لبخند به ریاست جمهوری مسعود پزشکیان
چرا به عنوان یک ایرانی به انتخاب مسعود پزشکیان باید لبخند بزنیم.
چرا من به عنوان یک ایرانی به انتخاب مسعود پزشکیان باید لبخند بزنم؟
شخص خودم به دلیل رفتار و اعمال مسئولان در اداره کشور به عنوان یک کنشگر اجتماعی در انتخابات جزو ۵۱ درصد بودم که شرکت نکردم و هنوز نیز این اقدام خودم را موجه می دانم.
ولی چرا از انتخاب آقای پزشکیان باید لبخند زد؟!
شخصیت و ویژگی رفتاری گفتاری که آقای پزشکیان در دوران نمایندگی در وقایع مختلف مانند ۸۸ و زن زندگی آزادی و … اتخاذ و روایتگر صدای بی صدایان بود قطعا موجب می شود از انتخاب شدنش امیدوار شد که صدای نیز در بخش جمهورت نظام باشد برای بی صدایان.
حال چرا بخش حکمرانی بایستی به این انتخاب لبخند بزند؟
مطلع شدم آقایان محمدی گلپایگانی و میرحجازی از اعضای دفتر رهبر ایران به دیدار پزشکیان در دفتر ریاست جمهوری رفتند. چنین دیداری از سوی چهره های ارشد دفتر رهبر با روسای جمهوری بی سابقه بوده است. به نظرم سیستم با این حرکت یک پیام مخابره می کند و آن این است که اصولگرایان در رسانه ها علیه پزشکیان به عنوان ضد انقلاب و توطئه گر و ... تبلیغ براه نیاندازند و اصلاح طلبان و قومیت گراها نیز مراقب باشند چرا که با شخصی طرف هستند که سیستم روی او حساب باز کرده است. بنا بر این از ابتدا دندان طمع را بکنند و انتظارات نابجا نداشته باشند.
به نظر می رسد حکمرانی نیز سوزن خود را تغییر داده است و تصمیم دارد به سمت جذب مردم قدم بر دارد. سیستم برای پزشکیان و با پزشکیان برنامه دارد. در شرایط کنونی جهانی و منطقه ای، سیستم نمی خواهد داخل کشور تضاد ایجاد شود.
رفتار های ایجاد وفاق ملی مانند حضور آقای پزشکیان در حسینیه اقای شیخ حسین انصاریان نیز قطعا لبخند به بخش سنتی و اصولگرا را تقویت خواهد کرد و از طرفی پزشکیان با حضور در منزل شهید رئیسی، با خانواده وی ملاقات و از خدمات رئیس دولت سیزدهم تقدیر کرد. این ملاقات در شرایطی انجام شده که خانواده رئیسی از رقیب پزشکیان در انتخابات حمایت کرد، و پیروزی او را هم تبریک نگفت.
البته هنوز به انتخاب کابینه آقای پزشکیان نرسیده ایم که به نظر می رسد رسالت وفاق ملی نیز در آن رویت شود.