است.
4. يكي از علل اصلي توسعه راهآهن به مناطق مختلف كشور، تعميم عدالت در دسترسي مناطق به شبكه ريلي و فراهم نمودن بستر لازم براي ترابري انبوه است تا امكان ايجاد و توسعه صنايع و فعال نمودن معادن بزرگ در اين مناطق فراهم گردد. البته اين موضوع نيازمند وجود بسترهاي بالقوه براي توسعه صنايع و معادن در اين مناطق طبق اسناد آمايش سرزمين منطقهاي و فراهم نمودن شرايط لازم براي فعال نمودن اين پتانسيلها ميباشد.
5. مطابق اسناد بالادستي از جمله بند سوم سياستهاي كلي بخش حملونقل (ابلاغ شده در سال 1379) براي توسعه زيربناهاي حملونقل معيارهاي متعددي از جمله: تقاضا، سودآوري ملي، آمايش سرزمين، ملاحظات دفاعي و امنيتي، نگرش شبكهاي و ترانزيت اهميت دارند و حسب اين سياستهاي راهبردي، نميتوان توسعه راهآهن را صرفاً در مسيرهاي داراي تقاضاي ترابري انبوه محدود نمود و تنوع بخشيدن به مسيرهاي دسترسي به مناطق مختلف و كاستن از تراكم تقاضا روي مسيرها، بنادر و نقاط مرزي موجود مطابق اصول پدافند غيرعامل ضرورت دارد.
6. با عنايت به تأكيد جناب آقاي دكتر قاليباف بر اهميت و اولويت ايجاد راهآهن در كريدورهاي شمال-جنوب و شرق- غرب يادآور ميشود اين راهبرد مهم در تمام دوره بعد از انقلاب اسلامي مدنظر قرار داشته و مثلا تمام مسير راهآهن سرخس-بندرعباس بعد از انقلاب اسلامي احداث شده است و علاوه بر آن محورهاي مهم ترانزيتي خط دوم تهران-مشهد، كرمان-زاهدان، ميانه-تبريز، اراك-كرمانشاه، قزوين-رشت و گرگان-اينچهبرون بعد از انقلاب اسلامي ساخته شده اند. البته محورهاي ترانزيتي ديگري نيز ضروري هستند كه مقام معظم رهبري دامظله با تهاتر نفتي براي تأمين مالي آنها موافقت و اين حمايت مهم و اصولي موجب شتاب در تكميل شبكه راهآهن كشور در كريدورهاي ترانزيتي خواهد شد.
7. وجود طرح جامع حملونقل كه معين كننده اولويت بين طرحهاي جديد ساخت و توسعه زيربناها باشد، يكي از نيازهاي بديهي و منطقي بخش حملونقل است كه با وجود تكاليف قانوني از بيست سال قبل تاكنون هنوز عرضه نشده است. در اين شرايط تلاشهاي مديران ذيربط در وزارت راهوشهرسازي و سازمان برنامه و بودجه كشور مبني بر انتخاب طرحهاي جديد و بودجهريزي طرحها با تشخيص مديريتي از وضعيت طرحها و شرايط مالي و اقتصادي روز بوده ولي در هالهاي از ابهام نزد افراد مختلف قرار ميگيرد كه انتظارات و ديدگاههاي مختلفي دارند. همچنين مقامات محلي نيز توسعه شبكه ريلي را براي منطقه خود به روشهاي مختلف دنبال ميكنند و در همين وضعيت برخي از طرحهاي ترابري با توجيه اندك ترابري نيز با ملاحظات اجتماعي تصويب شده و همچنين برخي از طرحهاي مصوب با گذشت زمان و تغيير شرايط اقتصادي يا تكميل مطالعات، فاقد توجيه مناسب به نظر ميرسند ولي روشي قانوني براي غربالگري طرحهاي مصوب تعيين نشده است و اين نوع طرحها در صف طرحهاي مصوب براي اجرا باقي ميمانند.
8. ميزان انتفاع و فعاليت هر محور جديد راهآهن تابعي از عوامل مختلفي است كه مهمترين عوامل آن، وجود تقاضاي ترابري در حوزه نفوذ آن، سهولت دسترسي به شبكه ريلي، وجود ناوگان ترابري كافي و رقابتي بودن حمل ريلي در مقايسه با حمل جادهاي است و كاهش انتفاع هر محور جديد در مقايسه با تقاضاي ترابري پيشبيني شده نيازمند بررسي و آسيبشناسي فرآيندهاي قبلي است تا زيان كشور از نظر عدم حصول نتيجه مورد انتظار به حداقل برسد و يا تكرار نگردد. با اينحال مهمترين عوامل آن در ادامه بيان ميشود.
9. كمبود شديد ناوگان ريلي به ويژه لكوموتيو در سالهاي اخير از دلايل اصلي كاهش عملكرد شبكه ترابري است به صورتي كه بارهاي بسياري در مبادي و مقاصد يا در بين راه منتظر تأمين ناوگان يا نيروي كشش ميمانند يا تعداد سرويسهاي مسافري ريلي به مراتب كمتر از نياز است و در نتيجه بليطهاي عرضه شده در مدت كوتاه به فروش ميرسد. ضمنا اگر تناوب سرويس قطار مسافري در ايام هفته و ساعات شبانهروز افزايش يابد، با افزايش حق انتخاب مشتري، بر ميزان تقاضا افزوده خواهد شد. به عنوان مثال تقاضاي قطارهاي مسافري در مسافتهاي كوتاه محلي در اطراف اغلب شهرهاي بزرگ (نظير تهران، كرج، مشهد، اهواز) بسيار بالا است و كمبود عرضه ناشي از كمبود ناوگان ترابري منتهي به استفاده از ترابري جادهاي در حومه شهرهاي بزرگ ميگردد.
10. يكي از علل كاهش تقاضاي حمل بار ريلي در محورهاي جديد، وجود شبكه ترابري جادهاي گسترده و فقدان خطوط فرعي به قطبهاي باري (معادن و كارخانجات بزرگ) است و بارهاي وارده و صادره از اين قطبهاي باري با عدم دسترسي به شبكه ريلي، ناچار به بارگيري به كاميون، تخليه مجدد از كاميون در ايستگاههاي راهآهن و متعاقبا بارگيري به قطار (حمل تركيبي) خواهند بود و حمل تركيبي غالباً براي صاحبان بار به صرفه نيست. احداث خطوط فرعي در هنگام اجراي طرحهاي توسعه راهآهن از محل اعتبارات تملك داراييها مجاز شمرده نشده و براي صاحبان معادن و كارخانجات بار مالي قابل توجه دارد و به علت كمبود خدمات ترابري ريلي رغبتي به احداث خط فرعي ندارند. لذا اغلب بارهايي كه مبناي توجيه احداث طرح بوده است، جذب ترابري جادهاي ميشوند. مثلا راهآهن اصفهان شيراز، استان فارس را به شبكه راهآهن متصل نموده كه حجم عمليات ترابري باري استان بسيار بالاست ولي به علت كمبود خطوط فرعي، جذب بار آن نزديك به صفر ميباشد.
11. اغلب مقررات و رويههاي ترابري ريلي كشور ما نيازمند به روزرساني است و هوشمند نمودن سيستمهاي ترابري و تعمير و نگهداري مناسب زيربناها براي امكان ترابري با سرعت مطلوب و افزايش بهرهوري امكانات زيربنايي و ناوگان ضرورت دارد. در وضعيت حاضر بهرهوري واگنهاي ترابري باري و مسافري در كشور ما به مراتب كمتر از ميانگينهاي جهاني است.
12. يكي از موانع عمده رشد ترابري ريلي كشور، شرايط اقتصادي نامطلوب براي رقابت مناسب حمل ريلي با حمل جادهاي است. با وجود تاكيد اسناد بالادستي بر اولويت راهآهن براي ترابري كشور و پيچيدگيهاي عملياتي آن، در قوانين و مقررات از توسعه بخش جادهاي عملاً حمايت بيشتري شده است مثلا قيمت ارزان عرضه سوخت مزيت اصلي ترابري ريلي را براي صاحبان بار بياثر نموده است. جدول ذيل وضعيت نامطلوب اقتصادي براي رقابت حمل ريلي و جادهاي را نشان ميدهد:
ردیف عنوان ریلی جاده ای
1 پرداخت هزینه حق دسترسي به زیربنا (هزينه نگهداري) صاحبان بار با دولت
2 میزان سهم از یارانه قیمت سوخت 1.5% 91.50%
3 احداث راهها و خطوط فرعی به هزینه ذینفع به هزینه دولت
4 مجوزهای ورود ناوگان دست 2 ممنوع مجاز
5 الزام حمل ارزان در مسیرهای زیانده دارد ندارد
6 قانون مناسب مشارکت بخش غيردولتي در توسعه ---- از سال 1366
7 جبران خسارت بر زيربنا در هنگام سوانح صاحبان قطار دولت
8 يارانه كالايي (قير رايگان) ندارد دارد (معادل بودجه عمراني توسعه جادهاي)
9 حمایت مستمر و قوی از صنایع ذیربط ---- انواع حمايت مالی و گمرکی
10 سهم از اعتبارات عمرانی زیربناها 8.5% 85.0%
11 سهم از اعتبارات استانی --- متوسط سالانه 20%
12 تحميل خسارات آلودگی -- با دولت و مردم
13. از اوايل دهه هشتاد امكان ورود بخش خصوصي به ترابري ريلي فراهم شده و در اواخر دهه هشتاد بر اساس قانون و مقررات اجراي سياستهاي كلي اصل 44 امور حاكميتي و تصديگري ريلي تفكيك و از افزايش تصديگيري دولتي در ترابري ريلي پيشگيري ميشود و تأمين ناوگان از جمله اين امور است. ليكن مقررات فعاليت بخش غيردولتي در حملونقل ريلي هنوز كامل نشده و بخشي از آييننامههاي مقرر با گذشت بيش از دهسال هنوز مصوب و اجرايي نشده است و در نبود نهاد رگولاتوري ريلي، شركت راهآهن در فعاليتهاي ريلي برخي امور تصديگري و برخي امور حاكميتي را در دست دارد و عملاً اين وضعيت و شرايط بندهاي قبل، باعث كاهش انگيزه جذابيت سرمايهگذاري جديد توسط بخش خصوصي براي تأمين ناوگان و در نتيجه تقليل تدريجي سهم ترابري ريلي كشور شده است كه با اسناد بالادستي مبني بر ارتقاي سهم حمل ريلي مغايرت آشكار دارد.
با عنايت به مراتب فوق ضمن دفاع از عملكرد دهها ساله ساخت و توسعه راه آهن در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي كه با تلاشهاي مجاهدانه مديران و كارشناسان دولتي و غيردولتي و حمايتهاي مسئولان در دولتهاي مختلف ميسر شده است، وجود اشكالاتي در نظام موجود تصميمگيري و انتخاب و اولويتبندي طرحهاي توسعه راهآهن را محتمل ميداند و از همفكري انديشمندان و مسئولان در اين زمينه استقبال و بر نقش طرح جامع حملونقل تأكيد مينمايد. همچنين در راستاي رونق دادن به ترابري ريلي كه به لحاظ مزاياي متنوع و اساسي آن براي تحول و پيشرفت كشور ضرورت دارد، درك مشكلات ترابري ريلي كشور و چارهجويي همه جانبه آنها از جمله تدوين لايحه قانوني براي حمايت اصولي مجلس شوراي اسلامي از تحول در ترابري ريلي را توصيه مينمايد تا انتظارات مردم و مقام معظم رهبري دام ظله در اين موضوع مهم عملي گردد و در همين راستا گزارشات پژوهشي متنوعي در دسترس ميباشد كه عنداللزوم ارائه ميگردد.