◄ سهم هر ایرانی از بودجه حملونقل در سال آینده : ۹۲ هزارتومان
بودجه صرفاً یک سایه یا تصویر از اقتصاد و مدیریت بخش عمومی است. بنابراین، ازآنجاکه نمیشود، اصل یک جسم، ناجور و بدقواره باشد، اما سایه یا تصویر آن خوشقواره باشد، به همان دلیل، انتظار معجزه یا کار خاص داشتن از بودجه یک اقتصاد بیقواره متکی به نفتِ غیر دانشبنیان چندپاره دارای فرار مالیاتی زیاد و... به همان اندازه عبث، ناگوار و یا مضحک است که انتظار آسایش از این رو به آن رو کردن؛ اما ما چرا با این تصویر بیقواره اینگونه کنار آمدهایم؟
بودجه سال ۱۳۹۸ بهتازگی به مجلس ارائه شده و نمایندگان در حال بررسی جزئیات آن هستند. اساساً نظام بودجهریزی و چگونگی تخصیص منابع، در نگاه کلان به «حکمرانی خوب» میانجامد. در ایران نیز سابقه بیش از نیمقرن بودجهریزی وجود دارد. هرساله در انتهای سال، سازمانها و وزارتخانهها و نهادهای مختلف، چشمبهراه اعداد و ارقام بودجه میمانند تا بلکه از «کیک» درآمدهای دولت، سهم بیشتری ببرند.
این مطلب نگاهی کلی به لایحه بودجه سال آینده داشته و تلاش میکند تصویر روشنی ازآنچه در بودجهریزی بخش حملونقل وجود دارد؛ ترسیم کرده و در اختیار شما بگذارد. هرچند باید گفت ارقام کنونی درجشده در لایحه بودجه نهایی نیست و پس از بررسی و تصویب نمایندگان میتوان به تصویر روشنتری رسید.
سهم هر ایرانی از بودجه حملونقل
تصور کنید در یک ساختمان بزرگ و چندطبقه زندگی میکنید و ماهانه هزینهای را برای «شارژ» خدمات ساختمان پرداخت میکنید؛ اما حتماً در قبال پرداخت این رقم، انتظار دریافت خدماتی را هم دارید. این ساختمان، میتواند کشور شما باشد و هزینهای که ماهانه پرداخت میکنید؛ درآمدهایی است که در بودجه سالیانه درج میشود. درعینحال، مصارف این ساختمان مشخص میکند که چه رویکردی برای رفاه ساکنان در نظر گرفته شده است.
این ساختمان را قدری بزرگتر کنید تا به یک کشور برسید.
برای یک کشور، همیشه یک «بودجه» بسته میشود و در این بودجه، «مصارف» و «درآمدها» بهصورت جزءبهجزء تعیین میشود. در بودجه سال آینده، کل مصارف بودجه رقمی بالغبر ۴۵۴ هزار میلیارد تومان است. این بدان معناست که سهم هر ایرانی از مصارف بودجه سال آینده، ۵ میلیون و ۴۶۰ هزار تومان است؛ یعنی ۴۵۵ هزار تومان در ماه. حالا اگر کل منابع کل بودجه شامل نفت، مالیات و... را بین هر ایرانی تقسیم کنند و به او بگویند این پول پیش شما باشد اما دولت از فردا تعطیل خواهد بود، چهکار خواهید کرد؟ تصور کنید با این ۴۵۵ هزار تومان در سال، قرار است هم بیماری خود را درمان کنید، هم خرج تحصیل بدهید، هم خرج دفاع از کشور کنید، هم پلیس راهنمایی استخدام کنید، هم پول کلانتری محل را بدهید، هم خرج اداره سدهای تأمین آب شرب، هم پول خرید تضمینی گندم، هم پول زندان مجرمان، هم پول ایجاد ورزشگاه جدید، هم ترمیم جادهها و... .
فرض میکنیم که لایحه بودجه سال آینده با همین ارقام تصویب شود. در این صورت هر ایرانی در سال آینده، ۷ هزار و ۱۴۴ تومان صرف قانونگذاری در مجلس میکند، نزدیک به ۳۸۷ هزار تومان صرف امور دفاعی کشور کرده و ۵۸۵ هزار تومان نیز به بخش درمان میپردازد. بقیه اعداد را میتوانید در جدول ببینید؛ اما در این میان، بخش جالب حوزه حملونقل است. هر ایرانی برای این حوزه ۹۲هزار و ۴۲ تومان خرج میکند. بهبیاندیگر، رقمی که دولت در بودجه عمومی خود برای بخش حملونقل در سال آینده مصرف میکند، بهازای هر ایرانی به ۱۰۰ هزار تومان نیز نمیرسد.
وقتی بودجه عمرانی تمام میشود
بودجه عمرانی یعنی ساخت زیربناها و زیرساختها؛ بنابراین در هنگام تصویب لایحه بودجه، موجی از «لابی» و مذاکره نمایندگان برای دریافت سهم بیشتری از این «کیک» که با پول نفت، پخته میشود؛ به راه میافتد؛ اما اگر پول نفتی در کار نباشد چطور؟
الآن دیگر همگان میدانند که تحریمهای سفتوسخت بینالمللی به اقتصاد ایران بازگشته و فروش نفت با سختیها و مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد. بودجه عمرانی هم بهطور مستقیم، از نوسان قیمت نفت و فروش آن تأثیر میگیرد. بهطوریکه در سالهای کمبود درآمد نفتی ناشی از کاهش قیمت نفت یا تحریم، این بخش نیز نحیف میشود و بخش اعظم بودجه به گذران امور جاری (در بودجه هزینههای جاری) میگذرد و عمر عمران با استفاده از پول نفت عملاً به سر میرسد.
در ادبیات بودجهریزی، برای پروژههای عمرانی از اصطلاح اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استفاده میشود. نگاه کلی به لایحه بودجه سال آینده نشان میدهد که این اعتبارات به ۶۲ هزار میلیارد تومان رسیده که در مقایسه با رقم ۶۲ هزار میلیارد تومان بودجه تصویبشده در سال ۹۷، تغییری نکرده است. هرچند اعداد و ارقام تحقق بودجههای عمرانی در سالیان گذشته بهخوبی نشان میدهد که برخلاف بودجههای جاری که دولتها مجبور بودند بپردازند؛ بودجههای عمرانی معمولاً با نوسان و کمتر از عدد مشخصشده در قانون بودجه سنواتی محقق شدهاند. بهطور مثال متوسط رقم تحقق در بیست سال گذشته برای بودجههای عمرانی حدود ۶۷ درصد و برای بودجههای جاری حدود ۹۷ درصد است.
همچنین، نسبت رقم تحققیافته بودجه عمرانی به جاری نیز از حدود ۴۰ درصد در سال ۱۳۷۶ به حدود ۱۷ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده است. محاسبات نشان میدهد در دو دوره کاهش درآمد نفتی (سالهای ۷۶ تا ۸۱ و ۹۱ تا ۹۷) به دلیل کاهش قیمت نفت و تحریم بودجه عمرانی نیز زیرخط فقر است. عمران و آبادانی بودجهای، درگیر نفت و چرخههای نفتی است. هر وقت نفت بوده، طرحهای عمرانی را هم با خودش آورده و هر وقت نبوده، بودجه عمرانی هم از رمق افتاده است. در سال آینده، دولت برآورد کرده که ۷ هزار میلیارد و ۱۲۰ میلیون و ۹۹۸ هزار و ۱۰۰ تومان برای اعتبارات عمرانی فصل حملونقل برآورد شده است.
فکر میکنید چقدر از این رقم قابل تحقق است؟ پروژههای عمرانی کشور تشنه اعتبار هستند؛ اما در شرایطی که ظرفیت منابع بودجهای اختصاصیافته به طرحهای عمرانی پس از سال ۱۳۹۰ افت کرده و از آن موقع تاکنون تقریباً ثابت بوده است؛ چگونه میتوان امیدوار به تحقق این رقم بود؟ حالا که آفتاب عمر بودجه عمرانی لب بام است به نظر شما چه میتوان کرد؟ آیا به نظر شما در کشورهای دیگر، تمام جادهها، پلها، تونلها، فرودگاهها و راهآهن را دولت ساخته است؟ مشارکت عمومی–خصوصی یا آنچه بهعنوان Public-Private Partnership خوانده میشود؛ کجای اقتصاد ایران است؟
کمی دقیقتر
حالا کمی به برآورد بودجهای سازمانها و زیرمجموعههای وزارت راهوشهرسازی بپردازیم. در سازمان هواپیمایی کشوری، سال گذشته اعتباری بالغبر ۱۰۸ میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود؛ برای سال آینده این رقم به ۹۵ میلیارد تومان کاهش یافته است. بودجه شرکت شهر فرودگاهی امام هم از ۶.۲ میلیارد تومان در سال جاری به ۵ میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است. حتی شرکت فرودگاهها و خدمات ناوبری هوایی ایران نیز از قاعده کاهش بودجه در امان نمانده و بودجه این شرکت از ۶.۲ میلیارد تومان به ۳.۴ میلیارد تومان رسیده است. بودجه راهآهن از ۱۶ هزار میلیارد ریال به حدود ۱۴ هزار میلیارد ریال کاهش پیدا کرده است. بودجه سازمان راهداری و حملونقل جادهای سال جاری ۱۶.۵ هزار میلیارد ریال بوده که چندان رشدی نداشته و به حدود ۱۶.۹ هزارمیلیارد ریال رسیده است.
سایهای از اقتصاد
بودجه صرفاً یک سایه یا تصویر از اقتصاد و مدیریت بخش عمومی است. بنابراین، ازآنجاکه نمیشود، اصل یک جسم، ناجور و بدقواره باشد، اما سایه یا تصویر آن خوشقواره باشد، به همان دلیل، انتظار معجزه یا کار خاص داشتن از بودجه یک اقتصاد بیقواره متکی به نفتِ غیر دانشبنیان چندپاره دارای فرار مالیاتی زیاد و... به همان اندازه عبث، ناگوار و یا مضحک است که انتظار آسایش از این رو به آن رو کردن؛ اما ما چرا با این تصویر بیقواره اینگونه کنار آمدهایم؟
فرایند بودجهریزی غلط است که با دو ابزار مهم خود به اسم نفت در سالهای رونق نفتی و دستبالا گرفتن ارقام در سالهای کم نفتی بر تمام کژیهای زندگی اقتصادی ناقواره ما رنگ خوشرنگی پاشیده و تصویری نادرست از اقتصاد را برای همه ساکنان کشور عادی کرده و از تلاش برای بهبود واقعیتی که بودجه، تصویر آن است بازداشته است. انتظار «معجزه» از این بودجه برای بخش بخش اقتصاد ایران ازجمله بخش حملونقل، انتظار بهجایی نیست؛ بنابراین، بازهم به انتظار میمانیم تا شاید نظام بودجهریزی، با اصلاح فرایندها، درآمدها و البته مصارف؛ شرایط بهتری را برای اقتصاد ایران فراهم کند.