◄ آسیب های فقدان کنشگری و فعالیت صنفی موثر در حوزه حمل و نقل
فعالیت های صنفی و کنشگری در حوزه حمل و نقل در کشور ما از قوت و قدرت کافی برخوردار نیست و به همین دلیل در بسیاری از موارد منافع صنفی و حتی در مواردی منافع عمومی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها مورد توجه قرار نمی گیرد.
فعالیت های صنفی و کنشگری در حوزه حمل و نقل در کشور ما از قوت و قدرت کافی برخوردار نیست و به همین دلیل در بسیاری از موارد منافع صنفی و حتی در مواردی منافع عمومی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها مورد توجه قرار نمی گیرد.
انجمن های صنفی در حوزه حمل و نقل تا چه حد از قدرت و قوت برخوردارند که در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های حاکمیتی تاثیرگذار باشند و حقوق اعضای صنف خود را حفظ و صیانت کنند؟
این پرسشی است که باید مسئولان و مدیران تشکل های صنفی حوزه حمل و نقل پاسخگوی آن باشند؟ بسیاری از این تشکل ها اصول اولیه فعالیت صنفی از جمله برگزاری مستمر جلسات تشکل، اصول مذاکره و رایزنی و لابی با نهادهای قانونی و مسئولان ذی نفوذ و تدوین استراتژی و تعیین هدف و استفاده از ابزارهای رسانه ای برای نیل به مقاصد و اهداف صنفی را نمی دانند.
برخی از این تشکل ها تنها یک نام هستند و هیچ امکانات و تشکیلاتی حتی یک سایت اطلاع رسانی به روز و حاوی اطلاعات پایه ای صنف خود ندارند.
کنشگران حوزه حمل و نقل نیز نتوانسته اند خود را در قد و قواره تاثیرگذاری بر تصمیمات اساسی این بخش نشان دهند. می توان ادعا کرد وزرا و معاونان سابق وزارت راه و شهرسازی و روئسای سازمان ها و شرکت های مهم دولتی و خصوصی حمل و نقل کشور به عنوان کنشگر شناخته شده مستقل و تاثیرگذار این حوزه مطرح نیستند. از سوی دیگر کارشناسان صاحب قلم در حوزه حمل و نقل، اندک شمارند و کنشگری آنها آنچنان که باید و شاید در تصمیم سازی های حاکمیتی موثر نمی افتد. در پاره ای اوقات نیز این کنشگران از رسانه ای کردن نقطه نظرات خود حذر و دامنه کنشگری خود را به محافل تخصصی محدود می کنند.
نتیجه حذر کردن کنشگران از به چالش کشیدن تصمیمات غیراصولی سیستم مدیریت کشور در حوزه حمل و نقل، و همچنین نتیجه فقدان فعالیت های صنفی ناکارآمد، آسیب های فراوانی است که مردم و حتی نسل های آینده متحمل می شوند.
تارنمای داوطلب در مطلبی با عنوان وقتی کسانی از کنشگری یا فعالیت صنفی حذر میکنند چه کنیم ، نوشته است؛ چنین حذر کردنی نشان دهنده آن است که جامعه مدنی نتوانسته است فعالیت صنفی، شامل گفتگو، تشکل یابی و چانه زنی جمعی را به عنوان حق اساسی افراد در حوزه بدیهیات فرهنگی جامعه وارد کند و مردم درک می کنند که احتمال آن وجود دارد که ناگهان به بهانه نقض قوانین متهم شوند.
این سایت در ادامه نوشته است: اگر شمار قابل توجهی از افراد به حق تشکل به عنوان یک حق غیر قابل نقض باور داشته باشند، هزینه زیر سوال بردن و یا کارشکنی از سوی اقتدارگرایان چنان سنگین می شود که آنها نیز مجبور میشوند دست از کارشکنی بردارند و حق تشکل یابی، تجمع و گفتگوی جمعی را به رسمیت بشناسند.
در این شرایط، کنشگران صنفی بر حاکمیت قانون تکیه می کنند. آنان با اطلاع رسانی گسترده درباره جزییات قوانین و تعهدات بین المللی دولت، خطوط دقیق قانون تلاش می کنند که زمان تصمیم گیری افراد برای پیوستن به یک تشکل کوتاه شود.
انتهای پیام