◄ رابطه وزارت اقتصاد با سازمان برنامه
عالیخانی به عنوان وزیر اقتصاد در شورای عالی برنامه و بودجه عضو بود و با دانش خود همه را تحت تاثیر قرار می داد.
رضا نیازمند از پایه گذاران سازمان مدیریت صنعتی و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بود. وی فردی کارآفرین، صنعت گر و مدیر اجرایی ایرانی بود و مروجان و پایه گذاران توسعه صنعتی در اقتصاد ایران یاد می شود. او همچنین کارخانجات متعدد نساجی و... را از ورشکستگی به سود آوری رساند.
در ادامه بخش دیگری از خاطرات او را می خوانیم:
عالیخانی به عنوان وزیر اقتصاد در شورای عالی برنامه و بودجه عضو بود و با دانش خود همه را تحت تاثیر قرار می داد. علاوه بر آن او بزرگ بین بود بقیه اعضای شورای عالی برنامه کوچک بین بودند. فقط جلوی پای خود را می دیدند آنها می خواستند مثلا نماینده کاشان را راضی کنند و راه تهران کاشان را آسفالت کنند. عالیخانی می خواست سیستم راه ها و حمل و نقل کشوری را با هم تلفیق و برنامه ریزی کند.
او همیشه به شورای عالی برنامه می گفت به چه دلیل می خواهید این کار را بکنید. به چه دلیل می خواهید آن کار را بکنید؟ آیا این کار توجیه اقتصادی دارد یا نه. چرا کارها را از کل شروع نمی کنید تا به جزء برسید؟ چرا به کارهای کوچک به هم ناپیوسته می پردازید؟ آخر هم معلوم می شد که مثلا نماینده مرم رشت گفته بود یک جاده بسازید از رشت به فلان جا و ساخت این جاده به دلیل فشار اوست. ما در وزارت اقتصاد آمدیم شهرهای صنعتی را درست کردیم. همه می خواستند کارخانه شان را در تهران یا در شهرهای بزرگ بسازند. به زودی زمین های از تهران تا کرج پر شد کارخانه. این امر موجب کم آبی در تهران شد. هوای تهران روز بروز آلوده تر می شد.
بیشتر بخوانید:
تعیین تکلیف مونتاژ سازی/ کوشش برای ساخت اتومبیل در داخل کشور
مشکلات حمل محموله های بسیار سنگین مس سرچشمه
مشکلات خرید مستقیم و حمل و نقل ماشین آلات مس سرچشمه
سیاستگذاری های اقتصادی به روایت رضا نیازمند/ خاطره ای از جلسات شورای اقتصاد
استخدام مدیرعامل آناکاندا در مس سرچشمه
بیوگرافی کوتاه دکتر رضا نیازمند
تصادف نزدیک به مرگ در مس سرچشمه
ما تاسیس کارخانه تا 120 کیلومتری تهران را ممنوع کردیم و تقاضاکنندگان صنایع جدید را به تاسیس کارخانه در «شهر صنعتی اراک» و «شهر صنعتی قزوین» سوق دادیم.
در زمان عالیخانی در برنامه اقتصادی همیشه وزارت اقتصاد پیشرو بود. به زودی سازمان برنامه در تمام جهات از عالیخانی تبعیت می کرد و هر کاری می خواست بکند اول تصویب عالیخانی را می گرفت. کم کم برنامه ها توجیه اقتصادی پیدا می کرد. ما برای هر بخش برنامه داشتیم. مثلا در بخش کشاورزی چاه عمیق زدن و سد سازی کردن باید برنامه هماهنگ داشته باشد. ما می گفتیم که گوشت ایران باید در دشت سلماس و اطراف همدان و کرمانشاه تهیه شود. در نتیجه مرکز تولید شیر و کره و لبنیات باید در این نواحی باشد.
خوزستان چون از لحاظ فصل تولید درست متضاد با اروپا است، مثلا وقتی اروپا در سرماست خوزستان هوای متعادل دارد و مناسب کشت است. در آنجا باید چیزهایی کاشت که اروپا خواهان آن است مثل توت فرنگی و مارچوبه. هاشم نراقی کشاورز مشهوری که از امریکا به ایران آمد در خوزستان توت فرنگی و مارچوبه تولید کرد و بازار آلمان را در دست گرفت به طوری که با هواپیمای بوئینگ 504 محصولات او از خوزستان مستقیما می رفت آلمان. واحدهای بزرگ کشت و صنعت را اول او شروع کرد. او بعد از جنگ بین الملل دوم از ایران به امریکا رفته بود ودر آنجا ترقی فوق العاده کرده بود واز میلیونرهای کالیفرنیا شده بود او آمد و در خوزستان زیر سد دز مشغول کشاورزی صنعتی شد.