راستیآزمایی زلزله تهران
آنها با اشاره به وقوع دو رخداد زمینلرزه با بزرگای بیش از ۶ ریشتر به فاصله کمتر از یکماه در حوالی منطقه «هجدک» استان کرمان، اعلام کردند: براساس محاسبات ریاضی وقوع دو زمینلرزه بزرگ به فاصله کمتر از یک ماه در کرمان اصلا محتمل نبود چرا که سوابق تاریخی لرزهخیزی این منطقه حکایت از وقوع زمینلرزههای این چنینی در فاصله زمانی که زلزلههای اخیر کرمان در آن روی داد، ندارد؛ بنابراین نمیتوان فرضیه بازگشت زلزله در یک دوره مشخص را نه برای شهر تهران و نه هیچ نقطه دیگری با قاطعیت تایید کرد.
زلزلهشناسان ایرانی همچنین روز گذشته در تشریح جزئیات مربوط به زلزله ۶ ریشتری عصر دوشنبه در استان کرمانشاه و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا زمینلرزه ۲۰ آذر کرمانشاه پسلرزه زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری ۲۱ آبان در منطقه ازگله بوده است یا زمینلرزهای مستقل محسوب میشود؛ به «دنیای اقتصاد» اعلام کردند: از آنجا که این زمینلرزه در همان پهنه محل وقوع زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری ازگله رخ داده است «پسلرزه» محسوب میشود؛ چرا که هرچند کانون دو زمینلرزه با یکدیگر متفاوت است اما زمینلرزه ۶ریشتری عصر دوشنبه در همان «زون» یا پهنهای رخ داده است که زلزله ۲۱ آبان ازگله نیز در همان پهنه روی داد. زمینلرزه ۶ ریشتری ۲۰ آذرماه، ادامه روند شکستگی پوسته زمین در همان پهنهای بوده است که ۵ کیلومتری شهر ازگله(کانون رویداد زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری ۲۱ آبان ماه) نقطه شروع این شکستگی محسوب میشود؛ در واقع زمینلرزه ۶ ریشتری عصر دوشنبه در مرز غربی کشور، گسترش و گسیختگی شکست اولیه ناشی از زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری یک ماه قبل در ازگله است و از این جهت این زمینلرزه در واقع همان پسلرزه بیش از ۵ ریشتری است که انتظار میرفت بعد از وقوع زمینلرزه اصلی این منطقه را تحتتاثیر قرار دهد.
طی یک ماه گذشته زمینلرزههای متعددی در برخی مناطق مختلف کشور رویداده است که کارشناسان از آن باعنوان رخداد «زمینلرزههای زنجیرهای» یاد میکنند؛ در ساعات پایانی روز ۲۱ آبان ۹۶ زمینلرزهای با بزرگای ۳/ ۷ ریشتر در منطقه ازگله، استان کرمانشاه و چند استان دیگر را به لرزه درآورد؛ این زمینلرزه تاکنون بیش از ۸۰۰ پسلرزه داشته است همچنین زمینلرزههای دیگری نیز از آن زمان به بعد در مناطق مختلف کشور به ثبت رسید که از آن جمله میتوان به زلزله ۱۰ آذر منطقه هجدک کرمان با بزرگای ۱/ ۶ ریشتر، زمین لرزه ۶ ریشتری غرب کشور در روز ۲۰ آذرماه و زمینلرزه ۲/ ۶ ریشتری منطقه هجدک کرمان در روز ۲۱ آذرماه(دیروز)، اشاره کرد.در میان این زمینلرزههای بزرگ، همچنین روز پنجشنبه ۹ آذرماه زمینلرزهای با بزرگای ۸/ ۳ ریشتر دماوند واقع در استان تهران را به لرزه درآورد که مجموعه این زمینلرزهها دو پرسش اساسی درخصوص «شایعه نزدیک بودن زمان وقوع زلزله بزرگ در تهران» و همچنین «ویژگیهای مربوط به پسلرزههای ناشی از وقوع زمینلرزههای بزرگ» مطرح کرد.
رد فرضیه بازگشت زلزله بزرگ
در شرایطی که به واسطه افزایش تعداد زمینلرزههای زنجیرهای در نقاط مختلف کشور طی یکماه گذشته شایعه قریبالوقوع بودن بازگشت زلزله بزرگ و ویرانگر پایتخت(زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر که معمولا هر ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال در تهران اتفاق میافتد و محاسبات ریاضی نشان میدهد هماکنون زمان وقوع این زمینلرزه فرارسیده است)، در میان عموم مردم تقویت شده است، زلزلهشناسان ایرانی با اشاره به منشا طراحی این فرضیه، به «دنیای اقتصاد» اعلام کردند:فرضیه بازگشت زلزله با بزرگای بیش از ۷ ریشتر به شهر تهران بعد از یک بازه زمانی ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساله، به لحاظ کارشناسی و مطالعات زمینشناسی یک فرضیه غلط است که صرفا براساس محاسبات ریاضی ساخته شده است.
منشا شکلگیری این شایعه به این موضوع برمیگردد که در گذشته تعداد زلزلههای رخداده در یک بازه زمانی «۱۰۰۰ ساله» در شهر تهران را مورد محاسبه قرار دادهاند و با میانگین گرفتن از تعداد زلزلههای روی داده در بازههای زمانی مشخص، اعلام کردهاند در شهر تهران بهطور متوسط هر ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال یک زلزله مخرب با بزرگای بیش از ۷ ریشتر روی داده است.
علی بیتاللهی و مهدی زارع دو زلزلهشناس برجسته ایرانی با بیان اینکه علم زمینشناسی این محاسبه ریاضی را تایید نمیکند، معتقدند: علاوه بر اینکه این اعداد تنها ناشی از میانگین ریاضی محاسبه شده از زمان وقوع زلزلههای بزرگ در تاریخ هزار ساله شهر تهران است، این اعداد در عین حال مربوط به زمینلرزههای رخداده در مجموعه گسلهای شهر تهران و اطراف تهران است؛ به این معنا که در این محاسبات بهطور دقیق مشخص نشده است که در دورههای تاریخی، در هر گسل مشخص بهطور متوسط چند زمینلرزه و با چه فواصل زمانی رخ داده است. اسناد تاریخی ارائه شده از سوی مهدی زارع و علی بیتاللهی به «دنیایاقتصاد» درخصوص سوابق لرزهای شهر تهران، مطالعات تاریخی زلزلههای بزرگ شهر تهران از سال ۸۵۵ میلادی تا زمان حاضر را نشان میدهد؛ زلزلههایی که منشأ وقوع آنها یکی از سه گسل بزرگ، اصلی و فعال «شمال تهران»، «مشاء» و «ری» بوده است. این مطالعات نشان میدهد اگرچه محاسبات ریاضی از بازگشت زمینلرزه بزرگ تهران در دورههای زمانی ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساله خبر میدهند اما بهعنوان مثال در گسل مشاء بهعنوان یکی از گسلهای فعال و اصلی شهر تهران حدود هر ۸۷۰ سال یک بار و در گسل ری هر ۵۰۰ سال یک بار زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر اتفاق افتاده است؛ این درحالی است که در گسل شمال تهران در ۴ مورد زلزله ثبت شده در فاصله سالهای ۱۱۷۷ تا ۱۹۸۹ میلادی تنها یک زلزله با بزرگای بیش از ۷ریشتر رخ داده است.
به این ترتیب مطالعات نشان میدهد هر چند محاسبات ریاضی که از طریق محاسبه میانگین زمینلرزههای رخ داده در تاریخ هزار ساله شهر تهران و مجموع زلزلههای روی داده در همه گسلهای پایتخت و اطراف آن به دست آمده است از نظر علم زمینشناسی تایید نمیشود اما این موضوع به معنای رفع خطر احتمال وقوع زمینلرزه ویرانگر در شهر تهران نیست؛ تهران به واسطه قرار گرفتن روی چند گسل اصلی و فعال، منطقهای لرزهخیز محسوب میشود که از این بابت همواره باید مورد توجه قرار گیرد.
مهدی زارع با تاکید بر اینکه فرضیه وقوع زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر در بازههای زمانی مشخص ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساله پایه علمی ندارد، این ادعا را تنها یک محاسبه ریاضی براساس مجموع رخدادهای زلزله در یک بازه زمانی مشخص و متوسطگیری از این تعداد زلزله براساس دورههای وقوع برشمرد. به گفته وی این فرضیه تنها براساس محاسبات ریاضی ساخته شده است نه براساس رفتار دقیق گسلها در گذشته و از این حیث محاسبه دقیق و قابل اتکایی محسوب نمیشود. در عین حال وجود گسلهای فعال، موثر و همراه با سابقه زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی نشان میدهد توان لرزهخیزی استان تهران بالاست.
علی بیتاللهی، زلزلهشناس نیز با اشاره به اینکه در رخداد زلزله نظم وجود ندارد، اعلام کرد: به دلیل این بینظمی، رفتار زمین به لحاظ زمان و مکان دقیق وقوع زمینلرزه، یکسان و قابل پیشبینی نیست. این درحالی است که دادههای لرزهای قبل از سال ۱۹۰۰ میلادی به دلیل آنکه از کتابهای تاریخی برداشت شدهاند و بهطور دقیق ثبت نشدهاند، وزن و اعتبار بالایی ندارند. این دادهها از نظر محل رویداد زلزله، شدت و بزرگی دارای دقت زیادی نیست چرا که علم زلزلهشناسی و دستگاههای ثبت زلزله در آن زمان بسیار ضعیف بوده یا از اساس وجود خارجی نداشته است. به گفته بیتاللهی این دادهها تنها میتواند «سیمای لرزهخیزی منطقه»را نشان دهد اما بهصورت ۱۰۰ درصدی برای پیشبینی یا برآورد زمان، مکان و شدت دقیق زمینلرزههای بعدی قابل اتکا نیستند.
بیت اللهی همچنین با اشاره به وقوع دو زلزله با بزرگای بیش از ۶ ریشتر در منطقه هجدک کرمان(زلزله ۱/ ۶ ریشتری ۱۰ آذر و زمین لرزه ۲/ ۶ ریشتری ۲۱ آذرماه ۹۶) اعلام کرد: مطالعات زلزله شناسان نشان میدهد در تاریخ ۱۴۰ ساله استان کرمان(فاصله سالهای ۱۸۷۷ میلادی تاکنون)، دستکم ۱۰ زمینلرزه شدید در مناطق مختلف این استان اتفاق افتاده است که از بزرگترین این زمینلرزهها میتوان از زلزله ۸/ ۶ ریشتری ۵ دی ماه ۸۲ در بم، زمینلرزه ۱/ ۷ ریشتری سال ۶۰ در سیرچ و همچنین زلزله ۵/ ۶ ریشتری اسفند ۸۳ در داهوئیه زرند یاد کرد.این مطالعات نشان میدهد بهطور میانگین هر ۱۴ سال یکبار در استان کرمان یک زمینلرزه شدید اتفاق افتاده است که رخداد دو زمینلرزه با بزرگای بیش از ۶ ریشتر در فاصله کمتر از یک ماه در آذرماه امسال، شاهدی است که نشان میدهد محاسبات ریاضی درخصوص دورههای زمانی مشخص برای بازگشت زمینلرزههای بزرگ مبنای علمی ندارد. چراکه بر مبنای این محاسبات اصلا محتمل نبود که در فاصله کمتر از یک ماه دو زمینلرزه با بزرگای بیش از ۶ ریشتر در این استان رخ بدهد، از اینرو فرضیه بازگشت زلزلههای بزرگ در یک دوره مشخص اساسا نه برای شهر تهران و نه برای هیچ مکان دیگری به لحاظ علمی سندیت ندارد و قابلاتکا نیست. زلزلهشناسان پیشتر اعلام کردهبودند وقوع زمینلرزههای زنجیرهای در نقاط مختلف کشور ناشی از شروع به رهایی انرژی حاصل از تنشهای تکتونیکی کل نقاط لرزهخیز کشور بعد از یک دوره آرامش نسبی است؛ به این معنا که بعد از یک دوره آرامش نسبی به لحاظ وقوع زمینلرزههای بزرگ، هماکنون برخی گسلهای فعال در مناطق مختلف کشور شروع به رهاسازی انرژیهایی کردهاند که در طول سالها در لایههای درونی زمین انباشته شده است. تنشهای تکتونیکی به تنشهایی گفته میشود که منجر به تغییر شکل پوسته زمین در مناطق مختلف میشود. اخیرا یک بررسی در آمریکا توسط زلزلهشناسان نشان داد براساس رفتار زمین در ۱۰۰ سال گذشته در نقاط مختلف جهان، آغاز سال ۲۰۱۸ میتواند، شروع ۵ساله تشدید زلزلههای بزرگ در دنیا باشد.
بهرام عکاشه، زلزلهشناس ایرانی نیز دیروز با حضور در جمع اعضای اتاق بازرگانی تهران، با بیان اینکه «محاسبات ریاضی» نشان میدهدریتم وقوع زلزله با قدرت تخریب بالا در تهران ۲۰۰ سال است، تاکید میکند:با این حال زمینلرزه ریاضیات نمیشناسد.این محاسبه مبنای ریاضی دارد حال آنکه علم زمینشناسی با ریاضیات متفاوت است.
پسلرزه ۶ ریشتری زلزله کرمانشاه
زلزلهشناسان همچنین به سوال دیگری درخصوص زمینلرزه ۶ ریشتری عصر دوشنبه، ۲۰ آذرماه در غرب کشور پاسخ دادند؛ درحالی که حدود یک ماه از زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری منطقه ازگله واقع در استان کرمانشاه میگذرد، وقوع زمینلرزه ۶ ریشتری عصر دوشنبه در غرب کشور این سوال را ایجاد کرد که آیا این زمینلرزه پسلرزه زلزله اصلی یک ماه قبل است یا زمینلرزهای مستقل محسوب میشود. دو زلزلهشناس ایرانی در پاسخ به جزئیات این زمینلرزه به «دنیایاقتصاد» اعلام کردند:زمینلرزه ۶ ریشتری در واقع پسلرزه قابل انتظار برای زلزله ۳/ ۷ ریشتری یک ماه قبل در کرمانشاه است و هر چند برخلاف زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری که کانون آن ۵ کیلومتری ازگله در استان کرمانشاه بوده، کانون این زمینلرزه در عراق-۲۶ کیلومتری ازگله-گزارش شده اما به دلیل آنکه در همان پهنه زلزله اصلی واقع شده است پسلرزه قابلانتظار زمینلرزه اصلی محسوب میشود. مهدی زارع با بیان اینکه زلزله ۳/ ۷ ریشتری کرمانشاه منجر به بروز شکستگی و بریدگی در پهنهای به عمق ۲۵ کیلومتر و مساحت ۵۰ کیلومتر شد، کانون وقوع زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری ازگله را در واقع نقطه شروع شکستگی در این پهنه اعلام کرد.
وی با بیان اینکه در زلزلههای با بزرگای بیش از ۷ریشتر احتمال وقوع پسلرزههای با بزرگای بیش از ۶ ریشتر وجود دارد زمینلرزه ۶ ریشتری عصر دوشنبه را ادامه و گسترش شکستگی ناشی از وقوع زمینلرزه ساعات پایانی ۲۱ آبانماه در ازگله اعلام کرد.به گفته وی هر دو زمینلرزه در یک پهنه یا زون یکسان اتفاق افتاده است و اگرچه دو کانون مختلف داشته است اما از آنجا که زمینلرزه عصر دوشنبه در واقع ادامه بروز شکستگی در پهنهای است که زمینلرزه ۳/ ۷ ریشتری در آن اتفاق افتاده است، نمیتوان آن را زمینلرزهای مستقل درنظر گرفت.در واقع مساله مهم در رابطه با ارتباط این زمینلرزهها آن است که هر دو زمینلرزه در یک زون اتفاق افتادهاند و زمینلرزه ۶ ریشتری عصر دوشنبه اولین پسلرزه با بزرگای بیش از ۵ ریشتر زمینلرزه ۲۱ آبان کرمانشاه است که بخشی از انرژی باقی مانده زمین را در آن پهنه آزاد کرده است؛ به گفته وی تخلیه انرژی تا جایی ادامه پیدا میکند که پهنه موردنظر به سمت تعادل بعدی(تعادل جدید)برود.
زارع همچنین توضیح داد:اگرچه پیشتر اعلام شده بود بعد از وقوع زمینلرزه اصلی بزرگای پسلرزهها رفتهرفته کاهش مییابد اما باید توجه داشت که کاهش بزرگای پسلرزهها، یک روند «خطی» ندارد بلکه روندی «نوسانی» دارد؛ به این معنا که انتظار بر این نیست که بزرگای پسلرزهها بهطور قطع هر روز نسبت به روز قبل کم شود، بلکه ممکن است در این روند کاهشی شاهد پسلرزههای با بزرگای بیشتر باشیم که رویدادی کاملا طبیعی است. وی همچنین بر ضرورت اصلاح یک تفکر غلط در میان عموم مردم تاکید کرد و گفت:نباید تصور شود پسلرزهها خطری برای مناطق زلزلهزده دربر نخواهند داشت، بلکه همانند زلزلههای اصلی بهطور قطع منجر به بروز آثار ویرانکننده در منطقه زلزلهزده میشوند؛ چراکه در بسیاری از موارد وقوع پسلرزهها اثرات به مراتب مخربتری نسبت به زمینلرزههای اصلی از خود به جای میگذارند.