◄ حرفهای پیرمرد طبسی که این روزها معروف شده است
در جریان سفر وزیر کشاورزی به استان خراسان جنوبی، ویدئو صحبتهای پیرمرد کشاورز با او در رسانهها و فضای مجازی بازخورد فراوان داشت. اما ماجرای این مصاحبه چه بود؟
در جریان سفر وزیر کشاورزی به استان خراسان جنوبی، ویدئوی صحبتهای پیرمرد کشاورز با او در رسانهها و فضای مجازی بازخورد فراوان داشت. اما ماجرای این مصاحبه چه بود؟
به گزارش تیننیوز به نقل از ایرنا، وزیر جهاد کشاورزی روز یکشنبه 20 آبان در سومین و آخرین روز سفرش در طبس حضور داشت و در مراحل پایانی بازدید بود که پیرمردی به آنها نزدیک شد و پس از سلام از وزیر اجازه صحبت کردن خواست.
همانگونه که در کلیپ منتشرشده مشاهده میشود، وزیر جهاد کشاورزی به تمام حرفهای پیرمرد طبسی گوش داد اما این کشاورز پس از پایان سخنش نماند تا پاسخی بگیرد.
او با خواندن دو بیت شعر با لهجه محلی و این جمله که «خودتان میدانید و مملکتتان خداحافظ» از آنجا رفت.
حجتی که به دلیل لهجه محلی کشاورز طبس، دقیق متوجه حرفهایش نشده بود از مسئولان محلی سؤال کرد که منظور ایشان چه بود و همراهان گفتند این پیرمرد از وضعیت گرانی و اقتصاد گله کرد.
وزیر رو به معاون خود کرد و گفت: «بدو» و دوباره تأکید کرد «بدو برو ببین مشکلش چیست».
خبرنگار ایرنا در طبس پس از انتشار این کلیپ در فضای مجازی و تفسیرهای گوناگون از این ماجرا، پی این پیرمرد گشت و با او گفتوگو کرد.
مرد کشاورز اهل منطقه دیهشک طبس خود را میرزاعلی شجاعی متولد 1312 و صاحب 9 فرزند معرفی کرد و گفت: من آقای وزیر را نمیشناختم گاهی تصویرش را در تلویزیون نشان میداد، از روی شباهت او را شناختم رفتم خدمت ایشان، سلام کردم که جوابم را دادند و گفتم میخواهم یککلام با شما صحبت کنم اجازه میدهید یا نه؟ آقای وزیر گفتند هرچه میخواهی بگو.
وی ادامه داد: گفتم یک عدد گوجهفرنگی در مملکت هفتصد تومان شده و بعد این شعر را خواندم که «روزگار است هر روز بدتر میبینم/ این جهان را پر از خوف و خطر میبینم/ دختران را همه جنگ است با مادر/ پسران را به بدخواه پدر میبینم» و بعد گفتم خودتان میدانید و مملکتتان، دست بر شانه ایشان زدم و گفتم خداحافظ و سپس ازآنجا رفتم.
میرزاعلی گفت: پس از اینکه رفتم هنوز دور نشده بودم که هدیهای از سمت وزیر برای من آوردند.
وقتی درباره محتوای هدیه سؤال کردم، گفت: اگر برگ گلی از سمت دوست باشد یک دنیا برایم ارزش دارد.
پیرمرد طبسی ادامه داد: خدا خیرش دهد وزیر آدم خوبی بود، اگر آدم خوبی نمیبود، نمیایستاد که من صحبت کنم یا صحبتم را تمام کنم یا اینکه دستم را به شانهاش بزنم.
وی درباره علت این کار خود توضیح داد: من از حضور وزیر بیاطلاع بودم و برای انجام کاری به شهرک صنعتی رفته بودم که شنیدم وزیر جهاد آمدند.
میرزاعلی گفت: دیدم خُلق مردم از گرانیها تنگ است و وقتی خلق شما تنگ باشد بدانید که خلق دیگران هم تنگ است، مسئولین باید بر خریدوفروش نظارت دقیق کنند و مردم را وانگذارند؛ «ای خدا مگذار کار من به من/ گر گذاری وای بر احوال من».
او اما 2 گاو شیرده دارد و اضافه میکند: این 2 گاو 15 کیلو شیر میدهند و مردم برای خرید آن صف میکشند برخی میگویند چرا گران نمیکنی وقتی همهجا گران شده و من پاسخ میدهم من برکت آن را از خدا میگیرم.
پیرمرد طبسی میگوید: اگر تمام دنیا را داشته باشید عاقبت آن مرگ است، اگر خوراک بهاندازه کف دست و نصف آن باشد و اگر تن سالم و بینیاز از دارو و دوا باشد، کافی است و بدانید حاجت خود را از خدا گرفتید.
وی در پاسخ به سؤالم که زیر پوشش نهادهای حمایتی هستید گفت: زیر پوشش کمیته امام (ره) و حتی بیمه نیستم؛ ما این چهار روزی که زنده هستیم به قناعت زندگی میکنیم. شما جوانید، ممکن است رودربایستی کنید اما من به راحتی آمدم و حرفم را زدم؛ به همین سادگی.