بازدید سایت : ۶۹۳۳۳

◄ دیدگاه کارشناسان حمل و نقل در مورد حذف یارانه سوخت / بخش نخست

|

تین نیوز | نیاز به برقراری ارتباط دو سویه بین اعضای شبکه‌ها‌ی اجتماعی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و مخاطبان "تین ‌نیوز" و همچنین انعکاس بیشتر دیدگاه‌ها و نیز دریافت نظرات افراد بیشتر و در نهایت رسیدن به هدف مشترک فعالان حوزه حمل و نقل که چیزی جز ارتقای وضعیت این بخش نیست، موجب شد صفحه‌ای جدید در تین نیوز با نام "نگاه شما در شبکه‌های دیگر" راه اندازی شود که فرصتی جدید برای جمع آوری دیدگاه‌های نو و خلاقانه در این بخش خواهد بود.
با این هدف، مباحث مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی، در این صفحه، بازنشر و دیدگاه‌های جدید نیز به این مطلب اضافه می‌شود.
بدین ترتیب این امکان برای بخشی از مخاطبان "تین نیوز" که در شبکه‌های اجتماعی عضو نبوده و اطلاعات حمل و نقلی مورد نیاز خود را از طریق "تین نیوز" به دست می‌آورند نیز فراهم می‌شود که دیدگاه خود را در زیر مطلب منعکس کنند تا با گفت و گو و مباحثه بیشتر، قدمی‌دیگر در جهت حل مشکلات و تقویت جایگاه حمل و نقل کشور برداشته شود.

در بخشی دیگر از گزارش مربوط به "نگاه شما در شبکه‌های اجتماعی"، موضوع زیر که توسط " مجید" در اتاق فکر حمل و نقل در شبکه اجتماعی " لینکدین " مطرح شده است به همراه دیدگاه‌های شما در این مورد بازنشر می‌شود: 
آزاد سازی نرخ حامل های انرژی و نقش آن در حوزه حمل و نقل
موضوع نرخ حامل‌های انرژی و نقش آن در ایجاد تعادل در سیستم حمل و نقل و به کارگیری تکتولوژی‌ها و شیوه‌هایی که دارای پتانسیل بالایی برای صرفه جویی در مصرف انرژی هستند از مقولاتی است که مورد توجه غالب متخصصین بخش و حتی سیاست گذاران اقتصادی کشور می‌باشد. اینکه یکی از معضلات ما در بخش حمل و نقل تزریق سوخت یارانه ای به زیربخش‌ها به صورت ناعادلانه می‌باشد شکی نیست و همگی بر این مسئله توافق دارند. مثلا در حوزه ریلی(شهری و برون شهری) اصولا یکی از دلایل عدم فضای رقابتی ریل و جاده همین مسئله می‌باشد. اینکه بخش جاده ای چند برابر بخش ریلی مصرف انرژی دارد بر کسی پوشیده نیست. البته ممکن است در بخش جاده ای هم با این نظر امروز کاملا موافق نباشند چرا که به کارگیری تکنولوژی‌های جدید در عرصه وسائط نقلیه و ارتقاء کیفیت جاده‌ها ممکن است این فرضیه را تا حدودی مخدوش نماید اما همچنان بعنوان یک مسئله مهم پابرجاست. در بخش شهری سالیانه میلیاردها تومان یارانه سوخت به وسائط نقلیه شخصی پرداخت می‌شود برای اینکه معابر را تنگتر و ترافیک را گسترش دهیم. به عبارتی سوخت ارزان مشوق استفاده از خودرو شخصی می‌باشد و خودرو هم بزرگراه و معابر جدید لازم دارد. این دور باطل ناشی از چیست؟ از طرفی باید پذیرفت که آزاد سازی نرخ حامل‌های انرژی یک مسئله صرف بخش حمل و نقل نیست و تمامی‌زیربخش‌های اقتصادی را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و همین امر باعث می‌گردد تا قانون گذاران و متولیان امر در این خصوص با احتیاط بیشتری عمل نمایند. 

سیدمرتضی نظر داده است:
به طور كلی یارانه باید به فعالیتی پرداخت شود كه مطابق اصول اقتصادی و اجتماعی رونق دادن به آن فعالیت مفید تلقی شود ولی مصرف سوخت اصلا و فی نفسه مفید نیست و ارزان بودن سوخت باعث بالا رفتن مصرف آن در كشور و عوارض بسیار متعدد و پیچیده ای شده است.
در گذشته فكر می‌شد ارزان نمودن سوخت باعث كاهش قیمت نهاده‌های تولید و تجارت در كشور می‌شود و در نتیجه اقتصاد كشور رونق پیدا می‌كند ولی امروزه این تفكر منسوخ شده است و عوارض این روش یعنی كاهش صوری قیمت تولید و تجارت عیان شده است.
در میان حامل‌های انرژی، مصرف فرآورده‌های فسیلی به دلیل پایان پذیری و به دلیل عوارضی همچون آلایندگی اهمیت بیشتری دارند.
در میان فرآورده‌های فسیلی، فرآورده‌های مایع به دلیل چگالی بالای انرژی در واحد حجم و امكان استفاده از نفت در تولید دیگر مواد دارای ارزش تجاری بالای بین المللی هستند و هر لیتر بنزین یا گازوئیل در بازار حدود یك دلار قیمت دارند ولی هر مترمكعب گاز با وجود ارزش انرژی تقریبا معادل كمتر از یك سوم آن قیمت دارد بنابراین مصرف سوختهای مایع فرصت ارزآوری كشور را هدر می‌دهند.
در میان مصرف كنندگان فرآورده‌های فسیلی مایع، بخش حمل و نقل (بخوانید حمل ونقل جاده‌ای درون و برون شهری) سهم نخست و غالب یعنی بیش از 50 درصد را در كشور ما دارد.
بدیهی است كه مردم و صنایع و حمل و نقل بلكه تمام اقتصاد كشور ما به تناسب یارانه هنگفت و انبوه كه سالهای طولانی به سوخت تعلق گرفته است از شكل هنجار خارج شده است و شدت مصرف انرژی در كشور بسیار بالاست (بهره وری اندك انرژی به تناسب تولیدات اقتصادی) و در بخش حمل و نقل كشور ما حمل بار ریلی كه مصرف اندك انرژی دارد سهم اندكی دارد و استفاده از سواری در حمل و نقل مسافری بخاطر رفاه بالاتر علیرغم مصرف سوخت بالا رونق گرفته است.
اگر افزایش ناگهانی قیمت انرژی به دلایل واهمه از تورم فوق العاده و آثار منفی آن مقدور نمی‌شود باید از سویی افزایش قیمت تدریجی سوخت (بیش از نرخ تورم سالانه) در دستور كار باشد و از سویی تورم ناشی از آن مدیریت شود و از تاثیر روانی آن كاسته شود ازسوی دیگر باید روشها و فعالیتهای بهره ور تحت حمایت مالی قرار گیرند مثلا مطابق لایحه بودجه سال آینده به طرحهای سرمایه گذاری موضوع كاهش مصرف سوخت كمك شود كه این موضوع مدنظر مدیرعامل راه آهن می‌باشد.

شاهرخ نظر داده است:
 بحث "واقعی" شدن قیمت سوخت از زمان آقای‌هاشمی‌ هم مطرح بود و بنا بود هرسال قیمت بنزین بیش از نرخ تورم افزایش پیدا کند و چند سالی هم به همین منوال گذشت و سپس اگر اشتباه نکنم به درخواست مجلس متوقف شد و سپس در بحث هدفمندی یارانه‌ها مجددا همان بحث‌ها مطرح شد. خلاصه اینکه اصل موضوع سالهاست که مطرح است و حقیقتی هست که باید بپذیریم.
در سالهای اوایل دهه 70 هم عمده خودروهای کشور پیکان بود و مباحثی مطرح می‌شد درخصوص اینکه هزینه جایگزینی آن میزان خودرو د رآن زمان با مدلهای کم مصرفتر، به صرفه تر از دادن یارانه برای مصرف بیش از نیاز بنزین است.
اکنون جناب زنگنه وزیر نفت استدلال مشابهی رو مطرح کرده اند مبنی بر اینکه اگر بناست سوخت به قیمت واقعی عرضه شود باید تعرفه واردات خودرو آزاد شود. این موضوعی بود که جناب دکتر صمیمی ‌مطرح کردند.
پاسخ بنده به نظر جناب زنگنه این بود که خودروهای داخلی درحال حاضر آنطور که گمان می‌شود، آنقدرها هم بالا نیست. دلیل بنده هم این است که خودروهای خانواده 206 و پرایدهای نسل جدید و تیبا از منظر مصرف سوخت فاصله آنچنانی ای با مصرف خودروهایی نظیر تویوتا یاریس ندارند. همچنین مصرف خودروهای خانواده سمند اگرچه فراتر از همتایان جهانیشان است، اما همانند آنچه که پیکان کاربراتوری در مقایسه با خودروهای زمان خودش در دهه 80 میلادی بود، نیست و بیشتر بودن مصرف این خودروها هم اندک است و هم قابل مرتفع شدن است.
حال در اینجا بحث آزاد سازی قیمت سوخت خودروها با نقشه راه صنعت خودروی کشور گره می‌خورد که اگر دوستان موافق باشند بحث رو به پیش ببریم.

مجید نظر داده است:
 اینکه ارتقاء کیفی صنعت خودرو می‌تواند در کاهش مصرف سوخت و کاهش آلاینده‌ها و البته افزایش رغبت استقاده کنندگان از خودرو شخصی موثر باشد شکی نیست. البته بنده دقیقا متوجه نظر وزیر محترم نفت نشدم و اینکه رابطه ازادسازی واردات خودرو اینجا چه تاثیری دارد. شاید منظور این است که وقتی نرخ سوخت افزایش یابد مردم بتوانند از خودروهای کم مصرف و استاندارد خارجی استفاده کنند تا تبعات ناشی از افزایش نرخ کاهش یابد که در اینصورت توضیحات شما در مورد وضعیت انواع خودروهای تولیدی داخل کشور موضوع را روشنتر می‌کند. اما نکته مهم اینکه در کشورهای اروپایی و امریکایی که معمولا خودروهای روز استفاده می‌شود همچنان عامل نرخ سوخت بسیار تعیین کننده است و مردم دراستفاده از خودروی شخصی با احتیاط بیشتری عمل می‌کنند. این در حالیست که نسبت هزینه سوخت مصرفی در سبد درآمدی خانوارهای کشورهای موصوف چندان بالا نیست در حالیکه با آزادسازی نرخ سوخت در حد قیمت‌های جهانی نسبت مذکور برای خانواده‌های ایرانی قطعا به مراتب بیشتر خواهد بود و این یعنی اینکه اثرات قابل توجهی بر میزان استفاده از خودرو شخصی خواهد گذاشت. اما در بخش حمل و نقل ما بایستی قائدتا بدنبال شیوه ای باشیم که ضمن محدود کردن خودرو شخصی توجه به بخش حمل و نقل عمومی ‌بیشتر گردد یا به عبارتی سرمایه گذاری در حمل و نقل عمومی‌بویژه بخش ریلی آن را از محل تفاوت‌های نرخ سوخت افزایش دهیم. فکر کنم باید پیرامون این مسئله هم بحث شود که راهی برای جهت دادن منابع حاصل از افزایش احتمالی نرخ سوخت به سمت حمل و نقل عمومی ‌پیدا شود تا از آن در مسیرهای ناکارا نظیر پل صدر یا یارانه نقدی به مردم استفاده نشود.

بهیار نظر داده  است:
بحث واقعی‌سازی قمیت حامل‌های انرژی و حذف یارانه آن به منظور کنترل مصرف بی‌رویه آن همچنانکه جناب ظهراب‌زاده مرقوم فرمودند سالهاست ادامه دارد و کار کارشناسی زیادی هم انجام شده و مصوبات زیادی هم وضع شده است. اصراف در مصرف انرژی که تبعات زیست‌محیطی فراوانی دارد فقط به سوخت‌های فسیلی برنمی‌گردد. آب و برق و ... را نیز شامل می‌شود چون پرداخت یارانه این تأثیر مخرب را دارد. امروز اگر یک سکه 200 تومانی روی زمین افتاده باشد اکثریت جامعه ما زحمت برداشتن آن را از زمین به خود نمی‌دهند. پس اگر گازوییل لیتری 150 تومان را روی زمین بریزی همانقدر احساس گناه می‌کنی که 200 تومانی را برنداشتید. متأسفانه مشکل مصوبات در کشور ما عدم تداوم آن تا رسیدن به نتیجه و تعطیلی اجرای آن‌ها با تغییر مسئولین و اعمال سلیقه‌ی آن‌ها است نه صرفه و صلاح جامعه. واقعی‌سازی قیمت سوخت و همزمان سرمایه‌گذاری مناسب در حمل و نقل عمومی‌با کمترین آلایندگی (ریلی و خودروهای عمومی‌با تکنولوژی روز) باعث می‌شود تا متقاضی سفر (بار یا مسافر) با توجه به هزینه تمام شده جابجایی از مبدا تا مقصد روش ارزانتر را انتخاب کند. در حال حاضر هزینه تمام شده جابجایی ترکیبی افراد در اکثر مسیرها از مبدا تا مقصد (در تا در) با قیمت فعلی سوخت با وسیله شخصی به مراتب کمتر از استفاده از وسایل عمومی‌است حتی تا مسافت‌های 1000 کیلومتر. بار هم همینطور است به جای سوق دادن ما به سمت ریل به جاده سوق می‌دهد. به نظر من بایستی قیمت حامل‌های انرژی به همان روش مصوب شده در سال‌های دهه‌ی 70 طی 5 تا 10 سال واقعی شود و این مصوبه به گونه‌ای باشد که هیچ رئیس جمهوری اجازه لغو آن را نداشته باشند و اگر امیدوار باشیم دولت جدید 8 سال حاکم باشد در همین دوران با اعمال کمی‌ شجاعت یارانه سوخت حذف شود.

شاهرخ نظر داده است:
 ارتقاء کیفی صنعت خودرو قطعاً می‌تواند در کاهش مصرف سوخت و نیز آلاینده‌ها و رضایت مشتریان موثر باشد و متاسفانه خودروسازان در این زمینه آن میزان همتی که باید رو به کار نمی‌گیرند. این مساله برای حال حاضر کشور وجود دارد و قابل انکار نیست. اما آنچه محل مناقشه است میزان تاثیر گذاری آن است. و همچنین وظیفه سایر بخشها که ندید گرفته می‌شود. خودروسازی کشور دچار اینرسی فراوانی است و اگرچه روند رو به رشدی دارد، اما سرعت حرکت آن کند است و باید تسریع شود.
حال اگر عوامل بیشتر بودن مصرف سوخت در کشور رو فهرست کنیم، می‌تواند شامل موارد زیر باشد:
یک- سهم کمتر حمل و نقل عمومی‌در مقایسه با حمل و نقل شخصی هم در سفرهای درون شهری و هم در سفرهای برون شهری

دو- مصرف بیشتر خودروهای موجود در کشور: که همانطور که عرض شد بخش قابل توجهی از خودروهای موجود در کشور که از خانواده 405 و سمند هستند که مصرفشان در مقایسه با همنوعانشون در دنیا بیشتر است. اما این بیشتر بودن به میزان چند برابر نیست. بلکه حدودا 20 تا 30 درصد پرمصرفتر هستند

سه - الگوی رانندگی که جناب دکتر جعفر پور هم به آن به آن اشاره کردند

چهار- تعمیر و نگهداری ناقض و نادرست خودروها پس از خروج از کارخانه که این مورد رو جناب دکتر جعفر پور هم اشاره کردند و هم برای خودروهای داخلی و هم خودروهای وارداتی صادق است

و حتما موارد دیگری هم هست که از قلم افتاده است.
اما در این میان تاثیرگذارترین مورد همان مورد اول است و تغییر مد به حمل و نقل عمومی‌ چاره کار است. البته "کمّی" سازی تاثیر هر یک از این موارد نیازمند کار مطالعاتی است اما حسابهای سرانگشتی هم نشان می‌دهد که تغیر مد به عمومی‌بیشترین تاثیر را خواهد داشت. مثلا در همین تهران طبق هدفگذاری طرح جامع حمل و نقل سهم سفر خودروهای شخصی باید حدودا نصف شود. خب این یعنی مجموع مصرف سوخت خودروهای شخصی هم نصف می‌شود. حالا بجای این کار فرض کنیم هرچه سمند و 405 هست جمع شود و بجایش تویوتا کرولا بدهیم. که مثلا 20 درصد مصرف سوختش کمتر است. 206‌ها و پرایدها رو کاری نداشته باشیم. خب اگر نصف خودروهای تهران سمند و 405 باشد و همه شان بشود کرولا با 20 درصد مصرف سوخت کمتر در کل می‌شود 12-13 درصد کاهش مصرف سوخت. حال این را مقایسه کنیم با کاهش 100 درصدی ناشی از تغییر مد به حمل و نقل عمومی. خلاصه اینکه پاشنه آشیل مصرف سوخت کشور در حال حاضر نه فن آوری، بلکه سهم سفر است.
حال برگردیم به موضوع رفاه و راحتی مردم. در وضعیت فعلی اگر مطابق نظر وزیر نفت فرضا! بجای سمند بهینه شده که مصرفش حدودا 20 درصد بیشتر از تویوتا کرولا است، به افرادی که قرار است از آن سمندها بخرند، تویوتا کرولا بدهیم باعث شده ایم 20 درصد هزینه سوختشان را کاهش دهیم. برای دارندگان 206 و تیبا هم که فرقی نخواهد کرد چون مصرف خودروهایشان در محدوده نرم جهانی است. اما اگر بجای این کار، اقدامی‌انجام شود که مردم بتوانند به حمل و نقل عمومی‌مناسب در تمامی‌پهنه تهران به عنوان مثال، دسترسی داشته باشند به صورتی که برای سفرهای روزانه منزل به محل کار اصلا از خودروی شخصی استفاده نکنند، در این صورت صرفه جویی هزینه ای آنها بسیار بیشتر خواهد بود.
همچنین پیشنهاد می‌کنم به جای مقایسه سبد هزینه خانوار ایرانی با همتای اروپایی و آمریکایی، این مقایسه رو با ترکیه انجام دهیم چون شباهتهای زیرساختی بیشتری از منظر سطح درآمد و تولید ملی و راندمان و بهره وری نیروی کار وجود دارد.
راستش من نمی‌دانم که چرا ما (مقصود جامعه به صورت عام است) خودمان را محق می‌دانیم که سطح رفاهمان را با کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی مقایسه کنیم؟ مگر ما مردم ایران چه کار خارق العاده ای انجام داده ایم که الان توقع رفاه آن کشورها را داشته باشیم؟ حقیقت این است که از بابت تولید ملی، ما در سطح متوسطی قرار داریم و بیشتر آن هم از صادرات نفت خام است ! اگر سهم نفت خام رو از تولید ملیمان حذف کنیم شاید جی دی پی مان به کمتر از نصف کاهش پپدا کند. حال باز هم محق هستیم توقع سطح رفاه کشورهای پیشرفته را داشته باشیم؟
البته در عالم واقع نه یک شبه می‌توانیم مشکلات فرهنگی و تولیدی و ... کشور که قدمت معضلات آن به بیش از یک قرن میرسد را حل کنیم و نه اینکه افزایش قیمت سوخت به یکباره به قیمت جهانی منطقی است. منطقی ترین راهش شاید همانی باشد که در دولت اقای‌هاشمی‌داشت اجرا می‌شد. افزایش پلکانی قیمت سوخت بیشتر از میزان تورم طی چندین سال. البته به شرطی که تورم هم خودش روند کاهشی داشته باشد و همزمان خودروسازی به سمت بهینه تر کردن تولیداتش حرکت کند، وزارت نفت به سمت تولید سوختهای بهتر حرکت کند، نهادهای سیاستگذار و مجری در بخش حمل و نقل، زیرساختهای حمل و نقل عمومی‌را فراهم کنند. دراین صورت در افق چند ساله مشکلات مرتفع خواهد شد.
اما اگر متولیان حمل و نقل در پی توسعه زیرساختهای حمل و نقل شخصی آن هم برای استفاده رایگان باشند، وزارت نفت بجای انجام وظیفه خودش توپ را در زمین خودروساز بیندازد، خودروساز هم به حداقل بهبود بسنده کند، تورم کشور هم به راه خودش ادامه دهد، میشود بدتر از انچه که امروز شاهدیم که البته امیدواریم اینطور نشود و ظاهرا هم در دولت جدید تدبیر جانشین "......" دولت قبلی شده است.

پ.ن: این توپ را به زمین دیگری انداختن وزارت نفت خیلی شبیه اقدام پلیس است که بجای اینکه به وظیفه اش در خصوص اعمال قوانین بپردازد تمام تمرکزش شده ایمنی خودرو در حالیکه اصلا وظیفه پلیس ایمنی خودرو نیست. در این خصوص قصد دارم تاپیکی جداگانه رو آغاز کنم تا به بررسی اینکه چه قدر از این 20 هزار کشته سالانه ( سال گذشته) بر گردن خودروسازان و چه قدرش بر گردن پلیس است بحث کنیم.

مهرداد نظر داده است:
نظر من همان چیزی است که در لینک زیر نوشته ام و متاسفانه فرصت ارائه مطالب جدیدتر نیست. البته من احتمالا در یک مصاحبه تلویزیونی امروز این نظر را مطرح خواهم کرد تا ببینیم بازخورد آن چه می‌شود
http://www.ttic.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=2436:قیمت-بنزین-باید-حدود-7-هزار-تومان-و-گازوئیل-لیتری-6-هزار-تومان-شود

باقر نظر داده است:
آیا تحقیق و یا گزارش جدیدی در خصوص تاثیر سناریوهای مختلف (سطوح مختلف افزایش قیمت حامل‌های انرژی) برای اجرای فاز دوم لایحه هدفمندی یارانه‌ها بر درآمدها/هزینه‌های حمل و نقل جاده ای و ریلی انجام شده و در دسترس می‌باشد؟

سیدمرتضی نظر داده است:
هدفمندی یارانه‌ها به صورت افزایش قیمت سوخت و نزدیك شدن قیمت آن به ارزش واقعی سوخت مدنظر است و یكی از آثار مهم و گسترده این موضوع در هر بخش منجمله بخش حمل و نقل آن است كه بخشی از هزینه‌های پنهان حمل ونقل آشكار می‌شود به بیان دیگر بخشی از هزینه‌های خارجی حمل ونقل (اكسترنال كاست) تبدیل به هزینه‌های داخلی (اینترنال كاست) می‌شود و اهمیت این موضوع در شكل دادن به الگوی مصرف توسط عموم مردم و همچنین وضعیت سرمایه گذاریهای غیردولتی می‌باشد در باره شكل دادن به الگوی مصرف بحث شد و در باره وضعیت سرمایه گذاری باید اضافه نمود كه آشكار شدن هزینه‌های انرژی در بازار مالی باعث افزایش جذابیت سرمایه گذاری در روشها و پروژه‌های مرتبط با صرفه جویی انرژی می‌شود و بالعكس كاهش جذابیت سرمایه گذاری در پروژه‌های با مصرف انرژی بالا را در پی دارد بنابراین در بخش حمل و نقل انتظار می‌رود با هدفمندی یارانه‌ها جذابیت سرمایه گذاری در پروژه‌های مرتبط با حمل و نقل عمومی‌به ویژه حمل و نقل ریلی افزایش یابد.

ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.