◄ رشد 223 درصدی هزینه بلیت قطارهای ترنست «رجا»
ترنستهای رجا با ارز 4200 تومانی هم توجیه سیر ندارند، این درحالیکه به ما ارز نیمایی اختصاص دادهاند.
به گفته رییس هیئتمدیره شرکت حملونقل ریلی «رجا»، بر اساس نتایج بررسی عوامل منتهی به هزینهکرد بلیت قطارهای این شرکت در 7 ماهه اخیر، هزینه قطارهای معمولی در این 7 ماه 151 درصد رشد و در ترنستها هم 223 درصد افزایش یافته است.
بیشتر بخوانید:
به گزارش تیننیوز، رییس هیئت مدیره شرکت «رجا» با اعلام این مطلب به خبرنگار ما گفت: ترنستهای «رجا» با ارز 4200 تومانی هم توجیه سیر ندارند، این درحالی است که به ما ارز قیمتگذاری شده در سامانه نیما اختصاص دادهاند. نکته مهم در این زمینه این است که ترنستهای ما تنها قطارهای خودکششی ایران در بخش غیرحومهای هستند و با این اوصاف بهای توقف این نوع ناوگان را چه کسی میپردازد؟
علیرضا محمودی ادامه داد: ترنستها سال 84 یعنی در دوران حاکمیتی «رجا» وارد ایران شدند و تنها شرکتی هم که این نوع قطار را در اختیار دارد شرکت «رجا» است.
محمودی درباره مقایسه هزینه تمامشده قطارهای تندروی در دنیا و ایران گفت: هزینه ترنستها در دنیا به ازای هر نفر در هر 100 کیلومتر، 14 یورو است اما در ایران چون هزینهها به شکل ریالی است و دستمزدها هم کم است، سیر این قطارها بین 8 تا 9 یورو هزینه دارد که با این شرایط، قیمت تمامشده سیر تهران-مشهد به 72 یورو میرسد و بهای تمام شده بلیت نیز حدود 600 تا 700 هزار تومان میشود درحالیکه قیمت بلیتها 80 هزار تومان است.
او ادامه داد: قطعات این قطارها مدرن است و هزینه تعمیراتشان بالا است و تا سطحی امکان تعمیر داخلی وجود دارد.
محمودی افزود: نگهداری این قطارها در «رجا» با همکاری دو شرکت فنی دارای نیروی متخصص انجام میشود. توجه داشته باشید در ترنستها بین 60 تا 65 درصد هزینهها ارزی است و در واگنهای معمولی هم این رقم به 40 درصد میرسد.
قیمتگذاری بلیت قطارهای مسافری تکلیفی است
این مقام مسئول در شرکت «رجا» تصریح کرد: بخش اصلی درآمد شرکتهای ریلی مسافری از محل فروش بلیت است و نکته کلیدی در این زمینه انحصار بهای بلیت به دست حاکمیت است. من نمیگویم که اگر نرخگذاری آزاد باشد؛ میتوانیم کارهای خارقالعادهای انجام دهیم اما نرخ بلیت در حال حاضر تکلیفی است.
محمودی اضافه کرد: 10 درصد افزایش بهای بلیت قطارهای مسافری نیز به سختی ممکن شد و بهای بلیت به نسبت افزایش هزینهها که بانک مرکزی بر اساس شاخصهای CPI اعلام میکند، افزایش نیافته است.
رییس هیات عامل «رجا» افزود: وقتیکه تعیین بهای بلیت در اختیار ما نیست و تعداد صندلی ایجادی هم مشخص است، پس حتی اگر 100 درصد هم فروش داشته باشیم سقف درآمدی ما ثابت خواهد بود. علاوه بر این، هزینههای ما مثل هزینه دیزل و تعمیرات و هزینههای فنی و تجهیزات و ... هم مشخص است و آنچه در این بخش در حال وقوع است اصلا مقرون به صرفه نیست.
محمودی تصریح کرد: این موضوع را زمانی متوجه بهتر میشوید که در سالهای 98 و 99 قراردادهای درصدی تامین دیزل سایر شرکتهای حملونقل مسافری در بخش ریلی با 6 درصد بهای پرداختی دیزل به پایان برسد. در آن موقع این شرکتها به وضعیت امروز ما میرسند و سختی کار را بیش از پیش درک میکنند.
این مقام مسئول در حوزه ریلی ادامه داد: بنابراین هزینهها بدون توقف در حال افزایش هستند و ما جز اینکه میزان فروش را با اعمال سیاستهای فروشمان افزایش دهیم، اجازه هیچ پرشی نداریم. ضمن اینکه ما با اعمال همین سیاستها دستاورد داشتیم که شیوههای مجازی فروش و راهاندازی اپلیکیشنها و انعقاد قرارداد با وبسرویسها و ... از جمله این موارد هستند اما حتی اگر در 12 ماه سال به فروش 100 درصد هم برسیم باز هم برایمان مقرون به صرفه نخواهد بود.
محمودی راه برونرفت از این شرایط را در دو راهکار مطرح کرد و گفت: یکی اینکه دولت میتواند جلوی افزایش درآمدها ولو اندک را نگیرد چراکه بازار کشش افزایش قابل ملاحظه بهای بلیت را ندارد. چراکه بههرحال ما متاثر از فضای جامعه و درآمدهای مردم هستیم. مخصوصا اینکه استفادهکنندگان از قطار دهکهای پایین جامعه هستند و راه دوم و معقول این است که یارانه اختصاص دهد.
رییس هیات مدیره «رجا»، آزادسازی بهای بلیت را یک مُسکّن مقطعی دانست و افزود: تخصیص یارانه به بخش مسافری اصلیترین راه برونرفت از مشکلات فعلی است. چراکه در همه جای دنیا به بخش مسافری یارانه میدهند.
محمودی اضافه کرد: «رجا» باید بابت یک سیر در مسیر تهران-مشهد حدود 7 میلیون و 200 هزار تومان برای تامین دیزل به راهآهن پرداخت کند و یارانهای هم به این مورد تخصیص پیدا نکرده است؛ انتهای این مسیر «تعطیلی و تعدیل» است. زنگ هشدارش هم قبلا به صدا درآمده و ما فقط بر روی آن تاکید میکنیم.
او توضیح داد: ضمن اینکه نباید فراموش کرد که بخش ریلی برای حاکمیت نیز بسیار مهم است و باید به این بخش یارانه بپردازد. این درخواست ما است. بهویژه اینکه در حال حاضر در بخش حومهای هم فعال هستیم و آنچه بهعنوان بهای بلیت میگیریم در برخی مسیرها حدود یک هشتم قیمت تمام شده است. در حالیکه از سال 88 ما فقط توانستهایم برای یک سال یارانه بگیریم.
محمودی همچنین تصریح کرد: «رجا» با این شرایط زیانده بوده است و این درخواست، در جهت دریافت کمک زیان و پرداخت بهای قیمت تمامشده است و نه کسب سود.
این مقام مسئول در «رجا» خاطرنشان کرد: بنابراین دولت باید مابهالتفاوت هزینهکرد و بهای پایین بلیت را به دو شیوه بپردازد. 1- دولت باید بهای بلیت را بالا ببرد در این صورت مردم دیگر به استفاده از قطار تمایل پیدا نمیکنند 2- یا اینکه مابهالتفاوت هزینه را بپردازد.
محمودی در این زمینه توضیح داد: همه کشورها برای مردمشان احترام قائلاند و برای اینکه مردمشان با در خطر افتادن سلامتی خود بهای آلودگیهای محیط زیستی را نپردازند؛ این مابهالتفاوت را پرداخت میکنند. این نسبت یک هشتم هم که عرض کردم با ارز 4200 تومانی محاسبه شده است نه با ارز نیمایی؛ با ارز نیمایی شرایط فاجعهبارتر میشود.
رییس هیات مدیره «رجا» تصریح کرد: در این مورد، «رجا» هزینهها و عوامل رشد هزینههای بهرهبرداری سیستم را محاسبه و برای دولت فرستاد.
شرکت ها در دوران رشد و بلوغ شان، که عموما از آن به دوران ِ ارزانی یاد می شود در فرهنگ عامه، سهمشان را از بازار _Market Share)و ازسگمنت های هدف شان در بازار ، افزایش می دهند، بطوریکه نتوان به آسانی ، آنها را، از آن بازار، کنار گذاشت
فرض کنید سهم شرکت A از بازار حمل و نقل حومه ای یک کلان شهر، فقط 5 درصد باشد( مثلا) این بدان معناست که 95 درصد از کیک این بازار را اتوبوسها، مینی بوسها، سواری ها، مترو و... در اختیار دارند
سوال اینجاست که ایا متولیان امر و تصمیم گیرندگان اگر اراده کنندمی توانند همان سهم 5 درصدی را هم نادیده بگیرند یا خیر؟
ما عموما بین آنچه واقعیت دارد و آنچه انتظار داریم ( امید داریم) هیچ تفکیکی قائل نیستیم_ شرکتها دقیقا با این روش( در اختیار گرفتن سهم حداکثری از بازار هدف ) است که می توانند در مذاکرات، پیشنهادات و یا تهدیدهای تجاری موفق بوده دست بالا را بگیرند، لین سهم از بازار در دوران بلوغ تجاری این شرکتها رخ می دهد و نه در دورانهای سخت اقتصادی یا تحریمها و جنگ ها و سایر تهدیدات بیرونی و...