لجستیک و حملونقل دریایی از ارتفاع ۵۰ هزارپایی
تیننیوز| بهروز فتحی*: لجستیک دریایی باید در سطوح بالای اقتصاد مورد توجه قرار گیرد تا بتواند ضمن گسترش و توسعه دیدگاهی نوین برای دستاندرکاران این حوزه، باعث ایجاد زبان مشترک با بازیگران جهانی، منطقهای و حاکمیتی کشور شود.
برای درک کلیت سوژه مورد مطالعه، لازم است فاصله مناسبی از سوژه داشت. به عبارت دیگر لازم است سوژه را از فاصله بسیار بالاتر و فراگیرتر نگاه کرد یا به اصطلاح نگاه از 50 هزار پایی. لجستیک، حمل و نقل دریایی نیز از جمله مفاهیمی است که ضرورت دارد از فاصله مناسب به آنها نگاه شود و مورد تحلیل قرار گیرد. شرون استرون از اساتید حال حاضر دانشگاه Yale استراتژی را یک نوع انتخاب بزرگ میداند. انتخابی که میتواند تاثیر بهسزایی در سرنوشت سازمان و سوژه مورد نظر بگذارد.
استراتژی ما در لجستیک و حمل و نقل دریایی نیز خود نوعی انتخاب است. انتخاب بزرگی که به اصطلاح با قرار گرفتن در ارتفاع 50 هزار پایی بر فراز موقعیت کشور از نظر لجستیکی، اشراف بر کلیت زنجیره لجستیک کشوری و حلقههای دیگر آن همچون ریل، جاده و هوا، موقعیت و جایگاه کشورهای همجوار، روابط سیاسی و اقتصادی، اشتراکات فرهنگی و منافع ملی، عمق استراتژیک کشور و ... میتواند رخ دهد. باید توجه داشت که عدم توجه به این موارد، عدم توجه به واقعیتهای جاری و موجود است و نقشه راهی که بر اساس دیدگاهی غیر واقعی باشد و یا به اندازه کافی همه جانبه و همه سو نگر نباشد، منجر به انتخابی ناقص و حتی فرصتسوزی میشود.
بهطور کلی، چرخه حمل و نقل دریایی بهنحو طبیعی و ماهیتا مبتنی بر ارتباط با لجستیک ملی به جهت پهناوری، موقعیت سرزمینی کشور، تعدد کشورهای همسایه و حمل و نقل جهانی است. تنظیم روابط لجستیک دریایی کشور و لجستیک جهانی با توجه به واقعیات، مزیتها و توانمندیهای کشور میتواند منجر به انتخابی بزرگ شود. انتخابهای بزرگ با قرار گیری در ارتفاع 50 هزار پایی، به شیوه حاکمیتی و حوزه کلانی چون اقتصاد و سیاست. بازیگران در صحنه لجستیک دریایی نیز باید در سطحی از تعامل قرار بگیرند که حداکثر اشتراک دید و زبان با این سطح از حوزهها را داشته باشند. در غیر اینصورت در
بنبستهای انتخابهای بزرگ قرار میگیرند و یا به ورطه انتخابهای غلط گرفتار میشوند. لذا از مهمترین لوازم برای قرارگیری در ارتفاعی همسطح و یا حداقل نزدیک به ارتفاع حوزههای کلان، قرار دادن سطح مطالعات راهبردی در سطحی و ارتفاعی مناسب است.
برای ایجاد شرایط و توان لازم جهت حرکت به سوی نقشآفرینی در زنجیرههای لجستیک منطقهای و جهانی کالا، باید علاوه بر شناخت و اشراف به حوزه تخصصی بندری و دریایی، با تفکری جامعنگر به صحنه لجستیک کشور نگاه شود تا بتوان تحلیلی از شرایط و قابلیتها به دست آورد و از این طریق اقدام کرد. به طور قطع چنین دیدگاهی از لحاظ نظری، نیازمند داشتن تفکر سیستمی و از نظر علمی، نیازمند دیدگاهی فرابخشی است. با توجه به سیاستهای کلانی همچون برنامه ششم توسعه، و اقتصاد مقاومتی، ضروری است طرحی دقیق، چابک، یکپارچه و سراسری ایجاد شود تا بتوان در زمان کم و با بیشترین استفاده از
توانمندیهای موجود به نتیجه برسد. شناخت موازیکاریها، گلوگاهها، تقابلهای بین بخشی و مشکلات خودساخته که به خاطر نبود دیدگاه لجستیکی و سیستمی، گریبانگیر حوزه حمل و نقل دریایی/ بندری بهطور خاص و کل پیکره لجستیک کشور شده است در حکم مخاطرات اصلی این حوزه است.
هدف این تحقیق تمرکز بر ضرورت ترسیم صحنه لجستیک ملی علاوه بر اتکا بر جنبه و بعد سختافزاری و وجود مزیتهای نسبی کشور از جمله دسترسی به آبراهههای مهمی همچون خلیجفارس و وجود بنادر سنتی با قدمت چند صد ساله همچون بنادر بوشهر، بندر عباس و ... اتکا به جنبه گلوبال و جهانی است که متکی بر تحلیل از دیدگاه اقتصادی است. وجود واقعیاتی از جنبه و بعد اول که قدمتی بسیار دارد شاید باعث شده باشد که توجه دولتمردان، اقتصاددانان و دستگاه دیپلماسی کشور کمتر به آنها معطوف شود و در برنامهها، سیاستگذاریها و تحلیلهایشان لحاظ شود. یعنی برنامهها و سیاستگذاریهای
کلانی همچون برنامه ششم توسعه، برنامههای اقتصاد مقاومتی و توسعه قطبهای صنعتی و تجارتی. بهنظر میرسد از دلایل عمده چنین ضعفی، عدم وجود زبان مشترک حوزه لجستیک دریایی و بندری با زبان سطوح حاکمیتی باشد.
باید توجه داشت که سطوح حاکمیتی با زبان و فرهنگ اقتصادی و سیاسی سروکار دارند که ممکن است با فضای لجستیک ملی، دریایی، بندری، ریل و ..... متفاوت باشد و به همین خاطر شاید به جایگاه و موقعیت ممتاز کشور از لحاظ لجستیکی توجه کافی نداشته باشند. منظور از توجه کافی، محوریت لجستیک دریایی/ بندری بهطور خاص و بالندگی به کشوری لجستیکی بهطور عام است. به زبان دیگر لجستیک محور نمودن دیدگاههای کارشناسان، تصمیمگیران و تصمیم سازان در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و .... است.
ضرورت دارد که شکاف مابین این دو لایه پر شود. شاید اگر جریان و روند کار را به دست سیر تحولات و شرایط وانهیم، عاقبت لایههای حاکمیتی به دانش و تخصصی دست یابند که بتوانند این شکاف را پر کنند. ولی شاید خیلی بهتر باشد که بازیگران صحنه لجستیک کشور بهویژه لجستیک دریایی و بندری مبادرت به ارتقای دانشی با ویژگیهای اقتصاد لجستیکی کنند تا بتوانند شکاف مورد نظر را برطرف کنند.
این امر نیازمند توسعه دیدگاه و دریچهای نو است. از طریق این دریچه و نگاه خاص است که متوجه لزوم تغییر نگاه سنتی موجود به نگاهی جهانی در خصوص لجستیک میشود. از طرفی بنگاههای اقتصادی بزرگ و بخشهای حاکمیتی، میتوانند با تمرکز روی این حوزه و انجام مطالعه و تحقیق، ضمن شناخت مختصات ملی، منطقهای و جهانی زنجیره کالا و لجستیک، زمینه تراوش و ایده پردازیهای نوین را فراهم کنند تا از این طریق در صحنه مورد نظر علاوه بر نقش آفرینی بعنوان یک بازیگر قوی در میدان عملیات لجستیکی، بندری و حمل و نقل، نقش و جایگاه ممتازی نیز در حوزه تحقیقات و مبانی تئوریک به خود اختصاص
دهد.
در دیدگاههای نوین، لجستیک دریایی و بندری و بهطور کلی حمل و نقل با تکیه بر مفهوم و جایگاه لجستیک بسیار پویا، زنده و فعال بوده و همپای صنعت و تجارت، در اقتصاد جهان نقش آفرینی میکند. مطالعه این نقش آفرینی، ضرورت بازتعریف این رکن مهم توسعه یعنی لجستیک و حمل دریایی و بندری، منطبق با مباحث و فرضیات اقتصادی را مشخص میکند. بههمین دلیل لازم است با دیدگاهی اقتصادی به آن نگاه شود و جایگاه آنرا در زنجیرههای جهانی کالا در سطح ملی و منطقهای و حتی جهانی باز مهندسی کرد. این نگاه فعلی به موضوع حمل و نقل سنتی و قدیمی است. نگاه سنتی به این بخش، محدود سازی حمل و
نقل بهعنوان سرویسدهنده صرف به سایر بخشهای اقتصادی همچون صنعت و تجارت است و از این رو تحت تاثیر بسیاری از حواشی غیر عملیاتی و غیر اصیل میشود. این در حالی است که دیدگاههای نوین به این بخش بهعنوان یک صنعت مستقل نگاه میکند نه سرویس دهنده صرف. این نگاه با وارد نمودن قوانین و روشهای تحلیل اقتصادی در محدوده ملی، منطقهای و جهانی، موجب تغییر بنیادین در این زمینه میگردند. در شرایطی که از این منظر به موضوع لجستیک و حمل کالا توجه شود، بسیاری از راهکارها و رویکردهای نوین نه تنها قابل تبیین و توجیه پذیر، بلکه ضروری میشود.
چنین نگاهی نیاز به قرار گرفتن در ارتفاع و جایگاهی بهمراتب بالاتر و جامعتر و به عبارت دیگر ارتفاع 50 هزار پایی از وضعیت فعلی سازمانهای ذینقش، بخشهای خصوصی و بازیگران خرد و کلان حوزه لجستیک دریایی، بندری دارد تا بتواند رهبری جریانی را آغاز کند که منجر به قرار گرفتن لجستیک بهعنوان محور تحولات، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای اقتصادی در کشور شود.
* کارشناس لجستیک
با سلام لطفا در راستای امانتداری حرفه ای، نام نویسنده ی مقاله را نیز منتشر بفرمایید. با تشکر