ماجرای برآمدن بندر لنگه
بر پایه شواهد تاریخی، بندر لنگه در دوره صفویه اجتماعی کوچک بوده است. «آبه کاره» جهانگرد فرانسوی که در اواخر دوره صفویه از بنادر کنگ و لنگه عبور کرده، بندر لنگه را روستایی کوچک دانسته است. از طرفی نام بندر لنگه در یکی از مهمترین متون جغرافیایی اواخر دوره صفوی یعنی کتاب «مختصر و مفید» تالیف محمد مستوفی یزدی نیامده است و این در حالی است که در این کتاب از بندر کنگ بهعنوان یکی از بنادر تابع حکومت لارستان و یکی از ایستگاههای تجاری برجسته خلیجفارس یاد شده است.
بر پایه شواهد تاریخی، بندر لنگه در دوره صفویه اجتماعی کوچک بوده است. «آبه کاره» جهانگرد فرانسوی که در اواخر دوره صفویه از بنادر کنگ و لنگه عبور کرده، بندر لنگه را روستایی کوچک دانسته است. از طرفی نام بندر لنگه در یکی از مهمترین متون جغرافیایی اواخر دوره صفوی یعنی کتاب «مختصر و مفید» تالیف محمد مستوفی یزدی نیامده است و این در حالی است که در این کتاب از بندر کنگ بهعنوان یکی از بنادر تابع حکومت لارستان و یکی از ایستگاههای تجاری برجسته خلیجفارس یاد شده است.
در حقیقت از ۱۰۱۰ش/ ۱۶۳۱م علل شکنندهای که چندان نمیتوانست باقی بماند و مستمر باشد، بندر کنگ را صاحب این موقعیت جدید کرده بود. افول و رکود بندر عباس امنیت نسبی حاکم بر پسکرانه بندر کنگ و بندر لنگه گرایش پرتغالیها به بندر کنگ و افتتاح دفتر تجاری خود در این بندر بود که حیات اقتصادی و تجاری جدیدی را به بندر کنگ نوید داد و روح سرزندگی اقتصادی را در کالبد بیرمق آن دمید. بندر کنگ موقعیت خود را تا سال ۱۰۹۷ ش/ ۱۷۱۸م حفظ کرد، اما از این سال دچار رکود تجاری و اقتصادی شد. رکود این بندر آغاز رشد اجتماعی بندر لنگه بود تا اینکه در سال ۱۲۱۴ ش/ ۱۷۱۸م، به گفته منابع، بندر لنگه بندر اصلی لارستان و محل آمد و شد کالاهای وارداتی و صادراتی شد. آبادانی و موقعیت برجسته بندر کنگ در تجارت دریایی خلیجفارس فدای اوضاع ناآرام و متشنج سواحل خلیجفارس در واپسین دهههای عمر حکومت صفویه شد. بیکفایتی مدیران اداری لار و بندر کنگ و نارضایتی شدید مردم از عملکرد آنان، بیاطلاعی و ناآگاهی کامل دولتمردان صفوی از شرایط داخلی و خارجی حملات طولانی و مکرر امام مسقط از سال ۱۰۷۵ ش/ ۱۶۹۶م به بندر کنگ ناامنی و اغتشاش پسکرانه بندرعباس و بندر کنگ در هجوم بلوچها و افغانها در سالهای واپسین حکومت شاهسلطانحسینصفوی و در نهایت تعطیلی دفتر تجاری پرتغالیها در بندر کنگ که حضور آنان تاثیر چشمگیری بر تجارت بندر کنگ داشت، حیات اقتصادی این بندر را به رکود و افول کشانید.
در حقیقت اقتصاد این بندر از ۱۰۹۷ ش/ ۱۷۱۸م به بعد یعنی پنج سال پیش از سقوط اصفهان دچار رکود شده بود و دیگر از آبادانی پیشین در این بندر اثری بر جای نمانده بود. بندر کنگ در این سال دارای تجارت بسیار اندکی بود و بازرگانی در این شهر فقط بهوسیله چند تاجر هندی و مسلمان انجام می شد. افول بندر کنگ زمینه را برای رشد و ترقی بندر لنگه فراهم کرد. بسیاری از تاجران و بازرگانان بندر کنگ به دیگر نواحی مهاجرت کردند. در این موج مهاجرت بندر لنگه، بهدلیل نزدیکی به بندر کنگ، یکی از نقاط مهاجرپذیر و پذیرای سرمایه مادی و انسانی این مهاجران بود. این نخستین موج مهاجرت سرمایه به بندر لنگه بود که شالوده ساختار اقتصادی و اجتماعی این بندر را پیریزی کرد. تجارت تازه شکلگرفته و ساختار اقتصادی مستعد بندر لنگه در سالهای آتی مورد توجه سرمایههای سرگردان در خلیجفارس قرار گرفت و مهاجرتهای دیگری را به بندر لنگه سبب شد. به عبارت دیگر، زمانی که شرایط نامساعد بندر کنگ را از مناسبات تجاری خلیجفارس خارج کرد، بندر لنگه بندر اصلی لارستان شد. به این شکل بندر لنگه از ۱۰۹۷ ش/ ۱۷۱۸م خود را مهیا ساخت تا از شکل یک بندر کوچک و گمنام بر کرانه خلیجفارس خارج شود و تا نیمه قرن سیزدهم قمری/ نوزدهم میلادی (۱۲۱۳ ش / ۱۸۳۴م) خود را شایسته عناوین «عروس بنادر ایران»، «یکی از بنادر عمده ایران» و «پررونقترین شهر ساحلی ایران» کند و از همین زمان در مناسبات تجاری خلیجفارس نقش مهم و پررنگی ایفا کرد.