◄ تهران برای چندمین هفته پیاپی، همچنان در چنگال غول نامریی
دو، چهار، شش، هشت؛ انتهای پلاک هایی است که روز سه شنبه، مجوز تردد در شهر را ندارند، اما تا چشم کار می کند می شود آنها را دید. تا آنجا که به اشتباه فکر می کنی شاید روز دوشنبه یا چهارشنبه است.
تهران برای چندمین هفته پیاپی، همچنان در چنگال غول نامریی آلاینده ها گرفتار شده است. تعطیل شدن ها، طرح های مختلف ترافیکی، دورکار شدن ها و دیگر تصمیم ها در سال های گذشته کوچکترین تاثیری در بهبود شرایط نداشته است.
به گزارش تین نیوز ، تهرانی ها سالهاست گرفتار ذرات مریی و نامریی شده اند و به گفته کارشناسان مشخص نیست، در آینده چه تاثیر مخربی بر سلامت شهروندان خواهد گذاشت. از آخرین باری هم که در اقدامی عجیب آبپاشی با بالگرد برای رفع آلودگی هوا تجویز شد، سال های زیادی گذشته و گویا کماکان بهترین تصمیم، همان هیچ کاری نکردن، جایی نرفتن و فروش قانونی مجوز آلوده کردن هواست. با همه این ها واقعیت تغییر نمی کند و ما هر روز صبح از پنجره خانه مان سایه محوی از ابهت کوه های تهران، غرق در آلودگی می بینیم و نمی خواهیم قبول کنیم آلودگی هوا، مسئله کوچکی نیست که با تعطیل شدن و دورکاری و طرح های ناکارآمد حل شود.
دو، چهار، شش، هشت؛ انتهای پلاک هایی است که روز سه شنبه، مجوز تردد در شهر را ندارند، اما تا چشم کار می کند می شود آنها را دید. تا آنجا که به اشتباه فکر می کنی شاید روز دوشنبه یا چهارشنبه است. اما در واقع اینها خودروهایی هستند که بی توجه به همان قوانین نیم بند محدودیت های ترافیکی که هر مرتبه اسم جدیدی دارند، راهشان را در اتوبان ها و خیابان های آلوده تهران پیدا کرده اند. رانندگانی که عطای جریمه ناچیز را به لقای حمل و نقل ناکارآمد بخشیده اند و ترجیح داده اند، به جای له شدن در مترو و بی آرتی، سهم خودشان را در بیشتر آلوده کردن هوا و شلوغ تر شدن خیابان ها به خوبی ایفا کنند.
کمی جلوتر، در انتهای تونلی کوتاه چند ماشین کنار ایستاده اند و چند نفر بالای سر راکب موتور سیکلت ایستاده اند، منتظر ماشین اورژانس که معلوم نیست با این ترافیک چگونه خودش را به مصدوم می رساند. موتور سوار با صورتی خون آلود وسط تونل دراز کشیده و ماشین ها از کنارش می گذرند، با تکان دادن سری از تاسف بابت عدم رعایت فرهنگ رانندگی، همان هایی که با پلاک های زوج، در روز فرد خیابان ها را بالا و پایین می کنند.
بعد از تونل ماموران راهنمایی و رانندگی در حال هدایت و ساماندهی ترافیک عبوری هستند. پلاک زوج ها اینجا گیر می افتند و یکی یکی جریمه می شوند. ماشین ها در انتهای مسیر ناگهان دلشان می خواهد تغییر مسیر دهند و یکی در میان خط عوض می کنند و گره ترافیکی را بیشتر می کنند. مراسم مهم و ارزشمندی در مصلی رو به پایان است. منطقه ای از شهر که با برگزاری هر مراسمی، گره ترافیکی سنگینی ایجاد می شود، گره ای که با کمی برنامه ریزی و اصلاح هندسی مسیر حل خواهد شد، اما سال هاست که پابرجاست، بی هیچ تغییری.
حاضران مراسم در راه برگشت از خیابان عبور می کنند، ازدحام زیادی در این نقطه ترافیکی شکل گرفته است، نه مسیری برای پیاده ها هست، نه محل مناسبی برای سوار شدن حاضران مراسم به بی آر تی. خودروهای عبوری، بدون رعایت اصول تغییر مسیر می دهند. انبوه جمعیت سرگردان بین پیاده روهای ناکارآمد، بین بزرگراه و خیابان روبرو در رفت و آمدند، در مسیری پر خطر.
کمی جلوتر نگاهی مصمم و نافذ از پشت غبار مشخص می شود . کنارش نوشته شده: مردم پر افتخار و سربلند ایران، جانم هزاران بار فدای شما. جان عزیزی که در هموار کردن مسیری بی خطر برای ما فدا شد.