با نوسانات ارزی هر روشی محکوم به شکست است
درواقع مساله مهم در صنعت خودروسازی ایران یکی بحث قیمت ارز و دیگری میزان عرضه و تقاضا در بازار است. یعنی قیمت ارز باید به یک قیمت معقول و با ثباتی برسد که خودرو ساز بتواند در این راستا ثبات ایجاد کند.
صنعت خودرو در ایران مانند مریضی است که به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده و تاکنون هیچ پزشکی نتوانسته است راه درمانی برای او پیدا کند. متاسفانه صنعت خودروسازی در ایران سال هاست با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند و طی این سال ها راهکارها بیشتر مسکن های مقطعی بوده اند تا درمان قطعی. یکی از مشکلات این حوزه بحث قیمت گذاری تولیدات داخلی است که تا به حال راهکارهای مختلفی برای تنظیم بازار پیشنهاد شده اما هیچکدام موفق نبودند.
*طرح «مشوق جهش تولید خودرو» چیست؟
وزارت صمت از مخالفان قیمت گذاری دستوری شورای رقابت است به همین دلیل اصرار داشت که تعیین قیمت در حاشیه بازار جایگزین آن شود، اما نمایندگان مجلس مخالفت کردند. بنابراین حالا طرحی معتدل تر به نام «مشوق جهش تولید خودرو» معرفی کرده است. اگر شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه به طرح پیشنهادی صمت رای مثبت بدهد، قیمتگذاری خودروهای کم تیراژ به خودروسازان واگذار میشود و کمتیراژها همچنان نرخهایی دستوری از سوی شورای رقابت خواهند داشت. با این روش، قیمت خودروهای کمتیراژ به نحوی تعیین خواهد شد که به نوعی زیان ناشی از نرخگذاری دستوری کم تیراژها جبران شود. در ازای این امتیاز اما خودروسازان نیز ملزم به افزایش تولید در نیمه دوم امسال هستند.
در واقع وزارت صمت در ازای امتیاز واگذاری تعیین قیمت خودروهای کمتیراژ به خودروسازان، از آنها رشد تولید را طلب کرده است. حال سوال اینجاست آیا با توجه به نوسات بازار ارز که تاثیر مستقیم بر صنعت خودرو دارد می توان با چنین راهکارهایی عرضه و تقاضا را متناسب کرد. بابک صدرایی، کارشناس بازار خودرو در این باره با «تین نیوز» گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
*آزمون و خطا روش معمول در صنعت خودرو
این کارشناس بازار خودرو می گوید: متاسفانه صنعت خودروسازی ما مانند بیماری است که دچار یک مرض قدیمی است و الان به اوج خودش رسیده است. حالا دراین بین هر پزشکی که بر بالین او می آید با تجویزهای خودش به جای بهبودی، حالش را وخیم تر میکند. یعنی این بیماری به حدی عود کرده است که حتی اگر معالجان اقدام به جراحی کنند هر آن ممکن است وضعیت بیمار وخیم تر شود. از سوی دیگر پزشک نیز نمی تواند با وجود درد شدید کاری برای او انجام ندهد. در نتیجه این اتفاقات و تصمیم گیری های مقطعی هیچ دردی از او دوا نمی کنند و نتیجه بخش نیستند، بنابراین به سمت آزمون و خطا حرکت می کنیم.
صدرایی خاطرنشان میکند: درواقع مساله مهم در صنعت خودروسازی ایران یکی بحث قیمت ارز و دیگری میزان عرضه و تقاضا در بازار است. یعنی قیمت ارز باید به یک قیمت معقول و با ثباتی برسد که خودرو ساز بتواند در این راستا ثبات ایجاد کند. در همین راستا قطعه سازان قادر خواهند بود قطعات مورد نیاز خودروساز را تولید کنند و از آن سو خودروسازان نیز محصولی با قیمت نرمال و مناسب به بازار عرضه میکنند.پس زمانی که ثبات ایجاد شود کم کم بانک ها حمایت می کنند و با تسهیلات ویژه و بلند مدت به خودروسازان کمک می کنند که محصولات بیشتری را عرضه کنند. اما اگر ثبات اقتصادی وجود نداشته باشد طبیعتا بانک ها و سرمایه گذاری ها به این سمت سوق پیدا نخواهند کرد. بنابراین مشکل اصلی ما در صنعت خودرو یکی بی ثبات بودن قیمت ارز در کشور، دیگری عدم تناسب عرضه و تقاضا است.
وی با بیان اینکه عدم وجود شرایط فروش اقساطی یا تسهیلات بلند یکی دیگر از موانع و مشکلات صنعت خودروسازی در ایران است، میگوید: شما در هیچ کجای دنیا نمی بینید که مردم خودرو را به صورت نقدی خریداری کنند. چرا که در آنجا بانک ها مشوق مصرف و ایجاد چرخه تولید و یا تقاضا برای هر محصولی هستند. پس این یک رکن و اصل مهم در صنعت محسوب میشوند. حالا ما اگر بیاییم برای خودروهای کم تیراژ یک روش قیمت گذاری تعیین کنیم برای پرتیراژها روشی دیگر و فرمول های مختلفی را پیاده کنیم از پایه روشی کاملا نادرست است. چرا که اگر قرار باشد برای قیمت گذاری خودرو فرمول خاصی را طراحی کنیم باید شامل همه تولیدات ما باشد.
صدرایی خاطرشان میکند: متاسفانه ما در همه حوزه ها متخصصین را کنار گذاشته و هر کسی در جای درست خودش قرار نگرفته است. اینجاست که تصمیم گیری ها مقطعی و ناکارامد است. باید توجه داشت که فرمول ها در رابطه با قیمت گذاری زمانی نتیجه بخش خواهند بود که بازار ارز از هیجانات و التهابات خودش عبور کرده باشد. بنابراین در شرایطی که ما هر روز نوسانات بسیاری زیادی را در رابطه با قیمت ارز شاهد هستیم؛ یک روز دلار ۲۰ هزار تومان است روز دیگر ۲۵ هزار تومان، قطعا تصمیم گیری در چنین بازار پرالتهابی دشوار خواهد بود و همه راهکارها به بن بست می رسد.
وی تصریح می کند: زمانی که همه تصمیم گیرندگان می دانند که نه تنها صنعت ما بلکه همه حوزه های ما به شدت تحت تاثیر قیمت ارز قرار دارند چرا تمایل دارند با پیچیده کردن مسائل و تعیین شوراهای عجیبی هم چون قیمت گذاری، رقابتی و حالا نیز خود تولید کنندگان، سردرگمی دوچندانی را در این صنعت ایجاد کنند. خودروسازان می توانند لیست هزینه های تمام شده محصولات خود را به دولت اعلام کنند و دولت نیز براساس موازین تایید کند و قیمت مصوب به بازار عرضه کند. درواقع مساله اصلی ما قیمت تمام شده نیست بلکه مساله این است که در کشور ما عرضه و تقاضا با هم تناسبی ندارند. وقتی ما نمی توانیم قیمت ارز را به ثبات برسانیم خود به خود تقاضا را از بین می بریم.
صدایی میافزاید: وقتی در طول یک هفته قیمت ارز چندین باز تغییر می کند مردم اعتماد نمی کنند و خرید و فروشی در بازار صورت نمی گیرد چون مطمن نیستند که فردا دوباره این قیمت ثبات داشته باشد. قیمت ارز تقریبا در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ ثابت بود در آن مقطع میزان عرضه و تقاضا کاملا متناسب چون مردم براساس اعتمادی که به بازار داشتند برنامه ریزی می کردند و بازار روال طبیعی خودش را طی می کرد.