◄ مسکن، جلوی سیل نقدینگی را نخواهد گرفت
پیشبینی تغییر ابعاد اقتصاد ایران پیشنهاد جدیدی را روی میز تیم اقتصادی دولت قرار داده است. برخی از اقتصاددانان عنوان میکنند ازآنجاکه نزدیک به ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی تا پایان سال در اقتصاد ایران خلق خواهد شد و باید این نقدینگی به سمت بازارهای بزرگ هدایت شود تا بتوان بازارهایی مثل ارز و سکه را از نوسان قیمتی مصون داشت.
پیشبینی تغییر ابعاد اقتصاد ایران پیشنهاد جدیدی را روی میز تیم اقتصادی دولت قرار داده است. برخی از اقتصاددانان عنوان میکنند ازآنجاکه نزدیک به ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی تا پایان سال در اقتصاد ایران خلق خواهد شد و باید این نقدینگی به سمت بازارهای بزرگ هدایت شود تا بتوان بازارهایی مثل ارز و سکه را از نوسان قیمتی مصون داشت.
یکی از بازارهایی که برای هدایت نقدینگی مدنظر اقتصاددانان قرار دارد بخش مسکن است. به اعتقاد آنان بخش مسکن به دلیل جذابیت میتواند ضربهگیر نقدینگی در اقتصاد ایران شود و گزینه اصلی فرود نقدینگی باشد. اما آیا چنین پیشنهادی قابلیت اجرایی دارد؟ اساسا کانالیزهکردن نقدینگی به سمت یک بازار مشخص به چه معنی است؟ چطور میتوان نقدینگی را هدایت کرد؟ و نکته آخر اینکه در صورت اجرای این پیشنهاد، چه اتفاقی برای بازار مسکن خواهد افتاد؟ «حملونقل» در گفتگو با سه اقتصاددان و صاحبنظر حوزه اقتصادی این محورها را موردبررسی قرار داده است.
برخی اقتصاددانان میگویند مسکن ضربهگیر نقدینگی میشود، اگر این اتفاق رخ دهد به اعتقاد شما سمتوسوی بازار به چه شکلی خواهد بود؟
قبل از پاسخ به سؤال شما من تأکید میکنم که خیلی به این گزاره که مسکن بتواند ضربهگیر نقدینگی شود، اعتقادی ندارم.
چرا؟
چون در فضای نااطمینانی کنونی، امکان اینکه بخشی مانند مسکن ضربهگیر شود وجود ندارد. درحالحاضر برخی بانکها با عدول از نرخ مصوب، در حدود ۲۵ درصد سود بانکی میدهند بنابراین مسکن برای آنکه بتواند سرمایهها را جذب کند باید حداقل این بازدهی را داشته باشد. ازاینرو تا زمان وجود نااطمینانی، مسکن محور سرمایهگذاری نمیشود. اما اعتقاد دارم فارغ از این گزاره، بخش مسکن هنوز برای رشد بیشتر قیمت جا دارد.
بر چه اساسی این حرف را میزنید؟
بر اساس روند زمانی این بخش. شما بررسی کنید در زمان رکود، مسکن از شاخص قیمت بهشدت عقب افتاد و حتی هنوز در بسیاری از شهرها قیمتها زیاد تکان نخورده است. بنابراین مسکن از استعداد رشد قیمت برخوردار است. اما مؤسسه نیاوران، در گزارشی نشان داده در فاصله بین ابتدای دهه ۷۰ تا ابتدای دهه ۹۰ بخش زمین و مسکن بهشدت جلوتر از شاخص قیمتها حرکت کرده است...
این آمارها مربوط به زمین است. در مورد زمین بحث درستی است چون بحث کمیابی آن هم مطرح است اما در مورد آپارتمان اینگونه نیست.
اتفاقا در مورد آپارتمان هم صادق است. برای مثال اشاره دارد در بازه بیستساله شاخص قیمتها ۴۸ برابر شده اما قیمت یک مترمربع آپارتمان در تهران بیش از ۸۰ برابر شده است؟
من این آمار را رد نمیکنم. اما وقتی از شاخص قیمتها صحبت میکنیم یعنی به یک سبد منتخب و مشخص اشاره داریم که بهصورت میانگین برآورد میشود و بر اساس آن هر کالا وزن خاص خود را دارد. خب بسیاری از قیمتها مثل بنزین و کالاهای اساسی در این سبد قیمتگذاری میشوند. اگر سبد قیمت واقعیتر شود و بر اساس شاخص قیمت مصرفکننده نباشد این مبالغهگویی کمتر میشود و مقدار بهشدت تعدیل میشود. نکته دیگر به ساختار اقتصادی کشور ما بازمیگردد. ملاحظه کنید رشد نقدینگی در اقتصاد ایران متوازن انجام نمیشود. بارها شنیدهاید مسئولان و سیاستگذاران اقتصادی در مصاحبههای خود میگویند
۷۰ درصد نقدینگی کشور در اختیار ۳۰ درصد از مردم است. یعنی ۷۰ درصد از مردم حجم کوچکی از نقدینگی تزریقشده به اقتصاد را در اختیار دارند. در اینجا این سؤال به وجود میآید که این ۳۰ درصد که حجم بیشتر نقدینگی را در اختیار دارند از چه الگوی مصرفی برخوردار هستند؟ طبیعتا آنان این حجم از نقدینگی در اختیار را فقط به مصرف نان، برنج و بنزین اختصاص نمیدهند. آنان نقدینگی اضافی خود را صرف دارایی میکنند. بنابراین این نقدینگی فشار بیشتری روی ارزش داراییها مثل مسکن، ارز و سکه میآورد.
پس شما فکر میکنید، بازار مسکن کماکان پتانسیل رشد قیمت را دارد؟
من بر اساس روند تاریخی این بخش اعتقاد دارم که اگر مسائل روانی موجود حل شود بخشی که کماکان از ظرفیت جذب نقدینگی برخوردار است بخش مسکن است. در تهران هنوز برخی مناطق این استعداد را دارند و در شهرستانها و سایر کلانشهر این پتانسیل قویتر است چون هنوز موج افزایش قیمت به آنجا نرسیده است؛ این را هم در نظر داشته باشید که نقدینگی در اقتصاد ایران خلق شده است؛ بنابراین با توجه به وضعیت اقتصاد و تولید چارهای نیست جز اینکه که بخشی از آن در تورم جذب شود.
اما باید امیدوار باشیم سیاستگذار با مدیریت و مهار رشد نقدینگی جلوی تکانههای آینده را بگیرد. ازاینرو پیشبینی من بر اساس رفتار تاریخی بخش مسکن و حجم نقدینگی است که به اقتصاد ایران تزریق شده است. آنچه الآن هنوز اجازه نداده در بخش مسکن افزایش قیمتها بهطور کامل تخلیه شود وجود نااطمینانیهای سیاسی است و اگر این نااطمینانیها تعدیل شود طبیعتا بخش مسکن مجددا رشد میکند.