ایرانیان در جستوجوی راهآهن
احتمالا نخستین سند از اسناد دولتی ایران که از راهآهن سخن به میان آورده، نامهای است که ناپلئون سوم در آوریل ۱۲۷۴ه.ق / ۱۸۵۸م به ناصرالدینشاه نوشته و به طرح انگلیسیها برای احداث راهآهن از استانبول به خلیجفارس و از آنجا تا هندوستان اشاره کرده است.
احتمالا نخستین سند از اسناد دولتی ایران که از راهآهن سخن به میان آورده، نامهای است که ناپلئون سوم در آوریل ۱۲۷۴ه.ق / ۱۸۵۸م به ناصرالدینشاه نوشته و به طرح انگلیسیها برای احداث راهآهن از استانبول به خلیجفارس و از آنجا تا هندوستان اشاره کرده است.
این طرح که باید در ادامه طرح استفن سن مطرح شده باشد، گذشته از اهداف تجاری، اهداف سیاسی و نظامی نیز داشت. اما غیر از این، فکر تاسیس راهآهن به یکی از آرمانها و آرزوهای مهم مصلحان و نوگرایی ایرانی تبدیل شد و جایگاهی عمده و اساسی در اندیشه و عمل اصلاحی ایرانیان به خود اختصاص داد. میرزا ملکمخان که از مشاوران اصلی سپهسالار بود و در آن زمان طرفدار و مروج فکر جلب و جذب سرمایههای خارجی از راه دادن امتیاز بود، در پارهای از رسالههای خود به ضرورت تاسیس و گسترش شبکه راهها و از جمله راهآهن اشاراتی داشت. قانون ۵۵ مادهای که او به پیوست رساله کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات نوشت، به ضرورت و فوریت تاسیس راهها اشاره داشت. در رساله اصل ترقی تاکید میکرد، اولیای دولت ایران باید بدگمانی به کمپانیهای خارجی را کنار بگذارند و جمیع کارها و بناهای عمومی از جمله ساخت راهآهن را به آنها واگذارند. ملکم در همان رساله نوشت: «به جهت ساخت راهاهن ایران از شوشتر تا تهران، اگر دولت علاوه بر هر نوع امتیاز ۱۰ کرور هم پول نقد بدهد، باز کرورها منفعت دولت خواهد بود.»
منبع: داریوش رحمانیان، سارا یارمهدوی، «راهآهن در ایران عصر قاجار» تاریخ اسلام و ایران، ۱۳۹۰.