راهکارهایی برای کاهش تصادفات جادهای
رانندگی مانند برخی از رفتارهای دیگر ناشی از تاثیرات محیطی، روانی و اجتماعی است و نحوه رانندگی در فضای شهری برگرفته از سلامت و یا عدم سلامت روحی و روانی فرد است.
رانندگی مانند برخی از رفتارهای دیگر ناشی از تاثیرات محیطی، روانی و اجتماعی است و نحوه رانندگی در فضای شهری برگرفته از سلامت و یا عدم سلامت روحی و روانی فرد است.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، ترافیک چیزی است که هرروز با آن در ارتباطیم و بینظمی و خلافهای پیدرپی و به اصطلاح زرنگبازی این ترافیک را دوچندان خواهد کرد.
اخلاق ناپسند و بینظمی در رانندگی اکنون به یک فرهنگ تبدیل شده و اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود و تا آن زمان پیامهای ناگوار و زشت آن را خواهیم دید.
رانندگی مانند برخی از رفتارهای دیگر ناشی از تاثیرات محیطی، روانی و اجتماعی است و نحوه رانندگی در فضای شهری ناشی از سلامت و یا عدم سلامت روحی و روانی فرد دارد.
هنگامی که یک راننده ایرانی در جادهها به صورت خطرناک سبقت میگیرد و جان خود را به بخت و اقبال میسپارد همزمان جان چندین نفر در ماشین مقابل را نیز در بازی خطرناک و روان پریشانه خود شرکت میدهد.
همین فرد پس از دیدن یک مامور راهنمایی و رانندگی کمربند میبندد، قانونمند میشود و در مقابل دیدگان پلیس راهور همانند طفلی سر به زیر پشت فرمان ماشینش قرار میگیرد.
چنین حرکتی مختص یک نفر نیست اگر راهی جادههای باریک و خطرناک کردستان شوید هر لحظه و هر ثانیه باید منتظر بیرون آمدن ماشینی از پشت یک کامیون باشید که همانند ماتادورهای اسپانیایی چشم در چشم راننده ماشین رو به رو میدوزد و با افتخار سبقت خود را انجام میدهد.
اما ما چقدر این خلافها و بیفرهنگیها را برعهده دولت و حکومت و جادههای نامناسب بگذاریم؟ تا چند سال دیگر تیتر روزنامهها و خبرگزاریها جادههای نامناسب کردستان و قتلگاه رانندگان را تکرار وار بازنویسی کنیم؟؟
دیگر وقت آن نیز باید برسد که انگشت اشاره را به سمت خودمان بگیریم و بگوییم ما مقصریم ما بدفرهنگیم و ما با هزاران مشکل روحی و روانی مرکب ناایمن خود را زین میکنیم و به قلب جادهها میتازیم و خلافهای کریه خود را با افتخار در مهمانیهایمان بازگو میکنیم...
هنگامی که طرح یک موضوع میشود باید آنقدر نیز خلاق بود تا راهحل نیز پیشنهاد داد و تنها به نقد اکتفا نکرد.
به عقیده راقم این سطور راهحل کوتاهمدت که در اکثر مواقع چکشی عمل کردن نیز هست، شرطیسازی فرد با تکیه بر پاداش و جزا است و اگر فردی اشتباهی در رانندگی انجام داد جریمههای سنگین و بدون ببخش میتواند بهترین راهحل باشد.
در راهحل میانمدت نیز میتوان به آموزش اشاره کرد که متاسفانه در کشور ما و در صدا و سیمای ملی و استانی ما کمترین اهمیتی به این موضوعات داده نمیشود و همواره در فیلمها و سریالها سرعت در رانندگی را با زیباترین جلوههای ویژه به نمایش میگذارند و نوجوان و جوان را تحریک به تکرار عمل بازیگر فیلم میکنند.
آموزش صحیح رفتارهای اجتماعی پیش از آموزش رانندگی و فرهنگسازی صحیح در این باره نیز میتواند کمکرسان باشد و به فرد یاد دهند که اگر یک لحظه هوس سبقت و یا کار خلافی به سرش بزند امکان دارد برای باقی عمرش قاتل یک یا چندین جان شود.
به طور مثال اگر شخصی با ماشین خود در جادههای خطرناک کردستان اقدام به سبقت گرفتن کند، و به ناگاه با ماشین لاین رو به روبی خود مواجه شود ماشینی که چهار سرنشین دارد و همه اعضای یک خانواده هستند در این لحظه دو رویداد ممکن است رخ دهد یکی گذشتن از خطر و دیگری تصادف.
اگر ماشین خطاکار از مهلکه جان سالم به در ببرد و دوربینهای جاده نیز خطای وی را ثبت نکنند چند لحظه بعد همین موضوع تکرار خواهد شد و شانس تصادف بالا خواهد رفت، اگر دوربینها وی را ببیند و جریمه کنند ممکن است چند روز این عمل را تکرار نکند.
اما اگر تصادف رخ دهد امکان کشتهشدن چند عضو خانواده و یا فلج شدن آنها پیش میآید همانند بسیاری از خبرهایی که همگی ما یکی از آن را در خاطرمان داریم، این نسیان بزرگ و این از هم پاشیدن بنیان یک خانواده را چه کسی باید پاسخ دهد؟؟ در مواجه با چنین شخصی چه باید کرد؟
به دلیل اینکه جریمهها در ایران آنقدر بالا نیست فشار مالی به فرد وارد نمیشود و باز دارنده نخواهد بود نیاز است که یک جریمه کلان که در زندگی فرد محسوس باشد اتخاذ شود مثلا به اندازه قیمت ماشین فرد را بدون ببخشش جریمه کرد، که البته راههای در رو نیز پس از آن ایجاد خواهد شد و هیچ هنگام چکشی عمل کردن تاثیری به اندازه فرهنگسازی نخواهد داشت اما برای مدتی کوتاه بسیار مناسب خواهد بود تا از آمار بالای تصادفات و مرگهای جادهای کاسته شود.
راه حلی که ممکن است بسیار مناسبتر و منطقیتر باشد، طرحی قوی و همه گیر در روانسنجی و بررسی شخصیت افراد متقاضی دریافت گواهی نامه رانندگی است که پیش از آزمون رانندگی است و موجب فیلترشدن افراد زیادی خواهد شد و از بار ترافیکی شهرها نیز کاسته خواهد شد.
اگر شخصی دارای رفتار بیمارگونه تشخیص داده شود و امکان داده شود که فرد موجب به خطر انداختن جان افراد شود و قابل درمان نیست باید با قاطعیت برخورد شود همانند شخص کوری که توانایی دیدن مسیر را ندارد و هرگز نمیتواند گواهی رانندگی را در ایران دریافت، این فرد نیز باید برای همیشه منع شود و اگر فردی متوسط باشد در این آزمون رفتاری مورد درمان بالینی و روانشناسی قرار گیرند.
در پایان باید گفت، شاید در نگاه نخست این حجم از کار روانشناسی و درمانی پرهزینه و گسترده باشد، اما در نهایت هزینههای ناشی از تصادفات و عواقب ناشی از آن که بر دولت تحمیل میشود به طور چشم گیری کاهش مییابد.