بازدید سایت : ۶۹۳۳۳

تاریخ بنادر و دریانوردی ایران/ قسمت پنجم

تاریخ بنادر و دریانوردی ایران/ قسمت پنجم
تین نیوز |

تاریخ آیینه تمام‌نمایی از توانایی‌های ظرفیت‌های انسانی، اقتصادی، علمی و فرهنگی یک ملت است. برای شناخت استعدادها و توانایی‌های موجود در گستره جغرافیایی یک کشور یا یک منطقه جغرافیایی، بهترین روش مطالعه و بررسی تلاش‌هایی است که پیشینیان آنها در حوزه‌های مختلف انجام داده‌اند. برای اینکه بدانیم آیا ایرانیان در علوم پزشکی چه توانایی‌هایی دارند کافی است به تاریخ علم پزشکی و ذخایر آن نظیر رازی و بوعلی سینا نگاهی بیافکنیم یا در حساب، ریاضیات  و دیگر علوم پایه و مهندسی و هنر.

دریا با جغرافیای ایران پیوندی ناگسستنی و نقشی بی‌بدیل در زندگی و اقتصاد و فرهنگ جامعه ایرانی از روزگار کهن تا دنیای مدرن امروز داشته است. از زمانی که دریانوردان ایرانی با بادبان‌ها راه خود را در دریا باز می‌کردند تا دوران کشتی‌های بخار و دوره انرژی‌های نو آنچه مسلم است تاریخ ایرانیان و توسعه ایران در گرو دریا و دسترسی به آب‌های آزاد بوده است. به گونه‌ای که این فرصت در مواردی به تهدید امنیت‌ملی ما نیز تبدیل شده است. بررسی تاریخ گویای نقش غیرقابل انکار دریا در شکل‌گیری فرهنگ و تمدن ملل و ترویج آن بین سایر جوامع است، در ایران باستان نیز، همواره دریا یکی از مهم‌ترین مولفه‌های فرهنگ‌ساز و تمدن‌ساز بوده است. جای بسی تاسف است که در چند سده اخیر به دلیل غفلت و بی‌توجهی به این عامل مهم، کشور کمترین بهره را از تجارب و ذخایر ارزشمند گذشتگان در احیای موقعیت محوری و تاریخی ایران در حوزه دریا برده است. به‌نظر می‌رسد منصفانه‌ترین تعبیر برای تشریح این وضعیت، فراموشی تمدن و هویت دریایی ملتی بزرگ باشد که مستند به استناد و مدارک معتبر، با بیش از پنج هزار سال دانش اندوخته و تجربه پیشینیان، در زمره قدیمی‌ترین تمدن‌های دریایی جهان به حساب می‌رود. مرکز بررسی‌ها و مطالعات راهبردی سازمان بنادر و دریانوردی، در پژوهشی گسترده که با استفاده از توانمندی‌های علمی دانشگاه تهران نزدیک به دو سال به طول انجامید بر شناسایی و مستندسازی گنجینه‌های تاریخی کشور در حوزه بنادر و دریانوردی اهتمام ورزید. مجموعه‌ای تحت عنوان "اطلس بنادر و دریانوردی ایران" که به خوبی گواه جایگاه متعالی ایرانیان در حوزه‌های متعدد از جمله بنادر، کشتی‌سازی، کشتیرانی و تجارت دریایی است. بی‌شک مطالعه این مجموعه فاخر، درس آموزه‌های متعددی را برای ارتقای منزلت کشور به ویژه در حوزه دریا در اختیار سیاست‌گذاران، مدیران، کارشناسان، فعالان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به صنعت حمل‌ونقل دریایی قرار خواهد داد. به همین مناسبت تین نیوز بنا دارد جهت رشد آگاهی مخاطبان خود به تدریج مطالب این پژوهش گران‌قدر را در اختیار خوانندگان خود قرار دهد، باشد که مطالعه این سلسله پژوهش‌ها منجر به تحقق اهداف مهم گردآوردندگان آن باشد.

قسمت پنجم:

ملوخ: دورترین شریک تجارت دریایی بین‌النهرین

سرزمین‌های مگن و دیلمون چشم به من دارند،

کشتی‌ها از دیلمون چوب می‌آورند،

کشتی‌ها از مگن تا بلندی آسمان بار شده است،

قایق‌های مگیلوم از ملوخ، طلا و نقره حمل می‌کنند،

آنها را به نیپور برای انلیل، پادشاه همه سرزمین‌ها می‌آورند.

(قطعه انکی و سومر: از سرودهای سومری)

"ملوخ"، یکی دیگر از سرزمین‌های است که در رابطه مستقیم بازرگانی با بین‌النهرین قرار داشته و مدارک از هزاره سوم پیش از میلاد حکایت از حمل و نقل سنگ‌های قیمتی و از جمله طلا و قلع و همچنین عاج از این سرزمین به منطقه بین‌النهرین دارد و در واقع آغاز شاه‌راهی بوده که شرق را از طریق "مرخشی"، "مگن" و "دیلمون" به بین‌النهرین متصل می‌کرده است. "سارگون اکدی" 2279-2334ق. م) در کتیبه به تخت نشستن خود در سال 2370 پیش از میلاد، برای نخستین بار از رسیدن کشتی‌های "دیلمون" و "مگن" و "ملوخ" یاد کرده است. در کتیبه‌ای از "گودآ" (2150ق.م) پادشاه سلسله لاگاش از آوردن سنگ‌های قرمز و الوار از ملوخ به بین‌النهرین یاد شده است. برخی از باستان‌شناسان، بنادری را در جنوب شرقی عربستان بهعنوان ایستگاه‌های بین راهی ملوخ با بین شناسایی کرده‌اند، وزنه‌ها و مهرهایی مشابه نمونه‌های مورد استفاده در دره سند در جزیره بحرین یافت شده که امکان پیگیری بازرگانان هاراپایی را در امتداد مسیر فراهم می‌سازد، حتی گفته شده است که احتمالا گروه‌هایی از بازرگانان خارجی در حدود زمان سارگون (2279-2334ق.م) یا کمی پس از آن در بعضی از شهرهای سومر ساکن بوده‌اند. شاید همین گروه‌ها سفارش ساخت مهرهایی استوانهای را می‌دادند که شبیه به نمونه‌های مکشوف از اور و تل سمر، و مزین به نقش‌مایههای ویژه دره سند بودند. مهری از اکد وجود دارد که ظاهرا نشان می‌دهد مترجمی از ملوخ سخنان دست‌های خارجی را برای فرماندهان محلی ترجمه میکند. درباره اینکه جای نام اصلی سرزمین ملوخ کجاست، محققانو باستانشناسان با هم اتفاقنظر دارند و مهم‌ترین مشکل بر سر راه این است که برخی کتیبه‌های بین‌النهرین آن را در شرق و برخی دیگر آن را در غرب بین‌النهرین معرفی نموده و از این نظر یافتن مکان اصلی آن تاکنون میسر نبوده است. از سوی دیگر باید افزود که تشابه بسیاری بین کالاهای صادر شده از مگن و ملوخ را پیچیده‌تر کرد؛ تا آنجا که موضوع جای‌نام اصلی سرزمین ملوخ کجاست، محققان و باستانشناسان با هم اتفاقنظر ندارند و مهم‌ترین مشکل بر سر راه این است که برخی کتیبه‌های بین‌النهرین آن را در شرق و برخی دیگر آن را در غرب بین‌النهرین معرفی نموده و از این نظر یافتن مکان اصلی آن تاکنون میسر نبوده است. از سوی دیگر باید افزود که تشابه بسیاری بین کالاهای صادر شده از مگن و ملوخ وجود دارد و این شباهت موضوع جای‌نام ملوخ را پیچیده‌تر کرد؛ تا آنجا که برخی معتقدند که هر دو ناحیه نام‌برده منطبق با مصر و حبشه بوده‌اند.

صادرات ملوخ به بین‌النهرین عبارت بود از چوب از انواع "مسو" و "آبا" که نوع آنها هنوز مشخص نشده است، عاج، طلای سرخ، عقیق جگری و اجناس مصنوعی چون قطعات عاج به شکل پرنده و شانه به علاوه میز و مجسمه موجوداتی چون میمون و نوعی پرنده از جمله این کالاها هستند، در حالی که ما شاهد صادراتی چون جو، لباس و چرم از بین‌النهرین به دیلمون هستیم، اشاره چندانی به صادرات به ملوخ دیده نمی‌شود؛ لذا می‌توان حدس زد که ملوخ سرزمینی نسبتا خودبسنده بوده است.

با توجه به شواهد گوناگون باستان‌شناسی عده‌ی ملوخ را منطبق با ناحیه سند و دشت‌های تمدن قدیم آن دانسته‌اند، "دکتر کامیار عبدی" در مقاله خود با بررسی کلیه پژوهش‌های موجود درباره جای‌نام ملوخ، در یک جمع‌بندی می‌نویسد:

دو نظر مهم در مورد موقعیت ملوخ وجود دارد که یکی ملوخ را همان تمدن دره سند و دیگری ملوخ را در شرق آفریقا، در سودان یا اتیوبی میداند. در اینجا به اختصار دلایلی مبنی بر تقویت نظر اول و رد نظر دوم ارائه می‌شود: "نخست اینکه دهانه رود سند در نزدیکی کراچی نسبت به ساحل اتیوپی یا سومالی به دریای عمان نزدیک‌تر است و در حقیقت فاصله ساحل عمان با ساحل هند نسبت به فاصله سومر با عمان فرق چندانی ندارد. دیگر اینکه با توجه به کتیبه سارگن اکدی مشخص می‌شود که فاصله بین‌النهرین تا ملوخ معادل "120 دو ساعت" است که با احتساب بحرین در یک چهارم مسیر سومر تا ملوخ، این فاصله تقریبا مطابقت دارد و سوم اینکه بین تمدن‌های سند و بین‌النهرین ارتباطات تجاری و فرهنگی گسترده‌ای جریان داشته و عده‌ای حتی مهرهای خلیج فارس را متاثر از این ارتباط می‌دانند." برای مثال "پارپلا" و همکارانش سعی کرده‌اند نشان دهند که در حالی مهرهای نوع قدیم خلیج فارس احتمالا نشان‌دهنده تجارت مستقیم بین ملوخ با نواحی اطراف خلیج فارس و بین‌النهرین است، مهرهای نوع جدید نشان‌دهنده ترکیبی از نقش‌مایه هندی و بین‌النهرین و همچنین نوشته‌های هندی بوده و شاید مهرهایی باشند که در خلیج فارس و بین‌النهرین برای نوادگان تجار ملوخی ساکن در این نواحی ساخته شده بودند.آنچه بیشتر نشانه وجود خانواده‌های تاجر ملوخی در بین‌النهرین می‌شود، اشارات مکتوب فراوانی است که می‌توان آنها را به این صورت خلاصه کرد: در کتیبه‌های دوره‌ای 45 ساله (حدود2028-2026 ق.م)، اشاره‌های متعددی به روستایی از اهالی ملوخ در قلمرو "لاگاش" وجود دارد؛ در حدود این دوره مهرهای زیادی با نقش‌مایه‌ها و نوشته‌های هندی در شهرهای جنوبی بین‌النهرین از جمله لاگاش به دست آمده است؛ همچنین به افرادی با اسامی سومری که به‌عنوان ساکنین روستای ملوخ شناخته شده‌اند و برای صاحب‌منصبان سومری غلات می‌آوردند اشاره شده است. از طرف دیگر از افرادی با عنوان "پسر ملوخ" که مقصود یا نام پدر بوده است یا نسبت دادن آنها به سرزمین اصلی‌شان نام برده شده است؛ در یک مورد روشن و غیرقابل بحث نیز ملوخ به عنوان نام یک شخص به کار رفته است. در سال 1932م نیز هانتز فرضیه‌ای تقریبا مشابه ابراز داشت. با توجه به مهرهای ترکیبی خلیج فارس که در بین‌النهرین به دست آمده بودند و دارای نوشته‌هایی به خط تمدن سند بودند، وی متوجه شد که ترتیب حروف بر روی این مهرها در کتیبه‌های خود دره سند هیچ‌گاه به چشم نمی‌خورد؛ بنابراین او حدس زد که این مهرها برای افراد هندی‌الاصل که به سومری یا زبان سامی تکلم می‌کردند ساخته شده باشند؛ در نتیجه امکان دارد که این کتیبه‌ها، چه آنها را نام افراد بدانیم یا پیام پیشکش‌دهنده به خدایان، به عنوان ترجمه هندی یک پیام سومری برای یک ملوخی قابل درک بوده است. دوره قدیم ذکر نام ملوخ مصادف  نمی‌خورد؛ بنابراین او حدس زد که این مهرها برای افراد هندی‌الاصل که به سومری یا زبان سامی تکلم می‌کردند ساخته شده باشند؛ در نتیجه امکان دارد که این کتیبه‌ها، چه آنها را نام افراد بدانیم یا پیام پیشکش‌دهنده به خدایان، به عنوان ترجمه هندی یک پیام سومری برای یک ملوخی قابل درک بوده است. دوره قدیم ذکر نام ملوخ مصادف است با سال‌های بین حدود 2200 تا1700ق.م که در این دوره در سودان و اتیوپی تمدن قابل توجهی وجود نداشته که مصنوعات خود را به بین‌النهرین صادر کند و در مصر نیز این دوره مصادف است با اواخر سلسله ششم و اولین دوره هرج و مرج سیاسی که طبیعتا کشور آن قدر دچار مشکلات داخلی بود که نمیتوانست به تجارت خارجی آن هم در مسافتی این چنین طولانی اقدام کند. در عوض تمدن دره سند در این دوره از نظر تکنیک و هنر در اوج شکوفایی بود؛ کشتی‌های مشابه نمونه‌هایی سومری برای مسافرت‌های طولانی دریایی در آنجا نیز ساخته می‌شد و مورد استفاده قرار می‌گرفت. در شهرهای مهم تمدن سند بر روی عاج کار می‌شد و پرندگان عاجی از ملوخ به بین‌النهرین صادر می‌شدند؛ شانه‌هایی از عاج در دره سند کشف شده‌اند و به یک شانه در یکی از متون به ناحیه سومر-ایلوم اشاره شده است. سنگ‌های نیمه‌قیمتی در ناحیه سند مصرف داشتند، عقیق جگری از ملوخ به سومر صادر می‌شد و در یکی از متون به مجسمه میمونی از عقیق اشاره شده است. چوب مسو از ملوخ وارد سومر می‌شد و در یک کتیبه مالیاتی به یک منار کوچک از چوب مسو اشاره شده است؛ می‌دانیم که هند از نظر جنگل و منابع چوبی غنی است، در صورتی که، مصر همواره چوب مورد نیاز خود را از "بیبلوس" در "لوانت" وارد می‌کرده است، نه از اتیوپی یا سودان که خود با کمبود این محصول روبه‌رو هستند. در کتیبه‌های سومری آمده است که لاجورد در ناحیه بدخشان افغانستان و کویته در پاکستان و تنها معدن عقیق جگری  در "راجپوت" قرار دارد. یکی از مهم‌ترین موادی که مصریان از سرزمین پونت (احتمالا جنوب شرقی عربستان یا سومالی) وارد می‌کردند، کندر و سایر مواد خوشبوکننده بوده است. در کتیبه‌های سومری هیچگاه به ورود مواد خوشبوکننده از ملوخ اشاره نشده و در حقیقت این مواد هیچ‌گونه جایی در بین موارد وارداتی از طریق دریا به سومر نداشتند. با این استدلالات می‌توان گفت که ملوخ به احتمال قریب به یقین در نواحی شرقی منطقه ایلام و مرخشی قرار داشته است و نمیتوانسته به مناطقی همچون مصر و اتیوپی اطلاق شود. اما تحقیقات و یافته‌های جدید حکایت از این دارد که ملوخ منطبق با بخش ساحلی مکران قدیم در ایران بوده است. سواحل مکران تا کنون به طور کامل مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته است؛ "سر اورل اشتاین" از جمله نخستین محققانی است که کاوش‌هایی در مناطق ساحلی مکران و در بمپور، دامن، خوراب، چاه حسینی و دمبکوه به انجام رسانیده است، "دی کاردی" نیز در سال 1970م. درناحیه بمپور کاوش‌هایی را به انجام رسانیده است، با این همه باستان‌شناسان با توجه به یافتههای خود در مناطق باستانی دره سند و از جمله کاوش‌های دره هاراپا به این نتیجه رسیده‌اند که ملوخ به احتمال بسیار منطقه مکران ساحلی را شامل می‌شده است. "مالوان" با توجه به متن کتیبه‌های سومری و یافته‌های باستان‌شناسی در مناطق مکران نتیجه می‌گیرد که: درباره ملوخ با توجه به کتیبه‌های سومری می‌توان دریافت که این ناحیه حداقل در دورترین نقطه شرق جاسک قرار داشته است و ممکن است منطبق با چابهار و پسینی و گوادار باشد. ناحیه ملوخ و مگن از لحاظ محصولاتشان که عاج فیل و مس و پیاز است با هم شبیه‌اند و ممکن است پرنده‌ای که در یکی از کتیبه‌های سومری منسوب به ناحیه ذکر شده، طاووس باشد. کتیبه‌ای بابلی مربوط به 1800 ق.م نشان می‌دهد که ملوخ در نزدیکی سرزمینی است که فیل در آنجا حیوانی بومی است و این کتیبه تطابق کاملی با کتیبه سارگون اکدی (2279-2334ق.م) دارد که در آن آمده است که از انتهای دجله تا سرزمین ملوخ صد و بیست "برو" یعنی هشتصد مایل فاصله است و به نظر من اگر غربی‌ترین ناحیه ملوخ را در بندر جاسک بدانیم و اگر نواحی شرقی آن را شامل بنادر چابهار و گوادر و پسنی بدانیم، باید گفت که در هزاره دوم پیش از میلاد ارتباطات تجاری در این ناحیه رشد و رونق داشته است.

لازم به یادآوری است که دو محوطه باستانی در بلوچستان در مناطق کویته پاکستان و بمپور ایران واقع شده‌اند و هر دو محوطه به دریا نزدیک‌اند و سفال کولی (2300 تا 1800 ق.م) که در امتداد کرانه‌های بلوچستان و حتی در کرانه‌های شبه جزیره عربستان هم گسترش یافته، ناظر بر توجه این مناطق به دریاست. فرهنگ‌های کولی در شرق دره کیج و میری کلات، در طول راهی زمینی منتهی به دره کولوا واقع بودند. کولوا و کیج راه‌های عمده ارتباطی بوده که به بمپور و هلیل رود منتهی می‌شده است. کولی در یک فرهنگ بومی محلی رشد کرد که در بلوچستان جنوبی گسترش یافته بود و رگه‌هایی از مواد فرهنگی کولی همچنین تا بلوچستان شمالی کشیده شد. زمانی در حدود 2400 ق.م یا احتمالا پیشتر از آن، روابط فشرده و تنگاتنگی میان هاراپایی و کولی به وجود آمد. در بسیاری از محوطه‌های کولی سبک‌های سفالی از گونه‌های شاخص دشت سند یافت شده است.

"گلب" بر اساس شواهد به دست آمده از کتیبه‌های بین‌النهرینی نتیجه می‌گیرد که: "گلب" بر اساس شواهد به دست آمده از کتیبه‌های بین‌النهرینی نتیجه می‌گیرد که:

بر اساس چهار کتیبه که شرح لشکرکشی سارگون اکدی را می‌دهد، مشخص است که سرزمین ملوخ در شرق ایلام و انشان قرار داشته است. این شواهد، لاجورد و درخت سیسو و مردم سیاه‌پوست ملوخ را شامل می‌شود و بر اساس آنها ملوخ باید منطقه‌ای بین ایران و افغانستان باشد؛ من می‌دانم که هیچ شاهدی دال بر اینکه ملوخ در صفحات جنوبی خلیج فارس باشد وجود ندارد.

باستان‌شناسان بر اساس یافته‌های خود مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد در منطق جنوبی مکران و شهر سوخته و قندهار و در دره سند از "تمدنی میانجی" با کارکردی "میان فرهنگی" یاد کرده‌اند که بین‌النهرین را از طریق سرزمین‌های ایلام و انشان به مرخشی و جنوب مکران را از طریق شهر سوخته به نواحی دره سند و همچنین قندهار و آسیای مرکزی متصل می‌کرده است. در واقع آنچه که به عنوان جمع‌بندی از مکان ملوخ می‌توان یاد کرد این است که این سرزمین به احتمال بسیار منطبق با نواحی ساحلی مکران جنوبی است که شهرهای کنونی چابهار تا جاسک و سراسر سواحل مکران قدیم را شامل می‌شده است. این نواحی، نقش میانجی تجارت دریایی و زمینی با دشت سند و نواحی غربی آن در گجرات را تا دوره جدید نیز به خوبی ایفا نموده‌اند. لازم به یادآوری است که به طور کلی چهار راه وجود داشته که هند را به نواحی غربی متصل می‌کرده است؛ سه راه از این راه‌ها در مسیرهای زمینی شامل مسیر شمالی "گندهارا" در نزدیکی پیشاور کنونی از هندوکش گذشته به سرزمین باختر قدیم می‌رسیده و دیگری جاده مرکزی که از دره سند و کوه‌های سلیمان گذشته به قندهار و ناحیه آراخوزیای قدیم می‌رفته و راه جنوبی که هند را از طریق سیستان به کرمان و سپس فارس متصل می‌کرده است، اما راه دریایی از خلیج "کامبای" و یا نواحی پایین‌تر از آن آغاز و از طریق کرانه‌های جنوبی عمان می‌رفته است؛ این راه چهارم اما در مسیر خود سرزمین باستانی ملوخ را به عنوان میانجی مسیرهای غربی و شرقی به هند می‌پیموده است؛ در واقع این ناحیه واسطه تجارت طلا و عاج هندوستان به بین‌النهرین محسوب می‌شده و سرزمین هندوستان را از طریق "مرخشی" و "انشان" به ناحیه بین‌النهرین متصل می‌کرده و از این نظر برای پادشاهان بین‌النهرین مهم بوده است. با این همه هنوز هم برخی تردیدها در مورد جای نام واقعی ملوخ وجود دارد که امید است این تردیدها با کاوش‌ها و یافته‌های آیندگان برطرف گردد.

منبع: اطلس تاریخ بنادر و دریانوردی ایران

ادامه دارد

 

ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.