◄ فرصت کرونا به صنعت هواپیمایی
اگر برفرض، مدیر ارشد یکی از شرکتهای هواپیمایی فعال در کشور بودم، در اولین اقدام، شروع به کاهش هزینههای جاری شرکت میکردم. شاید برای مخاطب این ذهنیت منفی به وجود آید که تعدیل نیرو اولین گزینه هر مدیری برای کاهش هزینههایش است. پس چرا شرکت آمازون این کار را نکرده است؟
پشت هر بحرانی، فرصتی مخفی شده است که باید آن را به چنگ آورد، کافیست که روی فرصت تمرکز کنیم، نه روی بحران؛ اپیدمی ویروس کرونا هم مانند هر بحرانی، ابتدا مشکلآفرین است ولی اگر بتوان آن را مدیریت کرد، حتما منافعی برای شرکتها و افراد خواهد داشت.
این اپیدمی بیشترین ضربه ممکن را بعد از سلامتی انسانها، به اقتصاد وارد خواهد کرد و به نظر میرسد، صنعت گردشگری و سفر، یکی از آن صنایع باشد.
دراینبین به نظر میرسد که صنعت هوانوردی کشور، بیشترین آسیبپذیری را متحمل میشود. برای گذر از این شرایط بحرانی، خود را جای مدیر یکی از این شرکتهای هواپیمایی فرض میکنم.
اگر برفرض، مدیر ارشد یکی از شرکتهای هواپیمایی فعال در کشور بودم، در اولین اقدام، شروع به کاهش هزینههای جاری شرکت میکردم. شاید برای مخاطب این ذهنیت منفی به وجود آید که تعدیل نیرو اولین گزینه هر مدیری برای کاهش هزینههایش است. پس چرا شرکت آمازون این کار را نکرده است؟ چرا شرکت آمازون برعکس همه شرکتها، به جذب نیرو اقدام کرده است؟
زیرا با این کار، ارزش شرکت خود را بالا و بالاتر برده است. چون پول اگر وارد سیستم هزینه یک شرکت نشود، نه سودی میسازد و نه ضرری تحمیل میشود. پول است که پول میآورد، نه صرفا ذخیره آن!
برای کاهش هزینههای یک شرکت هواپیمایی، در شرایط کنونی، اولین قدم، مدیریت ناوگان و برقراری عرضه و تقاضا است. ولی این کار بسیار دشوار است زیرا بسیاری از شرکتهای هواپیمایی، تعداد ناوگان کافی برای این کار ندارند.
اگر ناوگان شرکتی کوچک که در اختیار من بود بهطور حتم از ناوگان شرکتهای دیگر در این مورد بهره میبردم. شرکتهای هواپیمایی ایران عمدتا کوچک هستند و اکنون نیاز دارند تا موقتا با هم ادغام شده، با هم همکاری کرده و مسافران یکدیگر را جابهجا کنند.
اگر ناوگان بزرگی داشتم، در اولین اقدام، فرکانسهای پروازی بین مبدأ و مقصد را کاهش میدادم. میدانید که در این روزگار کرونا زده، هنوز تقاضایی اندکی وجود دارد. پس تا تقاضایی وجود دارد باید عرضه هم وجود داشته باشد. اگر بین یک مبدأ و مقصد در طول شبانهروز چندین پرواز برقرار بود، این پروازها را به یکی دو تا کاهش میدادم. اگر بین مبدأ و مقصد، در طول هفته چندین پرواز برقرار بود، تعداد این پروازها را نیز کاهش میدادم.
از طرفی درصد اشغال صندلیهای هواپیما را بین ۵۰ و حداکثر ۶۰ درصد حفظ میکردم. سیستم فروش بلیت را از چارتری به سیستمی تغییر میدادم و در سیستم فروش بلیتها، بلیتهای ارزانقیمت را کنار میگذاشتم.
با این اقدامات، دو اتفاق میافتد؛ به دلیل پایین آوردن فرکانس پروازی و پایینبودن درصد اشغال صندلیهای هواپیما، عرضه با تقاضا تقریبا یکسان میشدند و حتی ممکن است تقاضا از عرضه پیشی گرفته و بلیت ارزان برای هواپیما پیدا نشود.
چرا درصد اشغال صندلی را تا حداکثر شصت درصد نگهداریم؟ فرض کنید در هواپیمایی نشستهاید که فاصله اجتماعی در آن رعایت نشده باشد. شما تا آخر سفر بشدت نگران این هستید که نکند از فرد کناریتان، ویروس را دریافت کنید و به همین دلیل تا آخر سفر، نگران هستید، استرس دارید، عرق میکنید، گرم و سرد میشوید و درنتیجه در پایان سفر از یک فرد سالم به یک فرد بیمار تبدیل خواهید شد!
در این هواپیما حتی اگر فاصله اجتماعی هم رعایت شود، بازهم انتقال ویروس از فرد ناقل به دیگران، محتمل خواهد بود؛ اما با پایین نگهداشتن درصد اشغال صندلی، ذهنیت مسافران در مورد شرکت هواپیمایی مثبت خواهد شد و بااینکه مسافر، پول بیشتری برای بلیت پرداخته است، از فاصله اجتماعی ایجادشده در هواپیما راضی خواهد بود. ضمن اینکه بلیت فروختهشده با قیمتی بالاتر از حالت معمول به مسافر فروخته شده و بدین ترتیب تاحدی میتوان ضرر ناشی از خالی ماندن صندلیهای دیگر و همچنین ضرر ناشی از استورکردن ناوگان در این بحران را کاهش داد.
در مرحله بعد، هواپیماهایی را برای پرواز انتخاب میکردم که سیکل پروازی کمتری دارند یا هواپیماهای تازه خریداریشده را تا حد ممکن در خط پروازی نگه میداشتم. این نوع هواپیماها بهطورمعمول سوخت کمتری مصرف میکنند و کاهش سوخت مصرفی یعنی کاهش غیرمستقیم هزینههای عملیاتی شرکت.
در همین زمان اگر در ناوگانم، هواپیماهای توربوپراپ داشتم، در مسیرهای کوتاه از این نوع هواپیماها استفاده میکردم که مصرف سوخت کمتری از هواپیماهای جت دارند.
همینطور که مشاهده میکنید برای مثال شرکت هواپیمایی ملی ایران، هما، یک هیچ از همه رقیبان خود جلوتر است، زیرا هم هواپیمای نو بیشتری دارد، هم هواپیمای با سیکل پروازی کمتری دارد و هم چند ده هواپیمای توربوپراپ در اختیار دارد. در این حال تعداد اندکی از ناوگان شرکت را به حالت کارگو تبدیل میکردم و آن را در اختیار دولت و یا ارگانهایی قرار میدادم تا با آن حمل ملزومات تسریع یابد. در این اقدام هم هواپیماها در حال استفاده هستند و هم ارگانها به هدف خود رسیدهاند و کالاها با سرعت بیشتری جابهجا خواهند شد. این شرایط، شرایط خاصی برای جامعه هوانوردی ایران است. در این شرایط خاص، باید عملکرد شما هم خاص باشد!
حتما در ناوگان خود، پرندههایی هستند که استور شده و در حال گذراندن تستهای پروازی هستند. با نگهداشتن متخصصان و مهندسان در سرکارشان، به پروسه انجام تستهای پروازی، سرعت میبخشیدم. حتی پرندههایی که در نوبت تست در ماههای آینده هستند را زودتر از موعد استور میکردم و تستهای پروازی آنها را در همین زمان آغاز میکردم. الآن فرصتی استثنایی برای دادن تنفس به پرندهها و تجدیدقوای آنهاست.
دوست نداشتم این بحث را مطرح کنم اما حقیقت این است که ما تحت تحریمهای ظالمانه هستیم و قطعات هواپیما بهسختی به دست ما میرسد. در این شرایط، بهترین زمان برای مذاکره با دلالان و واسطهها برای واردکردن قطعات هواپیماهاست. حتی اگر پرندهای داشتم که از آن بهعنوان انبار قطعه استفاده میکردم، سعی داشتم که با خرید قطعات بیشتر برای ماهها و سالهای بعد، این هواپیماها را نیز به خط پروازی بازگردانم. اگر برفرض تحریم نبودیم، این شرایط بهترین زمان برای مذاکره با شرکتهای سازنده هواپیما نیز هست.
درحالیکه بسیاری از شرکتهای هواپیمایی برای لغو یا عدم پذیرش سفارشهای خود اقدام میکردند، من عکس آن را انجام داده و سفارشهای بیشتری ثبت میکردم یا هواپیماهای نو استور شده را خریداری میکردم و یا حتی هواپیماهای با سیکل پروازی کم را از دست واسطههای درمیآوردم. در این دوران، شروع به اصلاحهای ساختاری بنیادین در شرکت میزدم. برای مثال در مسیرهای پروازی و نوع هواپیماهای اختصاص دادهشده به این مسیرها، تجدیدنظر کرده و آنها را آپدیت میکردم. دراینبین ممکن است برخی مسیرهای پروازی، حذف یا اضافه شوند و همچنین فرکانس پروازی آنها تغییر یابد. حتی ممکن است نوع هواپیماهای مورداستفاده در ناوگان نیز تغییر یابد. همچنین اصلاح ساختارهای مالی و سیاستهای اقتصادی نیز در دستور کارم قرار میدادم.
و اگر صاحب یک شرکت بزرگ با ناوگان پرتعداد بودم، نیمنگاهی نیز بر سهامی عام شدن شرکت و ورود به بازار بورس اوراق بهادار نیز میانداختم تا سرمایه در جریان شرکت، بهوسیله نقدینگی مردم عام، هرروز و هر هفته افزایش یابد.