فرودگاه بهانه است؛ آخوندی نشانه
بارش سنگین برف هفته گذشته خیلیها را غافلگیر کرد، حتی کسانی که از آن خبر داشتند. همین مسئله هم باعث شد انتقاداتی به همه مسئولان مدیریت این بحران وارد شود. انتقادهایی که در همان دمادم بحران رنگوبوی سیاسی به خود گرفت و بیش از همه شهردار تهران و وزیر راهوشهرسازی را نشانه گرفت.
سلیمان محمدی*: بارش سنگین برف هفته گذشته خیلیها را غافلگیر کرد، حتی کسانی که از آن خبر داشتند. همین مسئله هم باعث شد انتقاداتی به همه مسئولان مدیریت این بحران وارد شود. انتقادهایی که در همان دمادم بحران رنگوبوی سیاسی به خود گرفت و بیش از همه شهردار تهران و وزیر راهوشهرسازی را نشانه گرفت. در این میان منتقدان یا بهعبارتی مخرّبان به برخی مجموعههای درگیر برف بهصورت ویژهتری تاختند.
فرودگاه امام خمینی (ره) یکی از این بخشها بود که تلویزیون حسابی «از خجالتش درآمد». این در حالی بود که فرودگاه امام حتی قبل از پایان کامل بارش برف، عملیاتی شد و اعزام و پذیرش مسافر را از سر گرفت.
در روزهای سهشنبه و چهارشنبه این فرودگاه نه تنها بهصورت کامل عملیاتی بود و ۱۶۶ پرواز، بلکه به گفته معاونت فرودگاهی شهر فرودگاهی امام برای دو برابرکردن اعزام و پذیرش هم آمادگی داشت. حتی در روز چهارشنبه جمعی از خبرنگاران ضمن بازدید از ترمینال فرودگاه، از باند اپرون، پارکینگها و تمامی سطوح پروازی دیدن کرده و نوشتند همهچیز طبیعی است، اما تلویزیون چیز دیگری میگفت. با وجود این تناقضها بین واقعیت و اطلاعرسانی تلویزیون –با وجود حضور خبرنگارش در شهر فرودگاهی امام- میتوان به این نتیجه رسید که این اتفاق چندان طبیعی نبود و درباره آن میتوان به چند نکته اشاره کرد
۱- در اینکه بین وضعیت ایدهآل هدفگذاریشده (تبدیلشدن به هاب مسافری و لجستیکی منطقه) و واقعیت موجود در فرودگاههای بینالمللی ما فاصله وجود دارد، هیچ تردیدی نیست و نگارش این سطرها به معنای چشمبستن بر کاستیها و فراموشکردن نقاط ضعف و قوت موجود نیست. آنچه در این مقال بررسی میشود مصداق مشخص بارش برف هفته گذشته و نحوه مدیریت آن است. بدیهی است که در تمام دنیا هنگام بارش بیامان برف و پایینآمدن دید افقی تا ۲۰۰ متر، هیچ هواپیمای مسافربری نتواند پرواز کند.
پذیرش این گزاره بهصورت منطقی دشوار نیست؛ اما مسئله آنجا به بحران تبدیل میشود که مسافران نگران و بیاطلاع از این حقایق(که به شرکتهای هواپیمایی طرف حسابشان هم دسترسی ندارند) بست در فرودگاه مینشینند تا در این وضعیت نامشخص، پرواز احتمالیشان را از دست ندهند. در چنین شرایطی فرودگاه که قاعدتاً باید تنها برای چهار ساعت میزبان مسافران ایرلاینها باشد، مجبور است خود در جایگاه میزبان قرار بگیرد. بهاینترتیب همه کاسهوکوزهها سر فرودگاهی میشکند که دو هزار نفر را یکباره اسکان داد، نزدیک به ۱۰ هزار پرس غذا توزیع کرد و هزاران لیتر آب و چای به میهمانان ایرلاینها تعارف کرد. اینگونه برخی مسافران به دلیل ناآشنایی با قوانین و مقررات، بهجای ایرلاینها فرودگاه را مخاطب اعتراضهای خود قرار داده و متأسفانه برخی خواص هم آگاهانه یا ناآگاهانه بر همین طبل کوبیدند.
۲- در چنین شرایطی رسانهها بهترین ابزار برای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به شهروندان هستند و قرارگرفتن آنها در جای درست تا حد زیادی باعث مدیریت هیجانات و رفتارهای واکنشی شهروندان میشود. بااینحال رسانه {ملی} این بار هم نقش متفاوتی را برای خود برگزید و بهجای اطلاعرسانی به مسافران و کاستن از نگرانی آنها، بهصورت بیقفه از وجود مشکلات و اعتراض مسافران خبر میداد.
این نوع اطلاعرسانی ناخودآگاه باعث افزایش استرس مسافران شده و شرایط را بحرانی نگه میداشت. حتی روز چهارشنبه که همهچیز در فرودگاه امام عادی بود، زیرنویس یکی از شبکههای تلویزیون از ساعات آغازین صبح تا پایان روز از ادامه اعتراضها و نابسامانی وضعیت در فرودگاه امام خبر میداد. این در حالی است که نهتنها تلویزیون ملی یک کشور که با بودجه بیتالمال اداره میشود، بلکه هر رسانهای در چنین شرایطی باید نقش آگاهیبخشی خود را تقویت کرده و با اطلاعرسانی درست از گسیلشدن شهروندان سرگردان به فرودگاهها و ازدحام جمعیت در آن جلوگیری کند.
۳- همانطور که گفته شد با یاری برخی رسانهها، فضا کاملاً بحرانی جلوه داده شده و در این بحران هم تنها جایی که بیامان بر آن تاخته میشد فرودگاه بود. همه حتی برخی ایرلاینها اعلام میکردند که فرودگاه آمادگی برقراری پروازها را ندارد. در این میان کسی سؤال نکرد چرا اولین پروازهای بعد از عملیاتیشدن فرودگاه با پنج، و شش ساعت تأخیر انجام شدند؟ چون فرودگاه عملیاتی شده بود اما کروی پرواز با چهار ساعت تأخیر از تهران به فرودگاه امام رسید؛ باند آماده پرواز بود، اما کترینگ ایرلاین با شش ساعت تأخیر به پرواز رسید و همه اینها بهحساب فرودگاه نوشته شد.
تلویزیون یکبار اعلام نکرد که پس از عملیاتیشدن فرودگاه، بسیاری از ایرلاینها نتوانستند ناوگان لازم برای جایگزینکردن پروازهای لغو شده را تأمین کنند؛ اعلام نکرد که فرودگاه آماده پذیرش حداقل صد پرواز دیگر در روز بوده اما هواپیمایی برای پرواز وجود نداشت. البته که ایرلاینها هم با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکردند اما این مسئله نباید باعث خبط در اطلاعرسانی شود.
۴- یکی از مدیران تلویزیون در پاسخِ انتقاد به این نحوه اطلاعرسانی؛ ضمن پذیرش غیرطبیعیبودن این شیوه، به دلیل دیگری نیز اشاره کرد. او در سخنانی غیررسمی به این نکته تأکید میکرد که خبرنگارانش در سطوح پروازی نیستند که فیلمِ وجودِ برف در فضاهایِ غیر از باند را بگیرند و بگویند اینجا باندِ پر از برف است! بالاخره کسانی از داخل مجموعه این اطلاعات «قابل قلب» را به آنها میرسانند. هرچند این دلیل درستی برای انتشار محتوایی که خود بر غلطبودن آن اشراف دارند نیست؛ اما متأسفانه تجربههای زیادی نشان داده است که «بحرانسازی» و «بحرانسوزی» در همه وزارتخانهها به یک روش کاسبی سیاسی و اقتصادی بدل شده است. در این شیوه افرادی از داخل مجموعه به ایجاد بحران کمک کرده و درنهایت خود بهعنوان قهرمان داستان آن را مدیریت میکنند که در این مورد هم به نظر میرسد با توجه به سیاسیشدن مسئله، بحرانسازان مشغول کار بودند!
۵- در این میان برخی مسئولان باربط و بیربط نیز به فرودگاه سری زده و در حمایت از حقوق مسافران حرفها زدند و از قضا خبرنگاری هم در همان لحظه از آنجا رد شد و عکس و خبر بازدید سرزده منتشر شد! این عزیزان اینجا محل بحث ما نیستند اما یکی از مسئولانی که بیشک برای دفاع از حقوق مسافران به فرودگاه آمده بود، رئیس محترم سازمان بازرسی کل کشور بود. ایشان درباره این بازدید سرزده به فارس گفت: «ما امروز بهصورت سرزده از فرودگاه امام خمینی بازدید کردیم تا ببینیم با این مردم بیچاره چه کار میکنند {...} خوشبختانه با حضور ما بسیاری از مشکلات برطرف شد ضمن اینکه سه هواپیما را بهصورت فوقالعاده اختصاص دادیم تا مردمی که پرواز آنها لغو شده یا با تأخیر بود سفر خود را آغاز کنند {...} توجیه مسئولان فرودگاهی این بود که هواپیما نداریم و درواقع این یک توجیه خندهدار بود. به همین دلیل پس از حضور ما با همه ایرلاینها مذاکره کردند که امروز هیچ هواپیمایی با تأخیر پرواز نکند.» ضمن مبارکبودن گشودن گره از کار شهروندان به هر شکلی، اینجا این سؤال پیش میآید که این سه هواپیما از کدام منبع اختصاص پیدا کرد؟ اگر سه هواپیما بیکار پارک شده و مسافران سرگردان بودند؛ قطعاً انتظار این است که متخلف و بانی این کار معرفی و دادگاهی شود.
از سویی دیگر باید از مدیران فرودگاه بهعنوان مسئول تأمین هواپیما! پرسید چرا در سایر اوقات تأخیرها با مذاکره و تذکر حل نمیشود و اگر بحران بزرگ تأخیر ایرلاینها با مذاکره قابل حل است؛ حتماً باید مقصر این مشکل ملی هم معرفی و دادگاهی شود که چرا تا کنون این کار را نکرده است. حال امید میرود با ورود مستقیم رئیس سازمان بازرسی به این مسئله، مشکل تأخیرها برای همیشه حل شود.
۶- بررسی ابعاد پوشش رسانهای اتفاقات فرودگاه امام در یک هفته گذشته بهراحتی این تصویر را به دست میدهد که این فرایند طبیعی نبوده است. درحالیکه نزدیک به هزار و چهارصد خبر، فیلم و ویدئو از لحظات اولیه بارش برف تا زمان عادیشدن شرایط، نشان از این داشت که بلافاصله بعد از پایدارشدن شرایط جوی فرودگاه عملیاتی شده است، انتشار مداوم اخبار منفی و نادرست از سوی چند رسانه نادر بهویژه تلویزیون، به معنای غیرطبیعیبودن این روند است.
روندی که در کنار زمزمههای دوباره طرح سؤال و حتی استیضاح وزیر راهوشهرسازی در مجلس و اخبار و حواشی موجود درباره آن بیش از هر چیز نشاندهنده سیاسیبودن آن است. بنابراین اگر بخواهیم در چند جمله کوتاه تصویری از اتفاقات هفته گذشته ترسیم کنیم، باید گفت «فرودگاه امام بهانه بود و شخص وزیر نشانه». بااینحال به نظر میرسد عبور فرودگاه امام از بحرانسازی موجود و عادیشدن وضعیت بدون وقوع هیچ حادثهای، این سناریو را با شکست مواجه کرد و لذت تکرار تجربه سال ۸۶ را از مخالفان گرفت.
*سردبیر