مردم از شوراهای شهر چه میخواهند؟
وزیر راه و شهرسازی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با یادآوری اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا تاکید کرده است که اگرچه انتخابات ریاستجمهوری از منظر توسعه و امنیت ملی دارای اهمیت بالایی است اما این موضوع به مفهوم کم اهمیت بودن انتخابات شوراهای شهر و روستا نیست چراکه شهروندان آسایش و کیفیت زندگی را در شهر و روستای خود لمس میکنند.
عباس آخوندی در این نوشتار کوتاه به دو نکته مهم درخصوص اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا اشاره کرده و در قالب آن توضیح داده که مردم از شوراهای شهر خود چه باید بخواهند. در این یادداشت آمده است: «انتخابات شوراهای شهر در ایران به شدت تحتتاثیر انتخابات بهشدت سیاسی ریاست جمهوری قرار گرفته است. بی تردید، انتخابات ریاستجمهوری از منظر توسعه و امنیت ملی تاثیر بی بدیلی دارد. لکن این موضوع به مفهوم کم اهمیت بودن انتخابات شوراهای شهر نیست. مردم، نهایتا آسایش و کیفیت زندگی را در شهر و روستای خود لمس میکنند. آنچه سرزندگی و مطبوع بودن را به زندگی انسانها هدیه میکند، محیط شهری است. قابلیت زندگی، ترافیک و حرکت روان، امنیت اجتماعی، خدمات مناسب، دسترسی به آموزش و بهداشت با کیفیت، معماری زیبا و فضاهای شهری و عمومی چشم نواز را باید در شهرها جستوجو کرد.»
وزیر راه و شهرسازی در بخش دوم این یادداشت عنوان کرده برای داشتن یک شهر خوب ایرانی باید به دو نکته توجه داشت. نکته اول آنکه بدانیم شهرها سازمان اجتماعی اند. این مدیران شهری، شهرها را به مجموعه ای از خشت و سنگ تبدیل کرده اند. ما شهری میخواهیم که در آن بتوانیم باهم صحبت کنیم، حرف بزنیم، خوشی هامان را با هم تقسیم کنیم و دردهایمان را تسلی ببخشیم. ما فضای عمومی میخواهیم. جایی که چشم تو چشم همدیگر را ببینیم و باهم گفت وگو کنیم. ما انسانیم. انسانها در هم نفسی با همدیگر زنده اند. ما محله میخواهیم، جایی که انسانها همدیگر را بشناسند و در خوشی و ناراحتی کنار هم باشند.
به گفته عباس آخوندی نکته دوم تصوری است که ما از حکمروایی شهری داریم. به گفته علمای فن، شهرها نهآنقدر کوچکند که تصمیمهایی که حاکمان آنها میگیرند، بر سطح ملی اثر نداشته باشد و نه آنقدر بزرگند که حاکمان مرکزی بخواهند برای آنها تصمیم بگیرند. بنابراین نیاز به مدلی داریم که حاکمان شهرها هم به مردم خودشان و ساکنان شهرها پاسخگوباشند و هم از حیثی که تصمیمهایشان آثار ملی دارد به دولت مرکزی نیز پاسخگو باشند.
در ادامه این یادداشت آمده است: آنچه که ما در حالحاضر با آن روبه رو هستیم، پاسخگو نبودن برخی شهردارها به هردو است. ما در حالحاضر، با بحران پاسخگویی در برخی مدیریتهای شهری مواجهیم. مدل بارز آن، شهرداری تهران است که نه به شورای شهر پاسخ میدهد و نه به دولت مرکزی و یک سیستم خودمختاری را به وجود آورده است. نتیجه آن را همه می بینیم. شکل گیری شهری که همه از آن گله مند هستند.
او در پایان به یک نکته مهم دیگر درباره انتقادات وارده به مجموعه مدیریت شهری پایتخت اشاره کرده و نوشته است: البته همینجا لازم است که یک نکته را توضیح دهم. انتقادی که ما از مدیریت شهری میکنیم، به هیچوجه به کارمندان، کارکنان و کارگران زحمتکش و شریف شهرداریها بازنمیگردد. آنها تمام تلاش خود را برای فراهم کردن یک شهر تمیز و مرتب برای ما میکنند. انتقاد ما به حاکمیت شهرداری تهران و برخی شهرداریهای بزرگ است که حقوق مردم را تبدیل به مال التجاره کرده اند و در نتیجه با شهر فروشی، شهرها را به محیطی خشن و تلخ تبدیل کرده اند.
پس انتخابات شوراها را در کنار انتخابات ریاستجمهوری فراموش نکنیم و دیگر اینکه نامزدهای شوراها نیز شایسته است از یکسوی به درک درستی از حکمروایی شهری برسند به نحوی که بتوانند شهرداران را پاسخگو کنند و از سوی دیگر در کنار فعالیتهای عمرانی که پیگیری میکنند، قابلیت و کیفیت زندگی و فضاهای گفتوگوی عمومی را در شهرشان بهوجود آورند. در نهایت این فضاهای عمومی در شکلهای مختلف هستند که گردشگر را به سمت شهرها جلب میکنند.