◄ چرا باید نفت کنار حملونقل باشد؟
یک کارشناس لجستیک گفت:واقعیت این است که درحالحاضر نه بخش نفتی حرفهای بخش حملونقل را متوجه میشود و نه برعکس. فراموش نکنیم که وقتی از حملونقل حرف میزنیم منظور تنها وزارت راهوشهرسازی نیست. بلکه از جامعه حملونقل و همه بخشهای آن در تمام سطوح حرف میزنیم. پس باید به درکی متقابل رسید. چراکه در فقدان چنین درک متقابلی است که وزارت نفت مصوبهای را صادر میکند که به ضرر بخش حملونقل و ترانزیت کشور ختم میشود.
یک کارشناس لجستیک گفت:واقعیت این است که درحالحاضر نه بخش نفتی حرفهای بخش حملونقل را متوجه میشود و نه برعکس. فراموش نکنیم که وقتی از حملونقل حرف میزنیم منظور تنها وزارت راهوشهرسازی نیست. بلکه از جامعه حملونقل و همه بخشهای آن در تمام سطوح حرف میزنیم. پس باید به درکی متقابل رسید. چراکه در فقدان چنین درک متقابلی است که وزارت نفت مصوبهای را صادر میکند که به ضرر بخش حملونقل و ترانزیت کشور ختم میشود.
به گزارش تیننیوز، بهروز فتحی با اشاره به حواشی مطرحشده پیرامون حضور وزارت نفت در شواری عالی هماهنگی حملونقل گفت: ما کشوری صاحب انرژی و سوخت هستیم و از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی درخشانی در منطقه داریم که صنعت حملونقل کشور را در کانون توسعه اقتصادی قرار میدهد. درنتیجه برای توسعه اقتصادی و صنعتی ما نیازمند این هستیم که این دو بخش نه در مقابل هم بلکه کنار هم باشند. نیازمند یک همکاری در سطوح عالی سیاستگذاری هستیم.
او تاکید کرد: واقعیت این است که درحالحاضر نه بخش نفتی حرفهای بخش حملونقل را متوجه میشود و نه برعکس. فراموش نکنیم که وقتی از حملونقل حرف میزنیم منظور تنها وزارت راهوشهرسازی نیست. بلکه از جامعه حملونقل و همه بخشهای آن در تمام سطوح حرف میزنیم. پس باید به درکی متقابل رسید. چراکه در فقدان چنین درک متقابلی است که وزارت نفت مصوبهای را صادر میکند که به ضرر بخش حملونقل و ترانزیت کشور ختم میشود.
فتحی این عدم درک متقابل را باعث عدم هماهنگی میداند و معتقد است: صنعت حملونقل دو بال دارد: ناوگان و انرژی. اگر هماهنگی میان این دو بال وجود نداشته باشد شرایط ما مانند امروز خواهد بود. مانند همین مصوبه اخیر وزارت نفت. البته که وزارت نفت به منافع خودش نگاه میکند و شاید دلایلی دارد. اما چنین تصمیماتی میتواند با حضور همه بخشها باشد. در این تصمیمگیریها میتوان بهطور مفصل بحث کرد؛ استدلال ارائه کرد تا منافع هر دو طرف دیده شود.
او افزود: این روند باعث نتیجه جمعی خواهد شد که منافع کشور را در پی خواهد داشت. درحالیکه شاید در شرایط فعلی وزارت نفت بر این عقیده باشد که در صورت منع ترانزیت سوخت کشورها مجبور به خرید سوخت از ایران شوند و این به نفع کشور خواهد بود. طرف دیگر یعنی حملونقل هم معتقد است که ترانزیت کاری است که باید انجام شود و برای این کار ناوگانی عظیم با زیرساختها و نیروی کار فراهم شده است. پس از هر سو که نگاه کنیم این هماهنگی ضروری است. درنتیجه این دو بخش باید در عالیترین سطح سیاستگذاری با هم همکاری داشته باشند.
ما از دو صنعت با دو نگاه و دو رویکرد مختلف حرف میزنیم. تمرکز وزارت نفت بر فروش سوخت است و وقتی این مهم انجام شود به بقیه موارد کاری ندارد. یکی از دلایل پیشنهاد حضور وزارت نفت در شورای عالی هماهنگی ترابری این بود که وزارت نفت بر اساس امکانات و توانمندیهایی که در لجستیک کشور وجود دارد در این مدل درآمدی خود بازنگری کند. بهعبارتدیگر نفت شریک بخش حملونقل باشد. البته این ایده بسیار خام است و نیازمند کارشناسی گسترده است. اما مدلی است که در کشورهای دیگر هم وجود دارد. فراموش نکنیم که حملونقل جز وزارت راهوشهرسازی کسی را ندارد تا در سطوح عالی مدافع منافعش باشد. پس همه باید فعالتر باشند. واقعیت این است که اگر نخواهیم وزارت نفت را وارد کنیم، نتیجه همین روند فعلی خواهد بود که تصمیمی بهتنهایی گرفته میشود و نتیجه هم معلوم است.
اما اگر هیئت دولت مصوبهای داشته باشد و وزارت نفت هم در شورای عالی هماهنگی ترابری حضور داشته باشد، بخش خصوصی و حملونقل هم حاضر باشند، میتوان همانجا تمام ابعاد را بررسی کرد و به بهترین تصمیم رسید. نگرانیهای ایجادشده قابلدرک است اما نباید ترسید. از قانون و مذاکره و همفکری حرف میزنیم. نمیتوان از واقعیت فرار کرد. بخش خصوصی باید با تمام قوا وارد میدان شود. روند سنتی باید کنار گذاشته شود و با طرح و ایده و برنامه در بالاترین سطح وارد میدان تصمیمسازی شد. درحالیکه بخش خصوصی ما در طول سالها مورد مشورت نبوده است. بلکه تنها خبردار میشود که قرار است چیزی اجرا شود. برای عبور از این وضعیت باید نترسید. به قانون برگشت و این بار قانون با مشارکت و همفکری نوشته شود. تنها در این حالت است که میتوان از تصمیمهای ناگهانی یکجانبه اجتناب کرد.