برداشت و سوالات یک کارشناس حمل و نقل درباره مناظره دیشب
نامزدها باید بدانند که در مناظرات متقاعد کردن نامزد دیگر مهم نیست متقاعد کردن مردم مهم است.
برداشت و سوالات من درباره مناظره دیشب:
الف) راهکار سیاست خارجی مسعود پزشکیان :
۱- تلاش در جهت رفع تحریم ها،بدون تلف کردن حتی یک ساعت،
۲- هم مذاکره و هم معامله بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت
۳- داشتن گزینه های مختلف متناسب با شرایط مختلف
۴- معطل رفع تحریم نماندن و کاستن فشار آنها از طریق حمایت از اقشار آسیب پذیر و ارائه خدمات بهداشت و آموزش...
ب)راهکار سیاست خارجی سعید جلیلی:
۱- گفتگو با دست پر و مطالبه گرانه در جهت رفع تحریم ها
۲- واداشتن طرف مقابل به انجام تعهدات
۳- پشیمان کردن طرف مقابل از تحریم کردن
هر دوی این بزرگواران قطعا برای عملی کردن برنامه های خود یا پیش نویس هایی دارند یا به زودی تهیه خواهند کرد. نه داشتن پیش نویس فضیلت است نه نداشتنش فاجعه!
امر مهم تری مغفول مانده است که قصد دارم به آن بپردازم.
جهت گیری کلی هر دو نامزد تا حدودی قابل فهم است. ولی آنچه از مراحل پیشنهادی آقای جلیلی برداشت میشود سوالات جدی به دنبال دارد.
گام اول بسیار عالی است و همه نامزدها به اتفاق، مستقیم و غیر مستقیم بر آن اذعان داشته اند.
سوالات از گام دوم به بعد مطرح میشود:
- لازم است آقای جلیلی اعلام کنند در چه صورت این گام با موفقیت برداشته خواهد شد؟
- راهکارها کدامند؟ آیا برای مثال اقداماتی مانند توسعه سلاح های هسته ای، ناامن کردن تنگه هرز، انجام عملیات ایذایی و ....اینجور برنامه ها را در نظر دارند؟
- آیا راهکارهای نرم تری طراحی کرده اند؟
- خوب بود این « واداشتن به انجام تعهدات طرف مقابل » را با وضوح بیشتری بیان می کردند.
- همچنین می فرمودند که در صورت عدم تحقق آن، تا چه زمانی در این گام توقف خواهند کرد؟ و جایگزین آن چه خواهد بود؟
گام سوم نگران کنندهتر است. « پشیمان کردن طرف مقابل از تحریم ها» ، در نظر اول عنوان بسیار بسیار غرورآفرینی است ولی
- راهکارهای آن در نظام بین الملل از چه جنسی هستند؟
- آیا مدلی مشابه کشور ژاپن با پیشرفت های فنی و علمی را در نظر دارند؟
- آیا مدلی مشابه مدل صبوری و همدلی و سیاست ورزی بسیار موفق فنلاندی ها پس از جنگ جهانی دوم را در نظر دارند؟
-آیا مدل النصر بالرعب را که در داخل کشور نیز در اشل های کوچکتری با تدوین لایحه ای مثل حجاب و عفاف پیاده شده، در پیش خواهند گرفت؟
(اول ابلاغ بعد واداشتن، بعد تنبیه و پشیمان کردن!)
البته اگر با این روش ، در داخل توفیقی به دست آمده، می توان آن را توسعه داد و با نظام بین الملل هم با همان زبان صحبت کرد. ولی بعید میدانم نظام بین الملل مشابه مردم نجیب ایران باشند.
اما نکته مهم تری هم در میان است. بسیار مهم تر!
هر نامزدی حق دارد مدل و برنامه ای برای تحقق وعده ها و برنامه هایش داشته باشد. اصلا انتخابات برای همین است که این طرح ها بیان شود و در معرض داوری و انتخاب مردم به عنوان مالکان اصلی هر کشور قرار بگیرد.
نامزدها باید بدانند که در مناظرات متقاعد کردن نامزد دیگر مهم نیست. متقاعد کردن مردم مهم است. حال که با مجادله های بیهوده فرصت مناظره را در جهت متقاعد کردم مردم از دست دادید لطفا در فرصت باقی مانده به ما بگویید:
-آیا مدل داخلی واداشتن و تنبیه کردن و پشیمان کردن، را در مقابل تحریم کنندگان اجرا خواهید کرد؟ با ایجاد رعب و ناامنی و جنگ؟
- هزینه های آن را بر چه مبنایی بر مردم کشورتان تحمیل می کنید؟
- پشیمان کردن را از چه مسیری و با چه اقداماتی محقق میکنید که هم صلح آمیز باشد و هم رشد شاخص های اقتصادی و رفع فقر و تورم را در پی داشته باشد؟
برای تصمیم گیری مردم باید این تعابیر را از لفافه بیرون بیاورید.
نکته آخر اینکه آنچه هر دو نامزد تلویحا فرض گرفته اند اما از تاثیر بیان شفاف آن غفلت کرده اند، این است که جنس برخی جهت گیری ها و تصمیمات به گونه ای است که حتی رئیس جمهور منتخب باید برای آنها مجددا همه پرسی برگزار کند و با یک پشتوانه رای ۱۰- ۲۰ میلیونی ریاست جمهوری نمی توان هر تصمیمی گرفت.
از جمله در مورد همین موضوع.
رویکرد جناب جلیلی ظرفیت ایجاد و گسترش تنش و ناامنی را دارد و ممکن است عده ای جان برکف و افراد شجاع و جنگجو نیز به آن معتقد باشند ولی نمی توانند بدون تایید اکثریت قاطع مردم آن را در پیش بگیرند.
در چنین بهره برداری از رای مردم، نوعی عدم صداقت وجود دارد گویی خود واقفند که اگر واضح تر حرف بزنند ممکن است ریزش رای قابل ملاحظه ای داشته باشند و که این هم بسیار خطرناک است. انشالله که این طور نیست. لذا لازم است صادقانه روشنگری بفرمایند که دقیقا چه در سر دارند؟
النصر بالرعب را خیلی خوب امدید!!