وقتی باندبازی، لابیگری و انفعال عامل انتصاب مدیران شد/ پنج راهکار برای طی کردن مسیر شایسته سالاری
طی چند سال گذشته معیار انتصاب مدیران در بسیاری از سمت های بسیار مهم و حساس و تخصصی، تجربه و تخصص و توان مدیریتی و تحولگرایی و توسعه طلبی نبود بلکه باندبازی و لابیگری و انفعال و برخی ویژگی های دیگر عامل انتصاب مدیران بوده و از این بابت خسارت های بسیار سنگین و جبران ناپذیری به کشور و ملت وارد شده است.
سید حسین میرافضلی:
نقش مدیریت در توسعه و شکوفایی یا سقوط و نابودی مجموعه های اقتصادی و غیره بی بدیل و تعیین کننده است. چنانچه شرکتی همه امکانات و ابزار توسعه را در اختیار داشته باشد از نیروی انسانی با تجربه و با دانش و حتی تیم مدیریت میانی قوی برخوردار باشد، درآمد مناسب و تجهیزات به روز هم داشته باشد اگر مدیرعامل بی دانش در آن حوزه، لابیگر، منفعت طلب، خودبزرگ بین، غیر ملی، کم انگیزه برای توسعه و کم تعهدی داشته باشد آن شرکت نه تنها در مسیر رشد و شکوفایی حرکت نخواهد نمود بلکه قطعا طی چند سال با خسارت های سنگینی مواجه خواهد شد و ممکن است این خسارت ها برای شرکت های بزرگ و پر بنیه یکی- دو سال خیلی بروز نکند اما در سال های بعد به مرور اثراث زیانبار خود را نشان خواهد داد.
شاعری می گوید:
سپهدار لشکر تنک دل بود/ به کار دلیران جنگ مشکل بود
طی چند سال گذشته معیار انتصاب مدیران در بسیاری از سمت های بسیار مهم و حساس و تخصصی، تجربه و تخصص و توان مدیریتی و تحولگرایی و توسعه طلبی نبود بلکه باندبازی و لابیگری و انفعال و برخی ویژگی های دیگر عامل انتصاب مدیران بوده و از این بابت خسارت های بسیار سنگین و جبران ناپذیری به کشور و ملت وارد شده است. خسارت این انتصاب های باندی آنقدر زیاد است که تا سال ها باید آنها را محاسبه کرد و کتاب ها در خصوص آن نوشت. دولت دکتر پزشکیان با شعارهایی در تراز بالای مدیریت جهانی وارد عرصه انتخابات شد و ملت به این شعارها و اهداف بلند رای دادند اما متاسفانه راست نمودن راه کجی که سال ها در کشور جریان داشته کار مشکلی است و همچنان باندبازی و لابیگری نقش مهمی در انتصاب مدیران ایفا می نماید.چاره چیست و چگونه می توان این راه کج مخرب را اصلاح نمود.
با اجرایی کردن پیشنهادهای زیر می توان کشور را در مسیر شایسته سالاری مستقر نمود و از شرایط زیانبار کنونی نجات داد:
۱- تعیین شاخص برای انتخاب مدیران.
۲- تعیین کارگروهی برای بررسی برنامه مدیران و رتبه بندی برنامه ها در وزارتخانه ها، سازمان ها و صندوق های بازنشستگی و شرکت ها و غیره.
۳- بررسی دقیق و میدانی عملکرد گذشته افراد شاخص در حوزه مورد بررسی مثلا شناسایی افراد شاخص عملگرای صاحب ایده در صنعت برق، گاز، پتروشیمی و... و بررسی افکار ایده ها و عملکرد گذشته هر یک از آنها.
۴- امتیاز دادن به عملکرد مدیریتی گذشته اشخاص مطرح شده برای هر سمت که می بایست جدولی بر اساس ۱۰ تا ۲۰ شاخص مهم تهیه شود و افرادی که گزینه می شوند و حتی افرادی که از جایی پیشنهاد نشده اند اما سوابق آنها و ایده های آنها نشان دهنده نخبگی آن در حوزه خاصی است در این جدول مورد سنجش و مقایسه قرار گیرند مثلا در جدول شاخص های زیر معیار و شاقول انتخاب باشد:
- امتیاز میزان تحولگرایی و توسعه در مسئولیت های گذشته
- امتیاز دانش و توان علمی و فنی در حوزه مد نظر
- امتیاز برنامه ها و اهداف
- امتیاز میزان علاقه، انگیزه و تعهد به خصوصی سازی واقعی شرکت یا شرکت های تحت مدیریت
- امتیاز مشورت پذیری و کار تیمی
- امتیاز شجاعت تصمیم گیری های بزرگ و مهم و توان ریسک پذیری
- سایر ویژگی های مهم
سه یا پنج نفری که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند به مقام تصمیم گیرنده جهت انتخاب یکی از سمت مد نظر معرفی شوند. ملاک و معیار امتیازات فوق باشند نه باند بازی و لابیگری و بده بستان های اقتصادی و سیاسی، لازم است بر کار کمیته فوق نظارت شود و خروجی آن نخبه ترین ها باشند. اگر غیر از این باشد مردم و نخبگان ناامید و سرخورده می شوند و کشور در مسیر افول سیر خواهد کرد.
دلسوزان باید با تمام توان ناظر و پایبند به این اهداف و چارچوب ها باشند. رسانه ها باید ناظر و مطالبه گر و تحلیل کننده صادقی برای ملت خود باشند.
۵- برنامه ریزی دقیق و همه جانبه جهت خروج دولت و سازمان ها و صندوق های بازنشستگی از مالکیت و مدیریت شرکت هایی که بخش خصوصی توان خرید سهام آنها را دارند، به هر طریق ممکن انگیزه لازم برای سرمایه گذاران ایجاد شود و دولت از شر بنگاه داری نجات یابد.
نویسنده: سید حسین میر افضلی
نگرش های انتزاعی
آدمهای هشت تا دوی بعدازظهری
بروکراتهای بی عرضه
چپاولگران لابی گر دزد
فقدان تجربه و دانش میدان
از عوامل پوسیدن ساختارهای سازمانی و فرار مغزها به خارج کشور یا مشاغل آزاد است.
در شهرستان ما متخصصان و فارغالتحصیلان دانشگاه های تاپ دولتی کاشی فروش و مصالح فروش و کامیوندار
تک ماده ای ها و تبصره آیهای مدرک زوری و پولی بر مسند ریاست ادارت
باسلام
نگات ارزنده ای بیان شده است اما تجربه ثابت کرده که هیچ گاه انتخاب مدیران بر اسا ارشیابی و شایسته سالاری انجام نمی شود و بیشتر حزبی دوست بازی رانت بازی می باشد و همین موضوع کشور را به نابودی کشانده است به یاد دارم در سالهای دور اداره کل منابع انسانی راه آهن هم چنین کارهائی کرد فرمهائی را برای ارزیابی فرستاد و کارشناسان پر کردند وقرار بود ارزیابی شود اما هیچ زمانی عملیاتی نشد
البته که نوشتن وتذکر این موارد خوب است اما لابی ها و رانت ها قویتر است متاسفانه و سازمان امور استخداممی هم هیچ نظارتی بر موضوع ندارد
وقتی برای اخذ موافقتن سازمان مدرک جعل می شود و کسی متوجه نمی شود یا بهتر بگوئیم خود را به توجه نکردن می زند کاری نمیشه کرد اصلاح ساختارهای اداری الویت اصلی کشور است که توجهی به آهن نمی شود