راغفر: ساکنان مناطق مرفه مستحق یارانه نیستند
با حذف 200 هزار خانوار در گام نخست، دولت برای اجرای کامل مصوبه قانونی حذف دهک گام برداشته است.
با حذف 200 هزار خانوار در گام نخست، دولت برای اجرای کامل مصوبه قانونی حذف دهک گام برداشته است. برای پاسخ به این سؤال که افراد متعلق به سه دهک بالای درآمدی چه ویژگیهایی دارند و چطور باید آنان را شناسایی کرد، با حسین راغفر، کارشناس اقتصادی، صحبت کردیم.
به گزارش تین نیوز به نقل از شرق، این کارشناس معتقد است در شرایط کنونی میشود با قاطعیتی بالای 90 درصد تعداد زیادی از افرادی را که استحقاق ندارند شناسایی و از فهرست دریافت یارانه حذف کرد.
- از دست ندهید: بار «تهراننشینان» بر دوش «حاشیهنشینان»
حسین راغفر میگوید: با مؤلفه وضع مسکن و محل سکونت افراد بسیاری از اطلاعات قابل ردیابی را میشود بهدست آورد. افرادی که در مناطق برخوردار شهری زندگی میکنند، بیشک مستحق دریافت یارانه نیستند؛ فارغ از اینکه در این مناطق مالک هستند یا مستأجر یا اینکه اصلا در سه دهک بالای درآمدی واقع میشوند یا نه.
گفته میشود سه دهک بالای درآمدی مشمول حذف از یارانهها هستند، فکر میکنید این افراد چه ویژگیهایی دارند و چطور میتوان آنان را شناسایی کرد؟
اینکه سه دهک بالا از یارانهها حذف شوند، مهمل است؛ چراکه شناسایی این افراد به دلایل مختلف ممکن نیست. البته نمیشود با قاطعیت گفت قابل شناسایی نیستند ولی در حال حاضر این فرایند را دولت برعکس و اشتباه طی میکند. باید به جای افرادی که استحقاق یارانه ندارند، افراد مستحق دریافت یارانه را شناسایی کنند. شناسایی افراد مستحق یارانه سادهتر و ممکنتر است.
اما برای شناسایی دهکهای بالای درآمدی باید به اطلاعات چرخش مالی آنها از طریق بانکها و اطلاعات سامانه ثبت اسناد دسترسی داشته باشند تا مواردی مثل مسکن، خودرو یا داراییهای دیگر آنان را که در سامانه ثبت اسناد کشور به ثبت رسیده است، شناسایی کنند. البته در این بررسی باید به یک نکته به طور خاص توجه داشت؛ تعدادی از کلاهبرداریهایی که در این سالها از طریق کارتهای بازرگانی صورت گرفته است، اینگونه بوده که مثلا به نام پیرزنی روستایی کارت بازرگانی گرفته شده و چندین کالای لوکس به نام او وارد کردهاند.
این در حالی است که آن فرد روستایی بیچاره روحش هم از چنین چیزی خبر ندارد و مقصر نیست حالا فرض کنید بخواهند این فرد را از فهرست یارانه حذف کنند در اینجا به او ظلم مضاعف شده است؛ زیرا او به این پول نیاز دارد. البته من دقیقا از این سامانه اطلاع ندارم و نمیدانم چه میزان از اطلاعات سامانه را مواردی از این دست تشکیل میدهند اما در هر صورت باید این ملاحظات را در نظر گرفت. برای مطمئنشدن از اینکه اطلاعات درست است یا نه، نمونهاش درباره همین فرد روستایی که به نامش خودرو وارد کردهاند، خوب است حساب بانکی او را هم چک کنند تا به یک عدم تناسب بزرگ پی ببرند.
به نظر شما وضعیت سه دهک بالای درآمدی از لحاظ تملک و اجاره مسکن چگونه است؟
محل استقرار و سکونت افراد مسئله مهمی در این بحث است که در کنار سایر مسائل باید در نظر داشت. در واقع یکی از مؤلفههای اصلی سکونتگاه افراد است که کاملا از طریق کدپستی قابل بررسی و شناسایی است. البته یک نکته را باید در نظر داشت و آن این است که در برخی مناطق مرفه شهر تهران برخی قسمتهای حاشیهنشین وجود دارد که عدهای در آنجا زندگی کپرنشینی دارند و در سکونتگاههای نامطلوبی زندگی میکنند که آن افراد و آن مناطق هم باز قابل شناسایی است؛ مثلا در منطقه یک تهران هنوز سکونتگاههایی اینگونه وجود دارد. میتوان این افراد را جدا کرد و اطمینان حاصل کرد سایر افرادی که در آن منطقه ساکن هستند، حتما کسانی هستند که استحقاق دریافت یارانه ندارند. بنابراین باید این افراد را حذف کرد.
آیا ساکنان مناطق مرفه لزوما جزء سه دهک بالای درآمدی هستند؟
با سه، چهار قلم اطلاعات میشود افرادی که مستحق نیستند را شناخت و حذف کرد اما هر هدفمندیای هر چقدر هم که دقیق باشد، با درصدی از خطا همراه است.
در شرایط کنونی میشود با قاطعیتی بالای 90 درصد تعداد زیادی از افرادی که استحقاق ندارند را شناسایی کرد اما اینکه ضرورتا این افراد متعلق به سه دهک بالا هستند یا نه را نمیدانم. فقط میدانم فیالحال میشود جمعیت بالایی را بر این اساس حذف کرد.
آیا بررسی حساب بانکی و چرخش حساب سالانه افراد میتواند به شناسایی افراد متعلق به سه دهک بالا کمک کند؟
برخی از اطلاعات بانکی خانوادهها، از جمله چرخش کلی حسابهای آنان نشان میدهد حتی گاه افرادی که از کمیته امداد هم کمکی دریافت میکنند چرخش مالی سالانه قابلتوجهی دارند و استحقاق دریافت یارانه ندارند، بنابراین اگر فقط بر اساس حساب بانکی ارزیابی شوند امکان خطا بالا میرود، اما اگر علاوهبر حساب بانکی، محل سکونت هم ارزیابی شود ضریب خطا کاهش پیدا میکند.
تعداد بسیاری از افراد بر اساس محل سکونتشان در نقاطی هستند که در مناطق محروم واقع شده است و به احتمال زیاد استحقاق دریافت یارانه دارند، ولو اینکه چرخش مالی قابلتوجهی داشته باشند، بنابراین فقط با نگاهکردن به چرخش مالی سالانه افراد نمیشود پیش رفت، چون اینگونه بخش سایهروشن این طیف نادیده گرفته میشود.
یک گروه وجود دارند که قطعا مستحق یارانهاند، یک گروه هم قطعا مستحق نیستند و گروه آخر در دامنه خاکستری است که معلوم نیست باید یارانه به آنان تعلق بگیرد یا خیر. آن گروهی که کاملا واضح است که نباید یارانه بگیرند از چند مؤلفه مثل محل سکونت که اصلیترین مؤلفه است، قابل شناساییاند. اگر کسی در مناطق برخوردار شهر زندگی میکند و در لکههای جغرافیایی آلونکنشینها و حلبینشینها هم نیست، قطعا استحقاق دریافت ندارد.
اینکه افراد ساکن در مناطقی مرفه مالک باشند یا مستأجر تفاوتی ایجاد میکند؟
اینکه مالک ملکی باشند که در منطقه بالای شهر قرار گرفته است یا در این ملک مستأجر باشند فرقی ندارد، زیرا کسی که در آن مناطق زندگی میکند حتی اگر منزلش استیجاری هم باشد، بیشک مبلغ قابلتوجهی را برای اجاره میپردازد. اما خب مسئله مالکیت مسکن را هم نمیشود در نظر نداشت، زیرا آن هم مؤلفه مهمی است، چون این مسئله احتمال فقیربودن را برای کسانی که ملک استیجاری دارند بالا میبرد، ولی اینکه کجا زندگی میکنند مهمتر است.
باید توجه داشت که زندگی در املاک استیجاری در مناطق متوسط به پایین یا پایینشهری احتمال اینکه افراد فقیر باشند را بالا میبرد، اما اگر ملک استیجاری در مناطق برخوردار جامعه باشد، قطعا جز ساکنان آن افرادی هستند که یارانه به آنها تعلق نمیگیرد.
تخمین شما از وضع درآمد و کف و سقف حقوق ماهانه این افراد چیست؟
به نظرم مؤلفههایی مثل حساب بانکی و حقوق افراد اصلا نیاز نیست مورد بررسی واقع شود، زیرا اینها مسائلی فرعی است و اهمیت چندانی در این بحث ندارد. همانطور که گفتم، با مؤلفه وضع مسکن و محل سکونتشان میتوان بسیاری از اطلاعات قابل ردیابی را به دست آورد.
دلیل اختلاف زیاد اطلاعات مرکز آمار و بانک مرکزی از میانگین هزینه خانوارها در دهکهای مختلف چیست؟ کدام به واقعیت نزدیکتر است؟
مرکز آمار، آمار هزینه و درآمد افراد را از خانوارها میپرسد، اما بانک مرکزی هزینهها را بر اساس ارزش پولی یک سبد مشخص از بازار میپرسد؛ بنابراین اطلاعات هزینه و درآمد خانوار میتواند تنها منبع مورد وثوق باشد.
بانک مرکزی معیار مصرف خانوارها، آن هم فقط در شهرها را که فکر میکنم شامل تمام شهرها نشود، برسی میکند مثل اینکه این میزان برای خانوادهای سه، چهار یا پنجنفره در شهر تهران چقدر است؟
و اینکه اصفهان و شیراز و تهران در این زمینه چقدر متفاوتاند؟ اما دهک هزینه و درآمد خانوار را مرکز آمار با مراجعه به 38 هزار خانوار شهری و روستایی در سطح ایران بررسی میکند و سپس آن را به خانوادههای کشور تعمیم میدهد.