زنگ خطر برای شرکتهای کشتیرانی
نوسانات قیمت نفت همواره بر بازارهای مختلف در اقتصاد جهانی تاثیر گذار است. این تاثیر در برخی از بازارها مثبت و بر برخی دیگر منفی است. اما آنچه ما در این نوشتار قصد داریم به آن بپردازیم، اثر کاهش قیمت طلای سیاه بهعنوان مواد اولیه تولید کالاها، بر صنعت کشتیرانی است.
نوسانات قیمت نفت همواره بر بازارهای مختلف در اقتصاد جهانی تاثیر گذار است. این تاثیر در برخی از بازارها مثبت و بر برخی دیگر منفی است. اما آنچه ما در این نوشتار قصد داریم به آن بپردازیم، اثر کاهش قیمت طلای سیاه بهعنوان مواد اولیه تولید کالاها، بر صنعت کشتیرانی است.
به گزارش دنیای اقتصاد، همواره تصور بر این است که کاهش قیمت جهانی نفت خام خبر خوبی برای شرکتهای کشتیرانی جهان است. این امر در کوتاهمدت صادق است، اما تکیه بر اینکه اثر کاهش قیمت جهانی نفت بر کل بازار کشتیرانی و سوددهی این شرکتها در بلندمدت مثبت است ، امری ناصحیح است. تقاضا برای خدمات حمل و نقل بالاخص حملونقل دریایی و خدمات کشتیرانی، همواره تقاضایی مشتق شده است، زیرا تا نیاز به جابهجایی کالاها در سطح جهان نباشد، تقاضایی هم برای خدمات حملونقل و کشتیرانی وجود نخواهد داشت.
عمده تقاضای کشتیرانی از سوی کشورهای صنعتی و عمدتا دارای تکنولوژی صورت میگیرد. بخشی از این تقاضا برای واردات نفت خام بهعنوان ماده اولیه تولید کالاهای مختلف صنعتی و بخشی دیگر از تقاضا هم برای حملونقل کالاهای ساخته شده در این کشورها به مقاصد صادراتی است که در مجموع تقاضا برای خدمات کشتیرانی و جابهجایی کالا را در سطح جهان ایجاد میکند. زمانیکه قیمت جهانی نفت خام کاهش مییابد باعث کاهش هزینه سوخت کشتیها میشود و انگیزه مالکان کشتی را برای حرکت در مسیرهای طولانی افزایش و در کوتاهمدت بازدهی کشتیها را از طریق کاهش هزینه سوخت و از طرف دیگر حرکت در مسیرهای طولانی تر و صرفههای ناشی از مقیاس به دلیل ارزانی سوخت بالا میبرد. اما این امر در کوتاهمدت صادق است و در بلند مدت کاهش قیمت جهانی نفت خام باعث کاهش تقاضا برای خدمات کشتیرانی میشود چرا که با کاهش قیمت جهانی نفت خام دو اتفاق رخ میدهد:
اول) کشورهای صنعتی نیازمند واردات منابع طبیعی به خصوص نفت خام برای استفاده در فرآیند تولیدات کالاها هستند، زمانیکهقیمت نفت کاهش مییابد، این دسته از کشورها میزان تقاضای خود را برای خرید نفت بهطور موقت افزایش میدهند، بخشی از نفت خریداری شده صرف امور تولیدی شده و بخشی دیگر هم بهعنوان ذخایر استراتژیک نگهداری میشود که موقتا تقاضای کشتیرانی را افزایش میدهد. اما پس از مدتی با افزایش ذخایر استراتژیک از یکسو و ایجاد مازاد تولید از سوی دیگر، این کشورها تقاضای خود را برای خرید نفت کاهش خواهند داد و در نتیجه تقاضا برای خدمات کشتیرانی نیز کاهش خواهد یافت.
دوم) کشورهای صادرکننده نفت خام که عمدتا غیر صنعتی و اکثرا اقتصادی تک محصولی دارند، نیازمند واردات کالاهای واسطهای و مصرفی بادوام و بی دوام از کشورهای صنعتی هستند. اما زمانیکه قیمت نفت کاهش مییابد، با کاهش درآمد ارزی این اقتصادهای تک محصولی تقاضای آنها برای واردات کالاهای صنعتی ساخته شده در کشورهای صنعتی کاهش مییابد و با این کاهش، تقاضا برای حمل و نقل صادراتی از سوی کشورهای صنعتی نیز کاهش خواهد یافت.
در واقع کاهش قیمت نفت در فرآیند زنجیره تامین کالا باعث پایین آمدن درآمد ارزی کشورهای صادرکننده نفت و در نتیجه کاهش تقاضای واردات انواع کالاهای صنعتی بادوام و بی دوام میشود که موجب ایجاد مازاد تولید ( مازاد موجودی انبار) در کشورهای واردکننده نفت میشود . با کاهش تقاضای صادرات و واردات کالاها، تقاضا برای خدمات حملونقل، بالاخص خدمات حمل و نقل دریایی و کشتیرانی در سطح جهان در بلندمدت کاهش خواهد یافت. این امر باعث زیان و غیر اقتصادی شدن حرکت خطوط کشتیرانی در مسیرهای کوتاه میشود. همین امر باعث شده امروزه شاهد ادغام شرکتهای کشتیرانی در سطح جهان باشیم. زیرا با ادغام، این شرکتها میتوانند سهم خود را از بازار افزایش دهند و بهطور موقت زیاندهی خود را کاهش و میزان بازدهی را از طریق ایجاد صرفههای ناشی از مقیاس افزایش دهند.
آرش محمدزاده شکوری/ تحلیلگر اقتصادی